قاسم سلیمانی از دفاع مقدس تا دفاع از حرم
سردار ایران
|فرزانه آئینی| در داخل کشور شهید زنده، مالک اشتر زمان، ژنرال بینالمللی، فرمانده در سایه لقبش میدادند و خارجیها دشمن شایسته، فرمانده مرموز و دشمن نامیرا مینامیدنش؛ القابی که همگی موید شهرت و تأثیرگذاری او در داخل و خارج مرزها بود. خودش اما «سرباز صفر ولایت» را لقبی شایسته میدانست و بر آن تأکید میکرد.
سردار سلیمانی که بود؟
بیستم اسفندماه 63سالش کامل میشد، اصالتا کرمانی بود و زادگاهش روستای قنات مل از توابع رابر. در خانوادهای فقیر به دنیا آمد و از نوجوانی به کار بنایی مشغول و کمک خرج خانواده بود. بعد از اتمام تحصیلات متوسطهاش و پیش از انقلاب از پیمانکاران سازمان آب کرمان بود که با انقلاب 57 و تاسیس سپاه پاسداران، به عضویت این سازمان درآمد؛ البته ابتدا عضویتش افتخاری بود، اما به واسطه فعالیتهای انقلابیاش، جنگ که شروع شد فرماندهی لشکر 41ثارالله کرمان را بر عهده گرفت؛ لشکری که جزو لشکرهای خطشکن سپاه در سالهای دفاع مقدس شناخته میشد و در عملیاتهای بزرگی مثل والفجر۸ و کربلای۵ تأثیرگذار بود و 3 نشان فتح برای سردار به ارمغان آورد.
فرماندهیای که آغازگر محبوبیتش در بین رزمندگان و شناخته شدنش در میان نظامیان شد. او تمام 8سال جنگ را فرمانده این لشکر بود و بخشی از روزمه او به حضور در درگیریهای کردستان بازمیگردد. در پایان جنگ و بازگشت لشکر به کرمان، در شاخه مبارزه با مواد مخدر فعال شد و در زمینه مقابله با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان فعالیتهایی انجام داد و کارنامه خوبی از خود در این میدان به جا گذاشت؛ کارنامهای که سبب ورود به شاخه برونمرزی سپاه در سالهای بعد شد.
آرزوی شهادت البته نه حالا!
سرلشکر سلیمانی به پاس رشادتهایش در دفاع از حریم ملت و حرم اهلبیت(ع) اسفندماه سال ۱۳۹۷ بهعنوان نخستین فرمانده نظامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مفتخر به دریافت نشان عالی «ذوالفقار» از سوی حضرت آیتالله خامنهای شد. فرمانده کل قوا در مراسم اعطای نشان ذوالفقار به سرلشکر سلیمانی برای او آرزوی شهادت کردند و فرمودند: ایشان بارها، بارها و بارها جان خودشان را در معرض تهاجم دشمن قرار دادهاند، در راه خدا، برای خدا و مخلصاللـه؛ و مجاهدت کردهاند. انشاءالله خدای متعال به ایشان اجر بدهد و تفضّل کند و زندگی ایشان را با سعادت و عاقبت ایشان را با شهادت قرار بدهد؛ البته نه حالا. هنوز سالها جمهوری اسلامی با ایشان کار دارد. اما بالاخره آخرش انشاءالله شهادت باشد. انشاءالله مبارکتان باشد.»
آغاز فرماندهی بعد از خطشکنی در جنگ
او قریب به 8سال در فرماندهی لشکر ثارالله در شاخه مبارزه با موادمخدر فعال بود تا اینکه سال76 و در روزهایی که غوغای طالبان در افغانستان به راه افتاده بود، به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران منصوب شد که تا پیش از او سردار احمد وحیدی عهدهدار این سمت بود. تجربه حضور سلیمانی در درگیریهای کردستان در ایام جنگ تحمیلی برگ برنده او برای مدیریت جنگ داخلی افغانستان در پی تندرویهای طالبان بود؛ ازجمله اقدامات فرماندهی سردار سلیمانی بر نیروی قدس، تقویت حزبالله لبنان و گروههای مبارز فلسطینی بود که نمود عینی آن در نبردهای متعددی ازجمله جنگ ۳۳روزه حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی و پیروزی مبارزان فلسطینی در جنگ ۲۲ روزه غزه علیه ارتش مجهز اسرائیل بود. در پی این اقدامات، قاسم سلیمانی در سال ۱۳۸۹ با حکم حضرت آیتالله خامنهای، فرمانده معظم کل قوا با یک درجه ارتقا به درجه سرلشکری رسید. سردار سلیمانی در عراق با «حشدالشعبی» و در سوریه با «بسیج مردمی» همکاری نزدیکی داشت و در نتیجه این همکاری، فرماندهی جبهه مقاومت اسلامی علیه داعش، بزرگترین ماموریت او بود که هم شهرتش را دوچندان کرد و هم رزومهاش را پرستاره. بیستم آبانماه سال 96 بود که او در پیامی به آیتالله خامنهای پایان سیطره داعش بر سرزمینهای اسلامی را اعلام کرد. فرمانده نیروی قدس سپاه در این پیام تشکیل داعش را به فتنهای خطرناک شبیه فتنههای زمان امیرالمؤمنین (ع) تشبیه کرد.
سردار سلیمانی در سیاست داخلی
او همواره از سیاست دوری میکرد. اظهارنظرها و موضعگیریهایش در مباحث سیاسی حداقلیاند. شاید به همین واسطه بود که سردار سلیمانی محبوب سیاستمداران بود؛ چه در جبهه راست و چه در اردوگاه اصلاحات همه با احترام از او سخن میگفتند. بعد از عملکردش در قبال داعش اما این احترام چندبرابر افزون شده بود. او جزو معدود نظامیانی بود که کارنامه سیاسیاش را از جناحبندیها جدا نگه داشت و سعی کرد سایهای در سیاست نداشته باشد.
تلاشهای مستمر برای تحریم و ترور سردار
یازدهم مهرماه امسال بود که حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه در بیست و سومین مجمع عالی فرماندهان سپاه از طراحی و برنامهریزی چندین ساله سرویسهای امنیتی عبریـعربی برای ترور سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه و ایجاد جنگ مذهبی در ایام فاطمیه و محرم و ناکامی و شکست آنان و نهایتاً دستگیری اعضای تیم ترور پرده برداشت. به گفته طائب، سرویسهای امنیتی عبری - عربی با سرخوردگی از ناتوانی در اقدام ضدامنیتی در این خصوص و نیز عملیات علیه مقرهای سپاه، برنامهریزی چندساله خود را برای ترور سردار حاجقاسم سلیمانی عملیاتی کردند تا بتوانند وی را در داخل کشور و در استان کرمان هدف قرار دهند. در این طراحی قرار بود تیم تروریستی وابسته و اجیر شده با ورود به کشور در ایام محرم، محلی در جوار حسینیه مرحوم پدر سردار سلیمانی را خریداری کرده و با استقرار در آن ۳۵۰ تا ۵۰۰ کیلو مواد منفجره را تهیه کنند و از طریق ایجاد کانال، زیر حسینیه قرار دهند تا زمانی که این سردار سپاه به رسم همهساله در ایام تاسوعا و عاشورا در این حسینیه و در جمع عزاداران حسینی حضور مییابد، آن را منفجر کنند که به واسطه فضای حاکم و اشراف همهجانبه نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و اقدامات خوب نیروی زمینی سپاه موفق نشدند.
در کنار ایده ترور او، مقامات وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا که وی را متهم به همکاری با نیروهای امنیتی سوریه در جریان اعتراضات در این کشور و سرکوب مخالفان بشار اسد میکردند او را در لیست تحریمهای وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا قرار دادند. بهدنبال تحریم آمریکا، تیرماه 8سال پیش نیز روزنامه رسمی اتحادیه اروپا گزارش داد که کشورهای عضو اتحادیه، 3 نفر از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران ایران، یعنی جعفری، سلیمانی، طائب و نیز چند شهروند و مؤسسه اقتصادی سوریه را تحریم کردند. سردار سلیمانی از القاب گریزان بود. او در گفتوگویی که سال گذشته برای نخستین بار انجام داد درباره القابی مثل سردار گفته بود: امروز در عرفهای نظامی در کشور ما کلمه سردار و امیر عرف شده، اما حقیقتاً یعنی یک سردار بهمعنای واقعی شهید عماد مغنیه بود، یک سرداری که شاید بتوانم بگویم شبیهترین صفات را در صحنه جنگ به مالک اشتر داشت... من عرض کردم اگر بخواهم از این عرفهای متداول موجود خودمان عبور بکنم، باید تشبیه بکنم به همان جمله امیرالمومنین(ع) پیرامون مالک که فرمود: زنها باید بزایند تا کسی مانند مالک در دنیا زاییده شود.