گفتوگو با نجمه خدمتی که یکی از امیدهای ایران برای کسب مدال در المپیک پیشرو است
با طلا آمدم و با طلا میروم
مهرداد رسولی
کارشناسان و مربیان ورزشی میگویند کودکی بهترین دوره برای یادگیری فنون و تکنیکهای ورزشی است و ورزشکار حرفهای در 16تا 18سالگی باید اوج زندگی ورزشیاش را تجربه کند. نجمه خدمتی، تیرانداز ملیپوش ایران جزو معدود ورزشکاران ایرانی است که این اصل را رعایت کرده و دست بر قضا در 18سالگی با ایستادن روی سکوی قهرمانی بازیهای آسیایی 2014 یکی از شگفتیهای تاریخ ورزش ایران را رقم زد. اینکه چگونه یک دختر 18ساله ایرانی با غلبه بر قهرمانان جهان و المپیک، مدال طلای بازیهای آسیایی را صید میکند و بعدها بین 4تیرانداز برتر دنیا قرار میگیرد و به المپیک هم راه پیدا میکند حکایت قبولی بانوان ورزشکار ایرانی در آزمونهای دشوار است. اگر بخواهیم از بین بانوان نخبه ورزش ایران چند نفر را انتخاب کنیم، بدون تردید نجمه خدمتی یکی از آنهاست و همان کسی است که با کمی شانس و اقبال، امید قهرمانی در المپیک پیشرو را دارد. بانوی ملیپوش تیراندازی که با کسب عنوان پنجمی مسابقات جهانی، سهمیه المپیک توکیو را گرفته این روزها مثل بسیاری از ورزشکاران ایرانی، دوران قرنطینه را سپری میکند اما نیمنگاهی هم به تاریخسازی در المپیکی دارد که برگزارشدنش در هالهای از ابهام قرار دارد. او دوران قرنطینه را برای ورزشکار حرفهای یک فرصت میداند. او در همین دورهای که خیلیها از آن بهعنوان تاریک روزهای تاریخ معاصر نام میبرند حضور در فعالیتهای اجتماعی را تجربه میکند و بدون اعتنا به کمبود امکانات و محدودیتها برای تاریخسازی در المپیک پیشرو و جاودانهشدن در ورزش ایران آماده میشود
چطور یک دختر ایرانی در 18سالگی میتواند قهرمان آسیا شود و به مسـابقات جهــانی و بازیهای المپیک راه پیدا کند؟
من از سال1389 بهطور حرفهای تیراندازی میکنم اما سابقه من در این رشته ورزشی به سالهای قبل از آن بر میگردد. مادرم از سالهای دور مربی تیراندازی بود و من از 13سالگی در کلاسهای او حضور داشتم. به واسطه سن کم و جثه کوچکی که داشتم نمیتوانستم سلاح را حمل کنم و نگه دارم اما خیلی زود به تیراندازی علاقهمند شدم و بهطور جدی تمرین کردم. بعد هم به مسابقات استانی و کشوری راه پیدا کردم و در سال1389 قهرمان مسابقات کشوری شدم. بعد از درخشش در مسابقات کشوری به اردوهای استعدادیابی تیراندازی هم دعوت شدم و یک سال بعد در اردوی تیم ملی و زیرنظر خانم الهام هاشمی کارم را شروع کردم.
در چند سالگی نخستین مدال بینالمللی را گرفتید؟
در سال2012 که 16سالم بود به مسابقات قهرمانی آسیا که در رده نوجوانان برگزار میشد رفتم و توانستم مدال طلا را کسب کنم. این نخستین مدال دوران حرفهای من بود و یک سال بعد یعنی در سال2013 مدالهای بیشتری گرفتم. در آن سال باز هم قهرمان آسیا شدم و سهمیه حضور در المپیک نوجوانان را کسب کردم. سال2014 هم باید در رده سنی جوانان مسابقه میدادم اما با تشخیص سرمربی تیم ملی به مسابقات آسیایی 2014 اینچئون اعزام شدم و نخستین مدال طلای کاروان ورزشی ایران را در این بازیها گرفتم. یکماه قـبل از بازی های آسیایی در مسابقات قهرمانی جهان چهارم شده بودم و 2 هفته بعد هم در بازیهای المپیک نوجوانان مقام چهارم را کسب کردم. در هر دو مسابقه تا آستانه کسب مدال پیش رفتم اما دست آخر روی سکو نرفتم. برای همین میخواستم با یک مدال طلا جبران مافات کنم که همین اتفاق هم افتاد. درست است که در 18سالگی قهرمان آسیا شدم اما استارت تبدیلشدنم به یک تیرانداز حرفهای را از 13سالگی زدهبودم و بهواسطه حضور در مسابقات بینالمللی تیرانداز کمتجربهای نبودم.
بدون تعارف خیلیها شما را بهعنوان یکی از نوابغ ورزش و کسی که میتواند پرچمدار جدید ورزش زنان در ایران باشد میشناسند. چطور میشود که یک دختر 13 ساله بیرجندی در یک بازه زمانی نسبتا کوتاه به چنین جایگاه ممتازی در ورزش ایران میرسد؟
بدون تردید چنین مسیری به سختی طی شده و اینگونه نیست که من بهراحتی به جایگاه فعلی رسیده باشم. در همه این سالها برای حضور در اردوی تیم ملی از بیرجند به تهران میآمدم. تیراندازی مثل برخی رشتههای ورزشی نیست که نیمی از سال را در اردو و نیمی دیگر را در استراحت به سر ببرید. گاهی اوقات یک سال در اردوی تیم ملی بودم و این وسط یک هفته وقت داشتم که به بیرجند بروم و خانوادهام را ببینم. دوری از خانواده و تحمل این شرایط آسان نیست. حالا شما کمبود امکانات را هم به آن اضافه کنید. تیراندازی یک ورزش گران و پرهزینه است. مثلا قیمت یک اسلحه بین 3تا 4هزار یورو برآورد میشود. البته پدرم قبل از اینکه وارد اردوی تیم ملی بشوم برایم اسلحه خرید و این موضوع خیلی در پیشرفتم تأثیر داشت. شاید اگر حمایت خانوادهام نبود و از کودکی زیرنظر مادرم آموزش نمیدیدم تا این حد پیشرفت نمیکردم و در 18سالگی قهرمان آسیا نمیشدم. من همیشه میگویم اگر کاری را دوست داشته باشید و برایش وقت بگذارید و تلاش کنید به بهترین شکل ممکن انجام خواهید داد. از کودکی این ذهنیت را داشتم و با حمایت پدر و مادرم و تحمل همه فراز و نشیبهایی که معمولا در ورزش ایران وجود دارد به جایگاه امروزی رسیدم.
در این چند سال با رقبای سرسخت چینی مبارزه میکنید. شاید اگر آنها نبودند مدال جهانی و المپیکی هم میگرفتید.
در همین مسابقات آسیایی اینچئون، 3رقیب چینی داشتم که مدالهای طلا و نقره و برنز المپیک را داشتند. فکر میکنم خداوند مزد تلاشهایم را داده تا بتوانم چنین رقبایی را شکست بدهم. در المپیک 2016 هم برای نخستین بار در تاریخ تیراندازی ایران به فینــال رشته تفنگ خفیف راهیافتم و در رشته 50 متر میتوانستم مدال بگیرم اما به دلیل کم تجربگی نتوانستم روی سکو بروم. در تیراندازی خیلی سخت است که شما با حریفان چینی مبارزه کنید چون در همه مسابقات، مدالها را برای تیراندازهای چینی کنار میگذارند. فکر میکنم قلبا میخواستم که چنین موفقیتهایی را لمس کنم و به همین دلیل توانستم قهرمانان جهان و المپیک را شکست بدهم.
با وجود همه مشکلات، چطور میشود تیراندازی را بهطور حرفهای دنبال کرد؟
مشکلات وجود دارد اما هیچ کاری نیست که یک ورزشکار حرفهای بخواهد و نتواند انجام بدهد. وقتی تازه تیراندازی را شروع کرده بودم با لباسهایی تمرین میکردم که آقایان هم بهطور مشترک آنها را میپوشیدند. سلاحی که استفاده میکردم به باشگاه تعلق داشت و بهطور مشترک از آن استفاده میکردیم اما علاقه بیش از حد من به تیراندازی و حمایت معنوی پدر و مادرم باعث شد همه موانع را کنار بزنم. الان هزینهها در مقایسه با 10سال قبل بهمراتب بیشتر شده است. ما که ملیپوش تیراندازی هستیم به واسطه تحریمها نمیتوانیم با سلاح جدید تمرین کنیم. به ما اسلحه و فشنگ نمیفروشند و یکی از مشکلات اساسی تیراندازی این است که با کمبود فشنگ مواجه شدهایم. اصلا خیلی وقتها فشنگ برای تمرین نداریم. در این شرایط تمرینات ما به حالتگیری و به قول تیراندازها «خشکزنی» میکنیم تا سطح آمادگیمان را بالا نگه داریم.
رقبای خارجی در چه شرایطی تمرین میکنند؟
حریفان ما حداقل با روزی 350فشنگ تمرین میکنند اما تعداد فشنگهایی که در یک هفته استفاده میکنیم 50عدداست. من در 2رشــته تفنـگبــادی و تفنگ خفیف مسابقه میدهم. در رشته بادی از ساچمه استفاده میکنیم و مشکلی چندانی از این بابت نداریم اما در رشته خفیف با بحران کمبود فشنگ مواجه شدهایم و من با همین شرایط به فینال المپیک هم راه پیدا کردم.
اگر بخواهیم با همین شرایط در المپیک توکیو برای کاروان ورزشی ایران یک مدال طلا بگیرید چه کارهایی باید انجام شود؟
ما به حمایت بیشتر مسئولین ورزش کشور نیاز داریم. بودجهای که برای تیراندازی درنظر میگیرند، نباید با ورزشهای دیگر که تجهیزات زیادی ندارند برابر باشد. کل بودجهای که به فدراسیون تیراندازی اختصاص پیدا میکند صرف خرید فشنگ و سایر تجهیزات میشود. ما حقوقی دریافت نمیکنیم و حمایت مالی فدراسیون را پشتسرمان نداریم. اگر نگاه مدیران وزارت ورزش به تیراندازی مثل همه رشتههای دیگری باشد که در المپیک شانس مدالآوری دارند، کسب مدال و موفقیت تیراندازی در المپیک دور از دسترس نیست. امیدوارم شرایط بهگونهای باشد که دستکم دغدغه کمبود فشنگ نداشته باشیم.
بعد از موفقیت کیمیا علیزاده در المپیک ریو همه دنبال یک جایگزین برای او میگردند. خیلیها در المپیک توکیو دنبال بانویی میگردند که بتواند تاریخساز شود و حتی مدالی مرغوبتر از مدال کیمیا علیزاده بگیرد. فکر میکنید این انتظارها چقدر منطقی است و چقدر با مدالگرفتن یا قهرمانی در المپیک توکیو فاصله دارید؟
کسب مقام در تیراندازی به هیچ عنوان قابل پیشبینی نیست. یک تیرانداز در مرحله مقدماتی المپیک با 60حریف دیگر که از بهترینهای جهان محسوب میشوند و گزینش شدهاند مسابقه میدهد و در این رقابت فشرده، میلیمترها تعیینکننده است. شاید مردم دوست داشته باشند که یک بانوی ایرانی در المپیک توکیو قهرمان شود و من برای رقمخوردن این اتفاق، چندبرابر آنها اشتیاق دارم. خیلی شرایط باید دست بهدست هم بدهد. آن روز باید روز من باشد و خدا کمکم کند تا بهترین نتیجه را بگیرم. دوران حرفهای را با مدال طلا شروع کردم و دوست دارم کارم را با مدال طلا به پایان برسانم. هر چند معتقدم فرصت حضور در چند المپیک دیگر را دارم.
اگر زمان به عقب برگردد باز هم تیراندازی را انتخاب میکنید یا سراغ رشتهای میروید که دستکم دغدغه کمبود فشنگ و تجهیزات نداشته باشید؟
من با همه سختیها کنار آمدهام چون تیراندازی را قلبا دوست دارم. کدام ورزشکار حاضر میشود با این امکانات بهشدت محدود به مصاف رقبایی از اروپا و تیراندازهای قدرتمند کشورهای شرق آسیا که روی فشنگ غلت میزنند، برود. عشق به ورزش و تیراندازی هنوز مرا سرپا نگه داشته و در هر میدانی برای بالابردن پرچم کشورم تلاش میکنم.
تمرینات تیم ملی تیراندازی معمولا با برنامه از پیش تعیینشده جلو میرود و سرمربی تیم ملی به زمانبندی روند تمرین اعتقاد زیادی دارد. تعویق زمان برگزاری المپیک روند آمادهسازیتان را مختل نمیکند؟
ما بهگونهای برنامهریزی کرده بودیم که تا موعــد برگـزاری بازیهای المپیک به اوج آمادگی برسیم اما یک ویروس، بزرگترین رویداد ورزشی جهان را تحتتأثیر قرار داد. المپیک یک بار، آن هم بهخاطر جنگ جهانی برگزار نشده اما شیوع ویروس کرونا برگزاری المپیک توکیو را در هالهای از ابهام قرار داده است. البته ما مدتهاست با کمبود فشنگ و تجهیزات مواجه شدهایم و تعویق زمان برگزاری المپیک توکیو فرصتی مهیا کرده تا بیشتر تمرین کنیم. از طرفی همه برنامهریزیهای قبلی هم مختل شده، مثلا درسم را عقب انداختم تا سهمیه المپیک بگیرم اما همه این اتفاقات منفی و مثبت را باید به فال نیک بگیریم و منتظر اتفاقات خوبی باشیم که در آینده رقم خواهد خورد.
کرونا را شکست میدهیم و به میدان برمیگردیم
شیوع کرونا همه مناسبات اجتماعی و بهدنبال آن ورزشی را بر هم زده و قواعد حاکم در برخی ورزشها را به کلی تغییر داده است. مثلا در تیراندازی، تمرین آنلاین، جایگزین شیوههای قبلی شده و تیراندازها در دوران قرنطینه مدل جدید تمرین را تجربه میکنند. نجمه خدمتی، تمرین تیراندازی در خانه را یکی از صدمات کرونا به این رشته ورزشی میداند؛ «در دوره قـرنطینــه به صورت آنلاین تمرین میکنم؛یعنی بهواسطه محدودبودن فضای خانه فقط حالتگیری میکنیم و مربی با استفاده از نرمافزار اسکایپ بر روند تمرین نظارت میکند. این شرایط و تمرین با اسلحه در خانه، برای من که 2 برادر کوچک دارم مطلوب نیست. از طرفی فاصله تیرانداز با سیبل در تمرین باید 10متر و در یک رشته دیگر 50متر باشد اما فاصلهای که در خانه دارم بیش از 5متر نیست. به هر حال باید با همین شرایط پیش برویم اما امیدوارم به یک شیوه جدید تمرینی تبدیل نشود. آرزویم این است که زودتر کرونا را شکست بدهیم و به زندگی عادی برگردیم. اصلا دوست ندارم این شرایط ادامه پیدا کند اما نباید فراموش کنیم که فعلا شرایط برای همه تیراندازهای دنیا یکسان است». جالب است بدانید که مسابقات برخی رشتههای ورزشی بهطور آنلاین برگزار میشود، مثلا این شیوه جدید در ورزشهای رزمی جواب داده و مورد استقبال ورزشکاران و مربیان هم قرار گرفته است. قهرمان تیراندازی آسیا معتقد است که این شیوه در مسابقات تیراندازی جواب نخواهد داد؛ «هیچ تیراندازی نمیتواند در خانهاش شلیک واقعی داشته باشد و به همین دلیل، تغییر قوانین برگزاری مسابقات تیراندازی امکان پذیر نیست. پیشبینی من این است که روال تمرینات تا شکست دادن کرونا و بازگشت به زندگی عادی ادامه خواهد داشت و بالاخره ما هم یک روز به میدان مسابقه برمیگردیم».
راهاندازی پویش کمک به نیازمندان
تیراندازی برخلاف بسیاری از رشتههای ورزشی پرهیاهو که با حاشیه جذابترند نیاز مبرمی به سکوت و تمرکز دارد. ویروس کرونا اما مثل توفانی سهمگین فضای حاکم بر ورزش را بههمریخته و تمرکزداشتن در چنین اوضاع و احوالی ممکن نیست. ملیپوش تیراندازی میگوید که ورزشکار حرفهای میتواند تهدیدهایی از این دست را به فرصت بدل کند. او درباره تغییر روال تمریناتش میگوید: «بعد از شیوع کرونا تمرینات ما تعطیل نشده؛ چرا که در تیراندازی، علاوه بر تمرینات فیزیکی، تمرین ذهنی داریم و تصویرسازی هم میکنیم. ما به حاشیهها توجه چندانی نمیکنیم و با اینکه شرایط سخت است با برنامه پیش میرویم و تمرین میکنیم. البته اوضاع خیلی هم بد نیست؛ چرا که در 10سال اخیر مدام در تمرینات تیم ملی بودم یا به مسابقات مختلف اعزام شدهام و کمتر کنار خانواده حضور داشتهام. الان 2 ماهی میشود که این فرصت ایجاد شده و بودن کنار خانواده آرامش خاصی به من میدهد.» نجمه خدمتی در دوران قرنطینه مجالی هم برای انجام فعالیتهای اجتماعی پیدا کرده و راهاندازی پویشی برای کمک به خانوادههای بیبضاعت یکی از این فعالیتهاست؛ «در روزهای ابتدایی قرنطینه با بافتنی و عروسکسازی خودم را سرگرم کردم چون به این هنر علاقه زیادی دارم. از ابتدایماه مبارک رمضان هم پویش کمک به نیازمندان را در صفحه اجتماعیام راه انداختم و خدا را شکر تا امروز با استقبال خوب مردم مواجه شده است. تا امروز که با شما صحبت میکنم 12میلیون تومان جمع شده که حاصل مشارکت عموم مردم در این پویش بوده و قرار است با این مبلغ برای نیازمندان کالاهای اساسی و مواد غذایی تهیه کنم. با توجه به اینکه در دوران قرنطینه به سر میبریم و امکان انجام یک کار جمعی وجود ندارد، صفر تا صد این کار را خودم انجام میدهم و شخصا مسئولیت خرید اقلام ضروری و تقسیم آنها بین نیازمندان را برعهده دارم». صفحه اینستاگرام نجمه خدمتی این روزها به عکسها و فیلمهایی در مورد روند خرید کالاهای اساسی و تقسیم آنها بین نیازمندان اختصاص دارد و هیچ محدودیتی برای مشارکت در این پویش وجود ندارد. ملیپوش تیراندازی میگوید: «امیدوارم مردم با دیدن این عکسها و فیلمها حال خوبی پیدا کنند. من در یک خانواده هلالاحمری بزرگ شدهام. پدرم، عمه و عمویم جزو جمعیت داوطلب هلالاحمر هستند و من هم از 8سالگی همراه آنها بودهام. هر سال از طریق هلالاحمر، مواد غذایی را بین خانوادههای بیبضاعت تقسیم میکردیم اما حالا که اردوی تیم ملی تعطیل شده و در بیرجند حضور دارم این پویش را راهانداختم تا خودم در این کار خیر سهیم باشم.»
ما به حمایت بیشتر مسئولین ورزش کشور نیاز داریم. بودجهای که برای تیراندازی درنظر میگیرند، نباید با ورزشهای دیگر که تجهیزات زیادی ندارند برابر باشد. کل بودجهای که به فدراسیون تیراندازی اختصاص پیدا میکند صرف خرید فشنگ و سایر تجهیزات میشود