13
سه شنبه 9 شهریور 1400
شماره 8302
درنگ
123
123
پیامـک شما را درباره این صفحه می خوانیم

مرگ خبر نمی‌کند

یادداشت یک
در همین یک سال گذشته، چند دوست عزیز را از دست داده‌ام.
ویژه
یک دست پیراهن چهارخانه که سایه‌ طوسی بر قماش‌ا‌ش سنگینی می‌کرد، یک کلاه پشمی مخروطی مندرس و چند جلد کتاب با کاغذهایی که به زردی می‌زد و بوی نا از آنها رفته بود، تنها چیزهایی بود که از پدربزرگم باقی مانده بود.
فقدان و از دست‌دادن عزیز همواره مصیبتی عظیم است.
تا یک دهه پیش اگر قرار بود فهرستی از اموال خود تهیه کنیم، ذهنمان در محدوده اموال فیزیکی دست به جست‌وجو می‌زد و کمتر کسی گمان می‌کرد که روزگاری اکانت کاربران در شبکه‌های اجتماعی نیز به فهرست اموال اضافه شود؛ هر چند این موضوع هنوز در ایران با سکوت قانون روبه‌رو است اما حاشیه‌های ایجاد‌شده در برخی کشورها موجب شده است تا روند تغییر قانون میراث دیجیتال رقم بخورد.
پاندمی کرونا، شاید بیش از هر زمان، مرگ و اندیشیدن به آن را افزایش داده است.
سال2019 نتایج پژوهش گروهی از محققان مؤسسه اینترنت آکسفورد منتشر شد که نشان می‌داد طی 50سال آینده تعداد افراد متوفی در فیسبوک از تعداد افراد زنده در این شبکه اجتماعی بیشتر خواهد شد.

پناهگاهی برای خاطره‌های مشترک مجازی

آیا اکانت‌ها و داده‌های مجازی به‌جا مانده از درگذشتگان، برای بازمانده‌های سوگوار تسلی‌بخش است؟
فقدان، قرار را از آدمی می‌گیرد؛ خاصه اگر دست‌اندرکار آن مرگ باشد.
وصیت‌نامه‌ای برای صفحه مجازی

وصیت‌نامه‌ای برای صفحه مجازی

ترجیح می‌دهید اگر روزی نبودید، چه اتفاقی برای صفحه شخصی‌تان بیفتد؟
ما در این روزها بیش از هر زمان دیگری به مرگ فکر کرده‌ایم؛ به اینکه چه میراثی از ما برای آیندگان، دوستان و نزدیکان‌مان خواهد ماند.
میراثی برای آیندگان
میراثی برای آیندگان
ثبت سرگذشت و زندگی خصوصی هر کسی می‌تواند منبع مهمی برای مردم‌شناسی و تاریخ‌نگاری باشد
میراث دیجیتال می‌تواند ارثیه ارزشمندی برای بازماندگان باشد.
PDF درنگ
کوتاه درنگ
عضویت تعداد زیادی از مردم جهان در شبکه‌های اجتماعی موجب افزایش تعداد افرادی شده است که پس از مرگشان مقدار زیادی محتوای دیجیتال از آنها باقی می‌ماند.
هنوز چند ماهی از همه‌گیریDeep Nostalgia یا دلتنگی عمیق نگذشته است؛ نرم‌افزاری که به ما این امکان را می‌داد چهره‌ فریز شده‌ پدربزرگ و مادربزرگ یا همه آن کودکی‌های از دست شده را به لحظه‌ای زنده بدل کنیم و متحیر چشم بدوزیم به آن مردمک‌های مرده‌ای که سال‌ها به جایی خیره مانده بود و حالا می‌توانست دور بگیرد و دلمان را بلرزاند.