نظریه فرادوبعدی دکتر منوچهر مزینی
علی نوذرپور/ شهردار منطقه ۲۲
دکتر منوچهر مزینی آغازگر اندیشههای علمی در باب شهرسازی و معماری بود و از همین رو نقطه عطف مهمی در تاریخ ادبیات این دو رشته محسوب میشود. او پیوسته در تلاش بود که جریانها و اندیشه های علمی را به جامعه علمی و حرفهای کشور منتقل کند و خود نیز به توسعه آنها همت گماشت.
مزینی در پژوهشی با عنوان «مطالعه کالبد شهر تهران از نظر بصری و زیباییشناسی» که برای مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران انجام داده بود، به بسط ابعاد نظریه «سیمای شهر» کوین لینچ پرداخت و به این واقعیت اشاره کرد که واقعیت شهر اساساً دوبعدی نیست و آنچه در برنامهریزی کاربری اراضی شهری منعکس میشود، بیانگر بخشی از واقعیت شهر است و نه همه آن.
وی مشاهده و ملاحظه کالبد شهر را در 3 سطح زیر قابل بررسی میداند:
الف) سطح کلان که تمامیت شهر از دور به نظاره میآید و جزئیات ملاحظه نمیشود و مولفههای آن عبارتند از:
1- ورودی و خروجی شهر که به آن کیفیت نقطهای گفته میشود.
2- خط آسمان که کیفیت خطی نام دارد.
3- نیمرخ که کیفیت لکهای یا صفحهای نامیده میشود.
4- تندیس که در قالب «توده و فضا» نمایان است.
مزینی بررسی شهر را از نگاه کلان «پیکر شهر» مینامد.
ب) سطح میانه یا «سیمای شهر» که براساس نظریه کوین لینچ، در شناسایی 5 مولفه ذیل قابل بررسی است که عبارتند از: لبه، نشانه، گره، محله و راه.
ج) سطح خرد یا «چهره شهر» یعنی ملاحظه و مشاهده نما، فضا و اثاثیه شهری.
دکتر مزینی در ادامه نظریهپردازیهای خود، پا را از این هم فراتر نهاده و مولفه «راه» را از سطح متوسط به سطح خرد وارد میکند و معتقد است که مولفه «راه» در مقیاس چهره شهر قرار دارد، چراکه ناظر در نخستین برخورد، با راه مواجه میشود.
و اما همه مواردی که ذکر آنها رفت، ما را با «جسم شهر» آشنا میسازد و شهر علاوه بر جسم، جان هم دارد. جانِ شهر یعنی آنچه در کالبد شهر جریان دارد و به جسم، حیات میبخشد؛ یعنی حضور مردم و زندگی مردم با همه تنوع و پیچیدگیهای آن. بنابراین شهرشناسی یعنی «شناخت جسم و جان شهر بهصورت توأم». بدون یکی، آن دیگری مفهوم نیز ندارد. شهر با هم دیده میشود نه بیهم. همچنین این مفاهیم ما را به مفهوم کیفی دیگری از شهر رهنمون میسازند که آن «روحیه شهر» است. روحیه شهر حاصل تأثیر کلی و جامعی است که ناظر به هنگام دیدار یا زندگی در شهر به آن دست مییابد. بخش عمده این تأثیر بصری است، لیکن حواس دیگری نیز در درک این تأثیر کلی سهیم هستند. این عوامل عبارتند از:
1- مردم و فعالیتها
2- خصوصیات حرکتی در شهر
3- بو و صدا
در جمعبندی باید گفت، برای اینکه شهر به درستی دیده شود، هم به احوالات جان باید توجه کرد و هم به جسم و برای ملاحظه جسم، در 3 مقیاس باید دید تا شهر به درستی ادراک شود.