بوی کافور، عطر یاس
فضای ملتهب سیاسی، درگیریهای دو جناح و بهار مطبوعات بر فیلمهای ایرانی تأثیر میگذارد
سعید مروتی
در بهار78آنچه واضح بهنظر میرسید، عزم راسخ جناح راست برای استیضاح وزیر ارشاد بود. در کمتر از 2 سال تغییر فضای فرهنگی کشور صدای محافظهکاران را درآورده بود. در کوتاه زمانی هم آسمان نشر آفتابی شده بود، هم مطبوعات تولدی دیگر را تجربه کرده بودند و هم سینما با فراغ بال بیشتر به حرکتش ادامه میداد. اما تغییرات رخ داده در تمام این حوزهها، با مخالفتهای جدی در تریبونهای رسمی مواجه میشد. طبیعی بود که پس از باز شدن فضایی بسته، محصولاتی سطحی هم به میدان بیایند. همینطور که طبیعی بود مخالفان دولت خاتمی، سیاستهای فرهنگی دولت او را برنتابند. دوباره بحثهای ابتدای دهه70 باب شده بود. بحثهایی که در نهایت خروجیاش استعفای خاتمی از ارشاد بود. این بار اما او رئیس دولت بود و قصد کنارهگیری هم نداشت. آنچه واضح بهنظر میرسید سیاسی شدن فضای جامعهای بود که قبل از دومخرداد، به سیاست گریزی عادت کرده بود. حالا روزنامههای سیاسی تیراژی افسانهای یافته بودند. کتابهایی مجوز نشر میگرفتند که سراغشان را تا همین چند سال قبل، فقط میشد از بساط افستیها و کهنهفروشان گرفت. و در سینما فیلمهایی جلوی دوربین میرفت و اکران میشد که قطعا قبل از دومخرداد نمیشد به آنها فکر کرد. در چنین شرایطی عطاءالله مهاجرانی به مجلس شورای اسلامی رفت تا در جلسه استیضاحش حاضر شود. مهمترین استدلال نمایندگان مخالف در حوزه سینما، بیاعتنایی به فیلمهای دفاعمقدس و رواج تولیدات سطحی و مبتذل بود. جایی که مهاجرانی با اشاره به سیمرغهای فیلم و کارگردانی جشنواره هفدهم فجر به «هیوا»ی رسول ملاقلیپور، اتهام بیاعتنایی به فیلم دفاعمقدس را رد و درباره ابتذال هم با هوشمندی جواب منتقدانش را داد. در نهایت مهاجرانی وزیر ارشاد ماند و بهارستان را با موفقیت ترک کرد. در روزهای پیش از استیضاح روزنامهها صحنه نبرد مدافعان و مخالفان وزیر ارشاد بود. دو قطبی قبل از دومخرداد همچنان ادامه داشت. یک طرف شورجه و ناصر شفق و حبیبالله کاسهساز ایستاده بودند و طرف دیگر افخمی و درویش و خانه سینماییها. سینمایی که بعد از نخل طلای «طعم گیلاس» با «بچههای آسمان» نامزدی اسکار را هم تجربه کرده بود، از فضای باز ایجاد شده بهره میگرفت و از اکشن به سینمای اجتماعی، ملودرام عاشقانه و فیلمهای تینایجری تغییر مسیر میداد. اکران78 ،سال اکران «قرمز» و «دو زن» بود. فیلمهایی که آیینه تغییرات جامعه ایران بودند. سالی که «مصایب شیرین» و «دختری با کفشهای کتانی» اکران شدند و آسمان هم بر زمین نیامد. سالی که کیمیایی ابتدا فریاد زد بعد اعتراض کرد. تابستان داغ 78با ماجرای کویدانشگاه داغتر و ملتهبتر شد. تیتر روزنامهها هم تندتر شد. جشنواره هجدهم که از راه رسید مشخص شد که سینمای ایران چقدر از فضای ملتهب سیاسی تأثیر گرفته است. این سیاسیترین جشنواره ادوار فجر بود و سیفالله داد با خوشسلیقگی برای دو چهره شاخص سینمای سیاسی بزرگداشت گرفت و مرور آثار برگزار کرد. مهمتر اینکه فرانچسکو رزی و کنستانتین گوستا گاوراس برای مراسم بزرگداشتشان به تهران آمدند. در بهار مطبوعات، فرمانآرا با رزی مصاحبه کرد و کیمیایی به گفتوگو با گاوراس پرداخت. فرمانآرایی که سرانجام موفق شده بود در سینمای پس از انقلاب فیلم بسازد و با «بوی کافور، عطر یاس»اش فاتح سیمرغها شد. کیمیایی هم با «اعتراض» صریحترین فیلمش را پس از 2دهه ساخته بود؛ فیلمی که صراحت سیاسیاش جناح راست را برآشفت و پیشبینیاش از آینده اصلاحات جناح چپ را آزرد؛ فیلمی که بهصورت توامان هم روزنامه شریعتمداری از آن انتقاد کرد هم روزنامه شمسالواعظین. «متولد ماه مهر»، «مرد بارانی»، «عروس آتش» و «مومیایی-3» هر یک بهنحوی تحتتأثیر فضای سیاسی بودند یا رخدادهای اخیر را بازتاب میدادند یا از فضای ایجاد شده بهرهمند شده و به سمتی میرفتند که قبل از دومخرداد نمیشد، رفت. حاتمیکیا اما از صراحت «آژانس شیشهای» به نمادگرایی «روبان قرمز» رسید و در اوج التهاب، مخملباف «سکوت» ساخت تا گامی دیگر برای نزدیکتر شدن به محافل جهانی بردارد. مهمترین فیلمساز دهه60به سودای تکرار موفقیتهای کیارستمی، همه دستاوردهایش را از دست میداد. درحالیکه دیوید لینچ هم با «داستان استریت» فیلمی کیارستمیوار ساخته بود خیلی نمیشد از مخملباف انتظار داشت. در سال پرماجرای78سینمای ایران تلاش میکرد، مثل روزنامههای سیاسی پرتیراژ صریح و تند و تیز باشد. غیرسیاسیترین فیلمها هم عملا در بستری ملتهب مورد ارزیابی قرار میگرفتند و حالا دیگر صفت ابتذال نه در صفحات نقد فیلم که در تریبونهای رسمی و برای اهداف و اغراض سیاسی بهکار برده میشد. در اسفندماه 78وقتی انتخابات مجلس هم پس از ریاستجمهوری و شوراها توسط جناح چپ فتح شد؛ سینمای ایران هم در پارلمان اصلاحات نماینده داشت. بهروز افخمی پس از فراغت از ساخت «شوکران» به فهرست مشارکت راه یافت و مثل بقیه افراد فهرست به مجلس رفت. در انتهای سال78بهنظر میرسید روزهای بهتری در انتظار سینمای ایران است.