درآمد کولبری جایگزین ندارد
کولبران با وجود مشقتهای فراوان همچنان درآمد سایر شغلها را قابل مقایسه با کولبری نمیدانند
ستاره حجتی/ سنندج - خبرنگار
سال 91 با بسته شدن ناگهانی 31 تعاونی مرزی در ایران، کولبری به اوج خود رسید و حوادث غمانگیزی مانند مرگ دستهجمعی کولبران سردشت، عواطف اجتماعی ایران را یکباره به سمت این پدیده سوق داد؛ اتفاقی دردناک که گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را هم مجاب کرد در منطقه حاضر شوند و بار کول را بر دوش گیرند. حالا دولت در شرایطی مجددا تصمیم گرفته است تعاونیهای مرزی را باز و کولبری را تعطیل کند که آمار دقیقی از موقعیت کولبران، نحوه امرار معاش، اعداد و ارقام اقتصادی حاصل از این قاچاق وجود ندارد.
کولبری پردرآمد
اسعد یکی از مدیران کولبرهاست. او که تا مسیری راهنمایم میشود، میگوید: هر مدیر بین 50 تا 100 کولبر را در گروه خود دارد. کولبرها همان زمان که بار را تحویل میدهند، حقوقشان را دریافت میکنند.
اسعد اجازه میدهد تمام گفتوگو را ضبط و از مسیر و ترددشان، خلاف میل باطنی کولبران، عکاسی کنیم. او توضیح میدهد: بیشتر اهالی مریوان و اورامانتخت، کولبر هستند یا گروه کولبری دارند. هیچ شغل دیگری در مریوان وجود ندارد که به اندازه کولبری درآمد داشته باشد. هر کولبر در طول یک روز 100 هزار تومان پول میگیرد.
او ادامه میدهد: در مرزهای منطقه خطری برای ما وجود ندارد، زیرا مرزداران به خوبی میدانند باری که وارد میشود، چیست و فقط در برابر دارو و اسلحه واکنش نشان میدهند. اگرچه مدیران سایر گروهها چندان راضی به ادامه گفتوگوی ما با اسعد نیستند، اما محاسبههای ما از بار وارد شده به ایران، از فقط یک منطقه مرزی به نام گناو، نشان میدهد فقط از محل واردات سیگارهایی با قیمت پاکتی 2 و 5 هزار تومان، 300 تا سقف 730 میلیارد تومان در سال گردش اقتصادی شکل میگیرد.
اسعد میگوید: حتی برخی کولبران حدود 3 میلیون تومان و هر سرگروه در صورت رونق بار تا 40 میلیون تومان در ماه درآمد دارند و این گونه است که حاضر به دست کشیدن از کولبری نیستند.
حالا وزیر کشور در حالی بر گشایش دوباره بازارچههای مرزی تاکید میکند که مردم محلی معتقدند بازارچهها و تعاونیهای مرزی فعال ایران نمیتوانند با این اعداد رقابت کنند؛ در تعاونیهای موفق با چند هزار عضو، سهم هر شخص از تبادل مرزی 70 دلار در نظر گرفته شده است.
شغل مورد علاقه
پیش از خداحافظی با اسعد و کولبران و حرکت به سمت اورامانتخت، از آنها میپرسم چرا درآمد حاصل از این کار را صرف توسعه منطقه و ساخت مراکز تولید یا توسعه دامپروری، باغداری و کشاورزی منطقه نمیکنند؟ من کارگاهها و کارخانههای صنایع تبدیلی را به عنوان یک پیشنهاد مطرح میکنم و پاسخ قاطعی که از همه میشنوم این است: هیچیک از این کارها درآمدی ندارد که ارزش دردسر آن را داشته باشد. به نظر میرسد تنها شغل مورد علاقه بعد از کولبری و فعالیتهای مربوط به آن در منطقه، تعمیر خودرو و هر آنچه باشد که مربوط به ماشین است. دلیل آن هم روشن است؛ ماشین اصلیترین ابزار جابهجایی کالای وارد شده است.
نکته جالب اینجاست که در اورامانتخت هم وضع به همین شکل است. همه معتقدند شغلی جایگزین کولبری وجود ندارد. زنان اورامان که همسرانشان برای بار کول رفتهاند، میگویند: یک روز کامل کار بین 40 تا 50 هزار تومان درآمد دارد، اما 5 ساعت بار کول، 100 هزار تومان. نتایج حاصل از گفتوگوهای ما با کولبران در این نقاط مرزی یک وجه متفاوت با صحبت مسئولان دارد و آن اینکه: این کالا نیست که دوباره از کشور خارج میشود بلکه ارز است که مستقیم به جای صرف شدن در توسعه محلی، صرف سازندگی در مناطق همسایه میشود. حالا دولت قرار است با کدام ابزار، چنین شبکه سازمانیافته قاچاقی را متوقف کند؟ آیا گزینه جایگزین برای معاش و درآمد اهالی که کارهایی چون باغداری و کشاورزی را به دلیل درآمد و سود کولبری رها کردهاند، بازارچههای مرزی است؟ دولت چگونه میتواند 2 سوی مرزهای ایران را که سرشار از قرابتهای فامیلی و قومی هستند کنترل کند؟ آیا توقف این قاچاق در لایهای که ما آن را به نام کولبری میشناسیم به معنای قطع این زنجیره است؟
اینها سوالاتی است که بیشک پیش از هر تصمیمی باید برای آن پاسخی جامع داشت. نمونه مشابه چنین تصمیمی را میتوان در طرحهای مشابه مبارزه با قاچاق در دریای خزر مشاهده کرد؛ قاچاقچیان آرام دیروز، به گروههای بزرگ قاچاق حملهکننده به صیادان بدل شدهاند.
ارقام نجومی واردات کولبران
محاسبهها نشان میدهد بار ورودی سیگار از مرز در یک شب اگر از سوی ۶۰ کولبر حمل شود، میتواند به رقمی معادل ۵۴۰ میلیون تومان برسد. عددی که، به گفته خود کولبران، در بعضی شبها و برای برخی کالاها تا ۸۰۰ میلیون تومان هم افزایش پیدا میکند. براساس آنچه بومیان منطقه از اقلام وارد شده از مرز گناو در استان کردستان میگفتند، میتوان این رقم را برای کالاهایی مانند سیگار ۱۹۷ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان برای یک سال برآورد کرد که با در نظر گرفتن ۱۰۰ هزار تومان میانگین، فقط 1/1 درصد آن یعنی 2 میلیارد و ۱۹۰ میلیون تومان در سال سهم کولبران، بهعنوان نخستین حلقه این زنجیره از انتقال کالا از مرز، است. این عدد درباره کالایی مانند گردو با فرض حمل بار هر نفر ۶۰ کیلوگرم، حدود یکدهم رقم مربوط به سیگار و در حدود ۱۸ میلیارد تومان در سال است.