خیلی از پدرها و مادرها، پدربزرگها و مادربزرگها یا عموها، خالهها، داییها و عمهها فکر میکنند هدیهکردن یک میکروسکوپ به نوجوانان، هدیهی ارزشمند و مهمی است که میتواند زندگی علمی آن نوجوان را دگرگون کند.
یوهاهاهاهاها...! راهروهای خالی و سیاه قصری متروکه، مقابل شماست. در تاریکی چهچیزی منتظرتان است؟ شبح؟ دیو؟ جن یا خونآشامی 300ساله؟! میخواهید از همان راهی که آمدهاید، بازگردید، نه؟!
اول: به نظر میرسد که کرونا، موجودی افسانهای است که میتواند با جادوگریهای عجیب و غریبش، انسانهای کرهی زمین را هی غافلگیر کند. مدام تغییرچهره میدهد و به سراغ ما میآید.
من هم بعضی وقتها مثل «هیرپل» فکر میکنم. البته گفتن این جمله شجاعت زیادی میخواهد، چون آشنایی با زندگی او، حتماً یک علامت سؤال و بعد یک علامت تعجب بزرگ در ذهن دیگران بهوجود میآورد.
تا سال قبل، مشکل دانشآموزان پایههای نهم و دوازدهم بود، اما یکباره به مشکل و نقطهی اعتراض همهی دانشآموزان تبدیل شد؛ آموزش مجازی و امتحانهای حضوری. با توجه به آخرین نقشههای رنگبندی کرونا، در کشور نقطهی قرمزی وجود ندارد و براساس اعلام وزارت آموزش و پرورش، امتحانهای نوبت اول تمامی مقاطع در سال تحصیلی 01-1400، حضوری برگزار میشود.
این سؤال که «ما در این جهان تنها هستیم؟»، هزاران سال است ذهن بشر را درگیر خود کرده است. اگر شما بخواهید پیامی را برای یافتن موجودات فرازمینی بنویسید، چه زبانی را انتخاب میکنید؟
نام گروه ما «مافیا» است که از حرفهای اول اسمهایمان متینروپایی، احمدپسته، فرزادکرگدن، یاورنردبون و اردلانخان، یعنی خودم ساخته شده است. این یادداشتها، روزنگاریهای من است از ماجراهای من و گروه مافیا که در روزهای مدرسههای کرونازده در دفتر خاطراتم مینویسم؛ باشد که بماند به یادگار برای آیندگان!
در کتابهای محبوب من، همیشه جنگلی هست که رازهای فراوانی دارد. جنگلی که شبیه به دانای کل به هرکس راه را نشان میدهد یا دستکم، راه نجات فرد از جنگل میگذرد.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .