سیاوش ابدی
درد بیفوتبالی ممکن است هر کاری با یک عشق فوتبال بکند. برای مثال، در حالت عادی (روزگار فراوانی فوتبال) یک پرسپولیسی متعصب تمایلی به تماشای بازیهای تیم استقلال ندارد. همین حوالی 3ماه پیش، او (یک پرسپولیسی) به فرض اگر هوس فوتبال دیدن هم میکرد، فقط کافی بود شبکه را تغییر دهد و مسابقهای از یکی از لیگهای فوتبال اروپا را تماشا کند. چلسی، اینتر، بایرن و دورتموند، بنفیکا، نیوکاسل؛ آتالانتا و اووووووووووه! فقط بررسی گزینههای احتمالی برای تماشای یک مسابقه فوتبال (در هر ساعتی که اراده میکردید) آدم را دچار سرگیجهای میکرد که برایش چارهای جز خاموش کردن تلویزیون باقی نمیماند. بله، روزگاری وجود داشت که میشد جذابترین بازیهای فوتبال را هم مثل پشه از جلوی نگاه دور کرد، چون فردا شب هم میشد بهتر از آنها را تماشا کرد. به این ترتیب ما (به ظاهر) در موقعیتی شبیه به شخصیتهای سریال معروف «کلید اسرار» به دام افتادیم. صفحه برنامه بازیهای آینده در سایتهای بازیهای زنده، عین تصویر پانورامایی که از بیابان شنهای روان برداشته باشند، خالی از همهچیز و تک و توک، چند بازی از لیگهای سطح پایین معلوم نیست کجا! درد بیفوتبالی ممکن است هر کاری با یک عشق فوتبال بکند. مثلا (بدون تردید) مسابقه استقلال – فولاد (در آغاز دوباره لیگ برتر فوتبال ایران) حتی یک پرسپولیسی متعصب را هم پیگیرانه پای پخش زنده بازی مینشاند. این بازی باید در هفته دوم دور برگشت بازیها (27دیماه 1398) برگزار میشد اما سازمان لیگ این بازی را لغو و برگزاری آن را به زمان دیگری موکول کرد. البته این «زمان دیگر» با رسیدن ویروس کرونا هرگز نرسید و حالا با شروع دوباره لیگ ایران، این بازی تبدیل میشود به نخستین پخش زنده لیگ ایران بعد از 3ماه دوری از فوتبال؛ اتفاقی که (بدون تردید) هر عشق فوتبالی را پای تماشای این بازی مینشاند. البته هنور تردیدهایی جدی درباره شروع لیگ برتر ایران وجود دارد. گاهی اینطور بهنظر میرسد که این فصل بدون ادامه به پایان میرسد و روزی دیگر نشانههایی از شروع دوباره بازیها میان خبرهای ورزشی سبز میشوند. بیشتر اینطور بهنظر میرسد که مسئولان فوتبال ایران منتظرند دیگران (مسئولان فوتبال در کشورهای دیگر) تصمیمشان را بگیرند و اینها و براساس تصمیم آنها راه را پیدا کنند. بااین همه، درصورت ادامه پیدا کردن بازیها، مسابقه فولاد – استقلال در اهواز، تبدیل به مسابقهای میشود که تمام ایران (دستکم عشق فوتبالهایش) آن را تماشا میکند. حرف از ماهها قحطی فوتبال است. بهتر است وارد جزئیات این بحث نشویم در روز تماشای نخستین بازی پس از ماهها دوری از فوتبال، از رنگ چمنهای ورزشگاه تا نحوه دویدن بازیکنها و قیافه زمخت نیکمتهای تیمها و شیوه گزارش بازی (هر گزارشگری که باشد) همهچیز، دقیقا همهچیز جذاب بهنظر میرسد. آبی و قرمزش فرق نمیکند. درد بیفوتبالی ممکن است هرکاری با یک عشق فوتبال بکند.
قرمزها در حسرت تماشای استقلال
درباره مسابقه فولاد- استقلال تهران که اگر لیگ آغاز شود تبدیل به نخستین بازی بعد از ماهها قحطی فوتبال میشود
در همینه زمینه :