خونخواهی
کتاب «خونخواهی» نوشته الهام فلاح، داستانی است درباره تردید و ترس؛ تاجایی که این ترس و تردید به عشق و نفرت و برادری و میهن و دیانت کشیده میشود. خونخواهی، رمان هراس و شکهای احمد است. وقتی هرجای دنیا که باشد دردهای برآمده از این عدمایمان قاطع را همراه خودش میکشاند. به پاریس، به فرانکفورت، به کربلا و به بغداد. خونخواهی رمان جنگ نیست. رمانیاست درباره پایان یافتن جنگ. خونخواهی داستان برادرهایی است از ایران و برادرهایی از عراق. داستان برادرکشی بر سر اعتقاد. حقانیت آتش گشودن بر همخون و همدین. خونخواهی، داستان پیروزی عشق است بر جنگ. جنگها تمام میشوند و نقطه پایان هرجنگی، تنها عشق است.
داستان اینرمان درباره نسلهای مختلف و کشورهای مختلفی چون ایران و عراق و برهه جنگ ۸ ساله است. آدمهای اینقصه هم از کشورهای مختلفی از آسیا و اروپا ازجمله ایران، عراق، فرانسه و آلمان هستند و با مفاهیمی چون برادرکشی، جنگ، عشق، نفرت، خون، تولد و... روبهرو میشوند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم: «گفته بودند پی محمد برود بیمارستان را بگردد. نگفته بودند زنده است یا مرده و احمد پاهایش بیاراده پیش میرفت. بهخودش اگر بود نمیرفت داخل. بیرون بیمارستان مینشست روی خاک و پیشانی را میگذاشت روی کشکک زانو و گریه میکرد. خیلی وقتها بیخبری خیلیخیلی بهتر از دانستن است و حالا احمد از ترس پاسخ پرسشاش داشت لحظهای هزار مرتبه قالب تهی میکرد. اما سرعت پیشروی این پاها که دنبال همتاسه گمشدهاش میرفت دست خودش نبود. بیمارستان جندیشاپور اهواز بوی خون میداد. بوی خون و عرق و استفراغ. بوی غلیظ تنتور ید از بازماندگی یکی از درها سر میکشید بیرون. صدای ناله میآمد. صدای گریه بچه هم. راهروی بیمارستان پر از زخمی افتاده بر زمین و خونآلود بود که بهراحتی هم نمیشد فهمید کدامشان زنده است و کدامشان نه...».
اینکتاب در۲۳۱ صفحه با شمارگان ۸۸۰ نسخه و قیمت ۲۸هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است.