نقل مشهوری میگوید: «به تعداد آدمها روایت است از زندگی.» بر همین مبنا میتوان به این پرسش پاسخ داد که مستندهایی که به مسائل «شهر» اشاره دارند بهدلیل تنوع زیستی و سوژهها پر از قصه و روایت هستند.
محمدحسین مهدویان که عمده شهرتش به ساخت فیلمهای داستانی با سروشکل فیلمهای مستند برمیگردد، در «درخت گردو» هم سعی کرده بر همان مدار آشنا حرکت کند و داستان واقعی مردی که همه خانوادهاش را در بمباران شیمیایی سردشت از دست میدهد، نقطه عزیمت او در این مسیر بوده است.
دانشجوی انصرافی ادبیات انگلیسی که از 15سالگی ورک شاپ و کلاس رفت و هنرجوی مؤسسه کارنامه شد تا بازیگری را بفهمد در روزهای زندگی خارج از کشور هم عاشق بازیگری ماند.
«پوست» نخستین فیلم بلند سینمایی بهرام و بهمن ارک در گونه سینمای وحشت است که رویکردی چندوجهی به نقاط مغفول سینمای ایران دارد و خلأ آن همواره احساس میشد.
«آن شب» غافلگیرکنندهترین فیلم در نیمه اول جشنواره از آب درآمد؛ یک فیلم ژانر بهمعنای واقعی. نخستین کار سینمایی کورش آهاری که در آمریکا با بازیگران ایرانی و آمریکایی ساخته شده، بعد از سالها ژانر وحشت را به جشنواره فجر آورده.
آقایان! خانمها! به مجلس سوگنامه محمدحسین مهدویان خوش آمدید. بگذارید همین ابتدا بدون تعارف تکلیفم را با آخرین فیلم ساخته شده توسط مهدویان مشخص کنم؛ «درخت گردو» میتوانست فیلم درخشانی در کارنامه این فیلمساز جوان و حتی در کارنامه سینمای ایران باشد، ولی نیست و این نبودن هم دلایل واضحی دارد.
روز صفر باز هم درباره ماجرای عبدالمالک ریگی است اما هرچه فیلم شبی که ماه کامل شد ساخته نرگس آبیار نقطه ضعف دارد، فیلم سعید ملکان دارای قوت است؛ انگار فیلم آبیار را سرلوحه قرار دادهاند تا هر کاری او کرده، در این فیلم عکس آن عمل شود؛ از انتخاب ژانر گرفته تا نوع نگاه به موضوع، از تفاوت اجرا در صحنههای درگیری تا ایجاد تعلیق با فضای تعقیب و گریز به جای خلق اتمسفری ملودرام.