کوچه «شالیفروشها» هنوز خاطره آن روز سیاه را در خود دارد. فریادهای فائزه و فتانه، 2 خواهری که در این کوچه تهران قربانی انتقام و اسیدپاشی شدند، هنوز در یاد اهالی این کوچه هست.
رابطه تئاتر و مطبوعات در نیمه دوم دهه 70 بدون هیچ دلیل خاصی، ناگهان بسیار تیره و تار شد زیرا اغلب کسانی که بهعنوان منتقد تئاتر در نشریات مینوشتند، هنوز برای نوشتن یک نقد تئاتر یا حتی نوشتن یک مرور ساده بر اجرای یک نمایش آزموده نبودند.
در سال1378، انتشارات «فرهنگ معاصر» کتاب «دایرهالمعارف هنر» رویین پاکباز را به بازار عرضه کرد؛ یکی از آثار مهم ناشری که از همان آغاز فعالیتش متوجه کمبود کتابهای مرجع در زمینههای مختلف شده بود و تلاش کرد تا قدمی مؤثر در راه جبران این نقصان بردارد.
خانه هنرمندان ایران خیلی زود به یک نهاد فرهنگی کلیدی در تهران تبدیل شد؛ موقعیت جغرافیایی این ساختمان و محوطه سبزی که بعدتر به پارک هنرمندان تغییر نام داد نقش مهمی در جذب علاقهمندان به این ساختمان داشت.
انگشتها به نرمی، بر شیشهها زدند/ با حالت اشاره کسی را صدا زدند/ انگشتهای سبز بریده، تمام شب/ بر شیشههای پنجره خواب ما زدند/ یکدسته جنگجوی قدیمی، سوار اسب/ شیپورها نواخته و طبل را زدند/ و دسته منظم سربازهای خیس/ از ایستگاه ابر، رسیدند، پا زدند/ دزدان آب، مدرک جرم نکرده را/ نقشی به روی خاطره شیشهها زدند/ اما سپیده پنجره را خون گرفته بود/ 0 باران نبود، حرف دروغی به ما زدند!»
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .