سدهسنگ و الماس صدها روایت از صدسال
حمیدرضا اسلامی ـ عضو شورای سردبیری
این قرن احتمالا مهمترین قرن در تاریخ چندهزار ساله ایران است. میپرسید چرا؟ پاسخ سادهاش این است که چون ما در این قرن زیستهایم و چه دانشی بالاتر از آنکه ما برای نخستینبار در طول تاریخمان توانستیم کل دوران گذشته را در اسناد کاغذی، بناها، آثار هنری و گنجینههای شفاهی بکاویم و با آنچه پیش چشممان گذشت و دیدیم و شنیدیم و لمس کردیم بسنجیم. این نگاه علمی انتقادی به تاریخ میهن فقط در زمان معاصر به این وسعت و با درنظر گرفتن تمامی یافتههای حوزههای دیگر علم اتفاق افتاده است. ما و یکی دونسل قبلترمان چه بسیار رویدادهای شگفت را که دیدهاند و نواهای شگفت و گاه سحرانگیز را شنیدهاند. چیست بالاتر از تجربه عینی و نزدیک برآمدن و شکفتن دوباره از میان پریشانی، انحطاط، فقر و احساس شکست؟
کجاست گرانبهایی گرانبهاتر از پشت سر گذاشتن جنگها،تلخیها، بالیدن، منسجمشدن و فهم ناداشتهها و نقصانها؟ از تلخیها و دشواریهای زمان حال تا ماهها میتوان سخن گفت اما هیچکس را یارای انکار سختکوشی، جانفشانی و مداومت برخاسته ایرانیان نیست.
دیگر اینکه ما ایرانیان اکنون به همان تنوع قومی شگفتانگیز که در طول تاریخ بودهایم، هستیم. هیچ قومی را نراندهایم که هیچ قومی را غیرخودی یا درجه2 ندانستهایم. ایران یعنی ترکیبی از اقوام و این گزاره هیچ جانشین شایستهای ندارد. ما اکنون هستیم. چندهزار سال پیش پا به تاریخ گذاشتیم. عصر کهن را با نام ایران پشت سر گذاشتیم. در سدههایی به دانش، فرهنگ و قدرت نظامی و مدیریت سرآمد شدیم. مشام جهان را از باغ اندیشههای یگانه و عالی آگندیم و با همان نام و آوازه پا به دنیای مدرن و نو گذاشتیم. چنین است که قرن14 را اگر مهمترین قرن در گذشتن ما از گردنه ایران سنتی به ایران نو بدانیم گزاف نگفتهایم. این قرن باز هم احتمالا دشوارترین قرن برای ماندن و بالیدن کشوری بود که نمیخواست و نمیخواهد شکلی میان اشکال تاریخ و جغرافیا باشد. قرن14 قرن نهادسازی، گسترش معرفتهای سیاسی و فرهنگی در میان تودههای مردم، ورود یا خلق مفاهیم نو، جهش علم و هنر -دستکم نسبت به 2قرن پیش از آن- و پا گذاشتن ایرانیان به فضای فکرها و اندیشههای جهانی بود. شکلگیری ارتش منسجم، آموزش و پرورش و آموزش عالی سازمانیافته، نظام بهداشت و درمان، شبکه حملونقل، بازرگانی بینالمللی و تأثیرگذاری روزافزون بر تحولات منطقه و جهان، گوشهای از روندهای روبهرشد این سرزمین و مردمان آن است. قرن14 احتمالا مهمترین قرن در تاریخ ایران است، چون ما بر بلاها و مصیبتهایی خانمانبرانداز غلبه کردیم و در همان حال شعر سرودیم، داستان و رمان نوشتیم، موسیقی ساختیم و اجرا کردیم، فیلمهای مردمپسند و نخبهپسند خلق کردیم و در میدانهای ورزشی قاره خود و جهان درخشیدیم. هرجای جهان دستاورد بزرگ علمی رونمایی شد نام یک یا چند ایرانی در متن یا حاشیه آن کارگروهی جلوهگری کرد.
500سال هم که بگذرد قرن14 از ماندنیترین سدهها در خاطره جمعی ایرانیان خواهد بود؛ سده انقلابهای بزرگ مسالمتجویانه، سده پیروزی در مذاکرات بینالمللی و تلاشی بیوقفه برای غلبه بر استبداد، جهل و نابرابری. دور نیست که ایرانیان ثمره این سده سنگ و الماس را بچینند. اگر در طول یکصدسال گذشته سنگها بیشتر بود، باکی نیست؛ الماسهای درخشان بیشتر زندگی ایرانیان را تابناک خواهد کرد.
از امروز ضمیمه «سده سنگ و الماس» همشهری را که فرزندان شما برای تولید آن روز و شبهای بسیار وقت گذاشتهاند ببینید و بخوانید و لذت ببرید. پینوشت: منطقا هر قرن از سال یک شروع میشود و تا سال 100 ادامه مییابد. اما اشتباهی رایج شده که مبارزه با این اشتباه طی دهههای اخیر راه به جایی نبرده است. شاهد آن هم جشنهای آغاز سده جدید میلادی بود که بهجای آغاز سال2001 در ابتدای سال2000 انجام شد. به منطق تاریخی و ریاضی، قرن چهاردهم تا پایان سال1400 را شامل میشود و آغاز قرن پانزدهم از سال1401 خواهد بود اما همشهری هم تسلیم این اشتباه رایج میشود و ویژهنامه سده سنگ و الماس خود را در سالجاری بهعنوان آخرین سال قرن منتشر میکند. امیدواریم سال آینده نیز فرصتی پیشآید تا از منظری دیگر و با رویکردی دیگرگونه، تحولات قرن گذشته را مرور کنیم و بتوانیم در آن نوشتهها به چشمانداز آینده کشور بیشتر توجه کنیم.