اعضای این باند پس از چندین سرقت مسلحانه به دام پلیس افتادند
جنایت؛ پایان بخش سرقت از رانندگان اسنپ و تپسی
اعضای یک باند مسلح در پوشش مسافر، سوار تاکسیهای اینترنتی میشدند تا دست به سرقت از رانندهها بزنند. آنها در یکی از سرقتهای خشن خود، راننده بیگناهی را با شلیک گلوله به قتل رساندند.
به گزارش همشهری، اول اردیبهشت ماه امسال، یک مسافرکش اینترنتی به اداره آگاهی تهران رفت و گفت در دام دزدان مسلح گرفتار شده است. او توضیح داد: در غرب تهران بودم که مسافری درخواست خودرو کرد. من آن را قبول کردم و منتظر ماندم. وی ادامه داد: لحظاتی بعد 3جوان سوار ماشینم شدند و خواستند به شهرک اکباتان برویم. وقتی به مقصد رسیدیم، ناگهان یکی از آنها اسلحهای از جیبش بیرون آورد و به سمت من نشانه گرفت. او با تهدید خواست هرچه پول همراهم است به همراه مدارک ماشین در اختیارشان قرار دهم. سارقان مسلح تهدید میکردند که اگر مقاومت کنم گلولهای شلیک کرده و مرا به قتل میرسانند. من هم از ترس جانم هرچه خواستند تحویلشان دادم. آنها پس از سرقت با لگد مرا از ماشین به بیرون پرتاب کردند و متواری شدند.
با این شکایت، گروهی از مأموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران، جست و جو را برای شناسایی سارقان مسلح آغاز کردند؛ تا اینکه اعضای این گروه در آخرین سرقت خود جنایت آفریدند.
گزارش قتل
ساعت 7صبح ششم اردیبهشتماه بود که رهگذری هنگام عبور در خیابان فدائیان اسلام متوجه درگیری سرنشینان یک خودروی پژو405 شد. او دید که یکی از آنها ناگهان گلولهای به سمت دیگری شلیک و بعد مرد زخمی را از ماشین به بیرون پرتاب کرد. شاهد حادثه که شوکه شده بود فورا با پلیس و اورژانس تماس گرفت. طولی نکشید که مأموران کلانتری 131شهرری و امدادگران اورژانس در محل حادثه حاضر شدند. مرد از ناحیه پهلوی سمت راست گلوله خورده و حدودا 50ساله بود که پس از معاینه وی مشخص شد جانش را ازدست داده است. با مرگ او، گزارش این جنایت به قاضی جنایی اطلاع داده شد و گروهی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل قتل شدند.
شروع تحقیقات
ماموران در ابتدا به تحقیق از شاهد ماجرا پرداختند. او میگفت که تیرانداز سرنشین یک دستگاه خودروی پژو405 بوده است. به گفته وی، به جز مقتول و فردی که شلیک کرده، 2 نفر دیگر هم سوار بر خودرو بودند. این مرد شماره پلاک خودرو را برداشته بود و در ادامه معلوم شد مالک خودرو زنی به نام مژده 45ساله است. این زن به اداره آگاهی تهران احضار شد و گفت که خودرو در اختیار همسرش به نام رحمان 52ساله بوده که وی روز قبل برای مسافرکشی از خانه خارج شده بود. همسر رحمان میگفت که شوهرش مسافرکش اینترنتی بوده و معمولا هر روز برای مسافرکشی از خانه بیرون میرفته است. آخرین بار هم برای مسافرکشی از خانه خارج شده، اما دیگر بازنگشته است. در ادامه مأموران تصویری از جسد مقتول پیش روی این زن قرار دادند که او با دیدن آن به گریه افتاد و همسرش را شناسایی کرد.
دستگیری قاتل
با مشخص شدن هویت مقتول، تحقیقات برای دستگیری عامل جنایت ادامه یافت و مأموران در کمتر از 48ساعت موفق شدند خودروی مسروقه را در محدوده خیابان ولیعصر شناسایی کنند. 2مرد سرنشین خودرو بودند که با دیدن پلیس قصد فرار داشتند، اما در یک تعقیب و گریز خیابانی دستگیر شدند. در بازرسی خودروی سرقتی، یک قبضه سلاح گرم به همراه یک فشنگ جنگی و تعدادی مدارک سرقتی که متعلق بهخودرویهای دیگر بود کشف شد و هر 2متهم پس از بازداشت به پلیس آگاهی انتقال یافتند.
یکی از آنها جمشید 25ساله بود و دیگری جعفر که اهل یکی از شهرستانهای غربی کشور بودند. آنها اعتراف کردند که از مدتها قبل با همدستی فردی دیگر باند 3نفرهای تشکیل دادهاند تا بهصورت مسلحانه از مسافرکشهای اینترنتی سرقت کنند. با اعتراف آنها عضو سوم این باند مسلحانه نیز بازداشت شد.
به گفته سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت، متهمان برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی جرایم احتمالی دیگرشان در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتهاند.
ناخواسته قاتل شدم
متهم به قتل، جمشید نام دارد و میگوید: از روزی که باند را تشکیل دادهاند نیتشان سرقت بوده است اما ناخواسته دست به جنایت زدهاند.
چه شد که تصمیم گرفتید در سرقتهایتان از اسلحه استفاده کنید؟
من و همدستانم که از همشهریانم هستند، اهل یکی از شهرهای غربی کشور هستیم که از آنجا یک اسلحه خریدیم و میخواستیم برای تهدید رانندهها از آن استفاده کنیم. اما آخرین راننده شروع کرد به مقاومت و تسلیم نمیشد. برای همین ناچار شدم شلیک کنم. من قصد کشتناش را نداشتم، فقط شلیک کردم که زخمی شود و بعد بتوانم او را به بیرون از ماشین پرتاب کنم. چون شاهدان جمع شده بودند و هر لحظه ممکن بود دستگیر شویم.
چطور سوار ماشین مقتول شدید؟
روز حادثه از فرحزاد به مقصد فدائیان اسلام درخواست تاکسی اینترنتی کردم که با قبولی سفر از سوی مقتول به سمت مقصد حرکت کردیم. وقتی وارد خیابان فدائیان اسلام شدیم کلت را به قصد تهدید از کمرم بیرون کشیدم و به مقتول گفتم هرچیز با ارزشی داری بده که با مقاومت وی روبهرو شدم.
چند فقره سرقت انجام دادید؟
به تازگی شروع کرده بودیم و 3سرقت مسلحانه انجام دادیم.شگردمان این بود که راننده اینترنتی درخواست میکردیم و بهعنوان مسافر سوار میشدیم. معمولا مقصد خلوتی را انتخاب میکردیم و وقتی به آنجا میرسیدیم نقشه را اجرا میکردیم.
با خودروهای سرقتی چه میکردید؟
همدستم خسرو آشنا داشت و ماشین سرقتی را به او میداد تا بفروشد و پولش را به ما بدهد. راستش اصلا فکرش را نمیکردیم به این زودی دستگیر شویم. با خود میگفتیم چند مورد سرقت انجام میدهیم و بعد به شهرستانمان بازمیگردیم، اما خبر نداشتیم که در سومین سرقت، باعث قتل راننده میشویم.