اهلیشدن شازده کوچولوهای انیمیشن
داستان اسباببازی 4 توانست موفقیت قسمتهای قبلی این فیلم را تکرار کند
محمدناصر احدی ـ روزنامه نگار
وقتی نخستین قسمت «داستان اسباببازی» در سال 1995 اکران شد، رسانهها آن را بهعنوان نخستین انیمیشن تمامکامپیوتری تاریخ معرفی میکردند که بدون دخالت دستان پرمهارت استادان انیماتور قدیمی تولید شده است. در آن دوران هنوز خبری از فناوریهای پیشرفته امروزی نبود و انیمیشنهای دوبُعدی، مثل «دیو و دلبر» (1991)، »علاءالدین» (1992) و «شیرشاه» (1994) با داستانهای جذاب و شخصیتهای دوستداشتنیشان، به فانتزیهایی جان میدادند که هم هوش از سر کودکان میبرد و هم بزرگسالان را به تحسین وامیداشت. اما داستان اسباببازی انقلابی در صنعت انیمیشن بهوجود آورد که یکی از مهمترین دستاوردهایش گسترش مرزهای خیالپردازی بود. اسباببازیهای این انیمیشن نهتنها در غیاب آدمها جان میگرفتند و با یکدیگر حرف میزدند بلکه دارای عواطف و احساسات انسانی متفاوتی همچون حسادت، ترس، شجاعت، نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، غرور، ازخودگذشتگی و... بودند که باعث میشد تماشاگران سریع و بیواسطه با آنها همذاتپنداری کنند و به «کلانتر وودی»، «باز لایتر»، «آقای سیبزمینی»، «اسلینکی» و باقی شخصیتها دلبسته شوند. جان لستر- کارگردان فیلم- به همراه همکارانش، شازده کوچولوهای قرن بیستم را خلق کرده بودند که همه درگیریها و اختلافهایشان بر سر این بود که چطور همدیگر را اهلی کنند و با یکدیگر دوست شوند. 24سال از تاریخ اکران نخستین قسمت داستان اسباببازی گذشته و هنوز داستان اهلی شدن شخصیتهای جدیدی که وارد این دنیای انیمیشنی میشوند برای تماشاگران جذاب است. «داستان اسباببازی 4» امسال اکران شد و باز هم در جلب مخاطب موفق بود؛ همین موفقیت برای اینکه نگاهی به این فیلم بیندازیم و صفحهای را به آن اختصاص دهیم کفایت میکند.
داستان از چه قرار است؟
ماجراهای «داستان اسباببازی4» چند سال بعد از اینکه اندی، اسباببازیهای خود را به بانی داده اتفاق میافتد. بانی در مدرسه با یک قاشچنگال (ترکیبی از قاشق و چنگال) یکبارمصرف، اسباببازی جدیدی به نام «فورکی» میسازد که به اسباببازی محبوب او تبدیل میشود. این در حالی است که وودی دیگر اسباببازی محبوب بانی نیست و بانی او را برای بازی کردن انتخاب نمیکند و باز و سایر اسباببازیها سعی میکنند وودی را دلداری دهند. فورکی که درک درستی از اسباببازی بودن ندارد، خودش را تکهای زباله میداند که جایش در سطل زباله است؛ به همینخاطر، بقیه اسباببازیها به او کمک میکنند تا یاد بگیرد چگونه یک اسباببازی باشد. اما هنگامی که بانی و خانوادهاش راهی سفری جادهای میشوند، فورکی در طول مسیر فرار میکند و وودی که خودش را در قبال بانی مسئول میداند، تصمیم میگیرد هرطور شده او را پیدا کند. این موضوع باعث میشود وودی و فورکی در نزدیکی شهری کوچک از بقیه اسباببازیها جدا شوند. وقتی غیبت فورکی و وودی به درازا میکشد، باز و دیگر اسباببازیها تلاش میکنند آنها را پیدا کنند. وودی و فورکی در مغازه عتیقهفروشی این شهر کوچک با بو پیپ برخورد میکند. بعد از ماجراهای مختلفی که وودی و فورکی پشت سر میگذارند، بو پیپ نگرش وودی را به اسباببازی بودن عوض میکند.
والت دیزنی معاصر
با اینکه جان لستر تنها 5 انیمیشن بلند را کارگردانی کرده- داستان اسباب بازی، «زندگی یک حشره» (1998)، «داستان اسباب بازی 2» (1999)، «اتومبیلها» (2006) و «اتومبیلها2» (2011)- اما بهدلیل تأثیری که در پیشرفت انیمیشن داشته، به اعتقاد برخیها بهحق لایق عنوان «والت دیزنی معاصر» است. جان لستر با نام کامل جان آلان لستر در ۱۲ژانویه ۱۹۵۷ در هالیوود ایالت کالیفرنیا متولد شد. مادرش معلم هنر و پدرش مدیر فروش پارهوقت کمپانی شورلت بود. جان از کودکی به انیمیشن علاقه زیادی داشت و در ۵ سالگی با نقاشی یک سوارکار بدون سر برنده جایزهای محلی شد. در دبیرستان با خواندن کتابی درباره نحوه ساخت انیمیشن «زیبای خفته» متوجه شد که به چه شغلی علاقه دارد و زمانی که انیمیشن «شمشیر در سنگ» دیزنی را دید، تصمیم گرفت انیماتور شود. لستر در مورد دوره انیمیشنسازی مؤسسه هنرهای کالیفرنیا چیزهایی شنید و تصمیم گرفت که رؤیاهایش را دنبال کند و انیمیشنساز شود. بعد از فارغالتحصیلی در سال۱۹۷۹، به سرعت کار انیماتوری را در والتدیزنی به واسطه موفقیت انیمیشن کوتاهش یعنی «خانم و چراغ» آغاز کرد. بین سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱ بهطور اتفاقی با انیمیشنهای کامپیوتری ابتدایی و کوتاهی برخورد کرد که چیزی بیشتر از کرههای شناور نبود اما نخستین تجربه از انیمیشن کامپیوتری را برای او رقم زد. یکی از آثاری که باعث به سر زبان افتادن نام جان لستر شد، انیمیشن «اسباببازی کوچک»، برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه بود. این انیمیشن کوتاه که لستر، انیماتور، کارگردان و طراح مدل آن بود، در مورد نوزادی است که به اسباببازیهایش حمله میکند. این انیمیشن بسیار تأثیرگذار از آب درآمد و لستر امیدوار شد که انیمیشن کامپیوتری توانایی بهتر شدن دارد. جان در سال۱۹۹۵ داستان اسباببازی را در پیکسار و با کمک دیزنی کارگردانی کرد که در گیشه بسیار موفق ظاهر شد و البته پول فراوانی را هم به جیب لستر سرازیر کرد. در سال۱۹۹۸، جان دومین فیلم انیمیشن بلند پیکسار با نام زندگی یک حشره را کارگردانی کرد که در مورد زندگی حشرات و رابطه آنها با یکدیگر است و همانند فیلم قبلی پیکسار گیشهها را درنوردید. سال بعد، داستان اسباب بازی 2در مورد دور شدن آنها از خانه و محیط امنی که میشناختند، ساخته شد. این فیلم موفقیت دیگری برای پیکسار بود که فروش بالایی را تجربه کرد. ۷سال بعد، جان در سال۲۰۰۶، بهخاطر علاقه بهخودروها، کارگردانی انیمیشن اتومبیلها را برعهده گرفت. فیلم در مورد ماشین مسابقهای به نام «مککویین» است که به شهری ناشناخته پا میگذارد. منتقدان نظرات مختلفی درباره فیلم داشتند اما فروش خوب آن نشانه استقبال تماشاگران بود. در سال 2011، لستر دوباره به سراغ اتومبیلهای محبوبش رفت و دنبالهای بر فیلم نخست ساخت که مثل همه کارهای لستر در گیشه موفق شد. لستر در سفری به ژاپن در سال ۱۹۸۷ هایائو میازاکی- انیماتور مشهور ژاپنی- را ملاقات کرد و زمانی که کارگردان بلندآوازهای شد، وظیفه نظارت و انتشار بعضی از آثار میازاکی را در آمریکا برعهده گرفت و حتی بر دوبله آثار میازاکی به انگلیسی هم نظارت داشت. در سال۲۰۱۷، لستر به سوءاستفاده جنسی متهم و بهمدت ۶ماه مجبور به ترک کارش شد. پس از ترک دیزنی در ابتدای امسال، لستر به استخدام اسکایدنس انیمیشن درآمد که با پارامونت انیمیشن و لیون انیمیشن استودیوز همکاری میکند.
چرا لستر اسباببازی 4 را کارگردانی نکرد؟
نام لستر در داستان اسباببازی 4تنها بهعنوان نویسنده داستان در تیتراژ آمده و حتی به سمت او در مقام تهیهکننده اجرایی اشاره نشده است. اما چرا او از کارگردانی این فیلم انصراف داد و جای خود را به جاش کولی سپرد؟ آیا این تصمیم او به ماجرای رسوایی اخلاقیاش ارتباطی داشت؟ لستر در توضیح علت این تصمیم به وبسایتی چینی گفته بود:«همیشه این احساس را داشتم که باید کارگردانی کنم. به همین دلیل هم تصمیم گرفتم که داستان اسباببازی ۴ را بسازم. اما من بر ۳ استودیوی فیلمسازی نظارت میکنم و فکر میکنم ۲۴فیلم را تحت نظر داشتم و واقعا عملی نبود که کارها را پیچیده کنم. جاش کولی شگفتانگیز است! صبر کنید تا خودتان ببینید. او خیلی خوب است. وقت آن رسیده که از دوچرخه پیاده شوم و اجازه دهم او به مسیر ادامه دهد. او به خوبی از عهدهاش برمیآید. او واقعا خارقالعاده است. از اینکه تهیهکننده اجرایی باشم رضایت دارم و از اینکه با این عنوان به این گروه عالی کمک میکنم خوشحالم. این دلیلی بود که پشت این تصمیم وجود داشت. واقعا کاری را که انجام میدهم دوست دارم. من بهترین شغل جهان را دارم».
پایان راه یا پایان وودی؟!
سؤالی که برای همه طرفداران این مجموعه وجود دارد این است که آیا داستان اسباب بازی4پایان کار وودی است یا چنانچه در آینده قسمت دیگری ساخته شود، باز هم کلانتر مهربان و باجربزه اسباببازیها در کنارشان حضور خواهد داشت؟ براساس گفتههای تهیهکنندگان، احتمالا باید داستان وودی را در این مجموعه تمامشده بهحساب آوریم. مارک نیلسن، تهیهکننده انیمیشن داستان اسباب بازی4 گفته: «ما داستان اسباببازی۳ را پایانی بر دوران وودی با اندی در نظر گرفتیم و قسمت چهارم را تکمیلکننده پازل داستان وودی و ماجراهای او با باز میدانیم». جوناس ریورا، تهیهکننده دیگر این انیمیشن هم گفته:«حداقل هماکنون،تیم تولید به این نتیجه رسیده که قسمت چهارم داستان اسباببازی، قسمت پایانی این مجموعه باشد. بهعنوان یک فیلمساز اگر بخواهم صادق باشم، ما از اینکه داستان اسباببازی 4قسمت نهایی باشد و داستان به این صورت پایان یابد، احساس رضایت داریم».
تام هنکس، صداپیشه کاراکتر وودی، کاملاً متقاعد شده که داستان اسباب بازی 4 آخرین حضور او بهعنوان شخصیت وودی خواهد بود. او در اینباره گفته: «وقتی که در حال ضبط خطوط آخر متن و صداگذاری بودیم، من باید با این واقعیت کنار میآمدم. انگار که پرسیده باشم: «اوه، این خط آخر است؟» و همه عوامل تولید در جواب گفته باشند:«بله، این پایان کار است». ما به استودیوی اصلی برگشته بودیم؛ جایی که نخستین قسمت از داستان اسباببازی آنجا صداگذاری شده بود. همانجایی که همهچیز از آن شروع شد و حالا همانجایی است که همهچیز در آن به پایان میرسید». تام هنکس در کنفرانس خبری فیلم با گفتن جملات بالا، خاطرهای را بیان کرد؛ «لحظاتی قبل از ورود به استودیو، تیم آلن به من پیام داد که «خودت را کنترل کن، قرار نیست که این موضوع را باور کنی». معمولا هنگام ضبط، یک پایه و یک میکروفن در اختیار شما قرار میگیرد و همه اینها درست جلوی رویتان قرار دارند. من از آنها خواهش کردم که اگر ممکن است میز را برگردانند، طوری که پشت من به سمت دیگران باشد چون نمیخواستم هیچ رفتار ناخودآگاهی از جانب من باعث شود که بفهمند این قسمت آخر است. وقتی که آن لحظه گذشت، حس میکردم مانند کسی هستم که از آنطرف رودخانه، با افرادی که در روستایی قدیمی تنهایشان گذاشتهام، خداحافظی کردهام و برایشان دست تکان میدهم. لحظه احساسی بسیار عمیقی بود.» با وجود همه این اظهارنظرات، فروش بالای فیلم باعث شده تا بازهم زمزمههایی مبنی بر ساخت قسمت جدیدی از مجموعه وجود داشته باشد. باید صبر کرد و دید آیا این اسباببازیهای دوستداشتنی بازهم داستان جذاب دیگری را روی پرده نقرهای رقم میزنند.
کی جای کی حرف میزند؟
اگر نسخه زبان اصلی و بدون دوبله فارسی فیلمهای داستان اسباببازی را دیده باشید، حتما برایتان جالب است که بدانید چه کسانی به جای هر یک از شخصیتهای این مجموعه صحبت کرده اند. این صداها به شخصیتها هویت داده و باعث شدهاند که زنگ صدا و لحن بیانشان به جزء مهمی از شخصیتپردازی این اسباب بازیها تبدیل شوند.