جوان خوزستانی محکوم به قصاص، چشم انتظار تصمیم اولیای دم مقتول است
بخشش یا قصاص؟
اجرای حکم قصاص پسر خوزستانی که متهم است 5سال قبل در جریان درگیری با جوان دیگری در اندیمشک وی را به قتل رسانده صبح دیروز به طرز شگفت انگیزی متوقف شد. توقف اجرای حکم در حالی است که جوان محکوم به قصاص هنوز خود را در یک قدمی چوبه دار میبیند و هر لحظه ممکن است حکمش اجرا شود.
به گزارش همشهری، این پسر جوان که عرفان نام دارد و حالا 25ساله است، 5سال قبل وقتی به پمپ بنزینی در شهرستان اندیمشک رفته بود ناگهان با جوان دیگری به نام بهزاد درگیر شد. درگیری آنها ابتدا لفظی بود اما وقتی کار بالا گرفت به زد و خورد کشیده شد. هردو، طرف مقابل را زیر مشت و لگد گرفته بودند و هیچکس جلودارشان نبود تا اینکه چند لحظه بعد ناگهان بهزاد روی زمین افتاد. با اینکه چند دقیقه بعد چند نفر تلاش کردند او را به بیمارستان منتقل کنند اما در راه جان خود را از دست داد.
بهدنبال این حادثه و با شکایت خانواده بهزاد، تحقیقات پلیس در این خصوص آغاز شد. جای تردیدی وجود نداشت که بهزاد در جریان درگیری در پمپ بنزین جانش را از دست داده است؛ اما هنوز زوایای پنهان زیادی در این حادثه وجود داشت. با این حال عرفان بهعنوان تنها مظنون این پرونده بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او ماجرای درگیری با متوفی را قبول داشت اما میگفت نقشهای برای قتل نداشته است.
متهم که آن زمان دانشجوی رشته حسابداری بود گفت: وقتی به پمپ بنزین رسیدم با بهزاد چشم در چشم شدم و با هم درگیر شدیم. او که از من بزرگتر بود من را به باد کتک گرفت و من هم برای دفاع از خودم چند ضربه به او زدم. من دستهایم را مشت کرده بودم تا اینکه نمیدانم چطور شد او ناگهان روی زمین افتاد و از حال رفت.
با وجود ابراز بیگناهی متهم اما نکته حائز اهمیت سابقه درگیری خانوادگی این دو جوان بود. بررسیها نشان میداد خانواده آنها از مدتها قبل با یکدیگر دچار اختلاف و درگیری شده بودند و این درگیری مرگبار بهاحتمال زیاد ادامه همان درگیری بوده است. از سویی شاهدان نزاع میگفتند وقتی بهزاد و عرفان شروع به درگیری کردند، به سمت یکدیگر مشت پرتاب میکردند تا اینکه ضربهای به سر بهزاد اصابت کرد و او نقش بر زمین شد. با این حال در گزارش اولیه پزشکی قانونی اشارهای به اصابت ضربه به سر مقتول نشده بود؛ اما پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان خوزستان فرستاده شد.
در دادگاه
در جلسه محاکمه ابتدا اولیای دم برای متهم درخواست صدور حکم قصاص کردند و گفتند چون او قاتل است و جان فرزندشان را گرفته است، باید مجازات شود. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خودش گفت: من هیچ قصد و نقشه قبلی برای آسیب زدن به بهزاد نداشتم. با اینکه ما قبلا با هم اختلاف خانوادگی داشتیم اما آن روز بهطور اتفاقی بهزاد را در پمپ بنزین دیدم و درگیری ناگهانی شروع شد. او از من بزرگتر و قویتر بود و وقتی درگیر شدیم فقط تلاش کردم از خودم دفاع کنم. باور کنید هیچ نیتی برای آسیب زدن به او نداشتم و نمیدانم چطور شد که او جانش را از دست داد. من بیگناهم و از اولیای دم درخواست میکنم من را ببخشند.
در این جلسه همچنین وکیل مدافع متهم در دفاع از او گفت که پزشکی قانونی در گزارش اولیه خود به بازکردن پوست سر و جمجمه متوفی اشاره کرده و در آن گفته بود که هیچ نشانی از خونمردگی و آثار ناشی از خونریزی یا ورود ضربه با جسم سخت نبوده است. اما مدتی بعد در گزارش خود تأکید کرده که اصابت جسم سخت موجب مرگ شده است. همچنین جثه عرفان از بهزاد کوچکتر بوده است.
با وجود دفاعیات متهم و وکیلش، قضات دادگاه پس از شور، عرفان را در قتل بهزاد گناهکار تشخیص داده و او را به قصاص محکوم کردند. رأیی که با اعتراض متهم و وکیلش به دیوانعالی کشور فرستاده شده اما در آنجا هم مهر تأیید خورد تا شمارش معکوس برای اجرای حکم قصاص آغاز شود.
در یک قدمی چوبه دار
با قطعی شدن حکم قصاص قرار بود عرفان صبح دیروز در زندان پای چوبه دار رفته و مجازات شود. همهچیز برای اجرای حکم آماده شده و تلاشهای خانواده متهم برای جلب رضایت اولیای دم نیز بینتیجه مانده بود با وجود این به دلایل نامعلومی اجرای حکم متوقف شد و شواهد نشان میدهد که اولیای دم برای چند روز به عرفان مهلت دادهاند. به این ترتیب بود که او بار دیگر به بند زندانیان بازگشت اما هنوز زیر تیغ قرار دارد و معلوم نیست در روزهای آینده اولیای دم او را میبخشند، شرطی برای بخشش اعلام میکنند و یا حکم اجرا خواهد شد.
عرفان هماکنون در زندان به سر میبرد و کابوس چوبه دار یک لحظه رهایش نمیکند اما امیدوار است اولیای دم پس از گذشت 5سال از حادثه تلخی که «به شکل ناخواسته اتفاق افتاده است» از قصاص او صرفنظر کنند.