ما نیازمند اهلی شدنیم
روباه عزیزم!
الآن که دارم برایت نامه مینویسم، با خودم فکر میکنم که تو روباه بودی، نارنجی بودی، در قصههای مادربزرگها تو را طمع کار و بدجنس خطاب میکردند، اما تو به شازدهکوچولو یاد دادی بین باغ گلهای سرخ، سرگشته و ناامید نشود و برایش ویژه و خاص بماند.
من با عشق تو فهمیدم خیلیوقتها میتوانی روباه باشی و از آدمها انسانتر باشی، صادقتر، عمیقتر و مهربانتر.
روباه عزیزم، ما تو را تحسین کردیم، به تو افتخار کردیم، اما خودمان بیش از هرچیزی محتاج اهلیکردن و اهلیشدن هستیم.
ما نیاز داریم اتفاقی غیرمنتظره برایمان بیفتد، تلنگری بخوریم، بفهمیم زندگی فقط سِیرکردن در دنیای مجازی نیست!
تو و ما ویژگیهای یکدیگر را داریم، اما با قالبهایی جابهجا شده!
تو انسانی با قالب روباه، قالبی که نمادی برای طمعکاری است، اما ما معنای واژهی طمعکاری هستیم، دروغ، حیله، نیرنگ، اما با چهرهی انسان!
آوین کیهانپور از تهران