مهرجویی محبوب من، مهرجویی محبوب همه نیست. نه آن مهرجویی منتقدپسندی که میخواهند در یک تحریف واضح تاریخی با «گاو»، همسنگ کیمیایی و «قیصر»، آغازگر موج نو خطابش کنند، تا قدری مثلا، آغاز جریان متفاوت را، رنگ فرنگرفتگی و دور از خیابان بودن بزنند.
در چند هفته متوالی، همین صفحات به معرفی فیلمهای برتر دهههای گذشته سینمای ایران اختصاص داشت و در هر شماره فیلمهای یکدهه به رأی گذاشته میشد، منتقدان و روزنامهنگاران 10فیلم مورد علاقه خود را از هر دهه انتخاب میکردند و درنهایت با شمارش آرا، فیلمهای برتر آن دهه انتخاب میشد.
مهرجویی دهههشتم زندگیاش را سپری میکند، اما هنوز جوانی و سرخوشی در فیلمهایش به وضوح دیدهمیشود و این خودش یک اتفاق منحصربهفرد در سینمای ایران است.
۱۰نکته درباره کارگردان بزرگ سینمای ایران که ۸۱ساله شد
تیتر یک
مهرجویی از دل جریان روشنفکری به سینمای ایران آمد. در آمریکا تحصیل در رشته سینما را رهاکرد چون به تعبیر خودش ورشکستگان و شکستخوردگان هالیوود، در مقام استاد نکتهای برای آموختن نداشتند، آن هم برای جوانی که شیفته سینمای هنری اروپا بود و دلبستگیای به سینمای آمریکا نداشت.
در صفحات 56 و 57 کتاب «تاریخ اجتماعی سینمای ایران» جلد سوم: دوره اسلامی 1984 0 1978 نوشته حمید نفیسی آمده است: «با استفاده از فیلم خام 16 میلیمتری و تجهیزات قرض گرفتهشده از استودیو تلفیلم رادیو و تلویزیون ملی ایران، داریوش مهرجویی و فیلمبردارش، شاهرخ مجیدی، از تظاهرات خیابانی، آتشسوزی سینماها، و زدوخوردهای خیابانی بین انقلابیون و نیروهای امنیتی، از جمله از عواقب جمعه سیاه، ساعتها فیلم گرفتند.