گروگانگیری؛ پایان اختلاف میلیاردی عمو و برادرزاده
اختلاف یک میلیارد و 800میلیون تومانی عمو و برادرزاده تا جایی پیش رفت که به گروگانگیری کشیده شد اما گروگان موفق شد پشت ترافیک با زیرکی از دست گروگانگیران فرار کند.
به گزارش همشهری، تیرماه سال گذشته رهگذرانی که از خیابانی در شرق عبور میکردند، متوجه درگیری افرادی داخل یک خودروی پژو206 شدند. به جز راننده، 3نفر دیگر داخل ماشین بودند که جدالشان باعث جلب توجه رهگذران شده بود. در همین هنگام، خودرو پشت ترافیک گرفتار شد و یکی از سرنشینان، خود را به بیرون از ماشین پرتاب کرد و با داد و فریاد از مردم کمک خواست. او فریاد میزد که به دام گروگانگیران گرفتار شده و سرنشینان206 او را ربودهاند. شاهدان به پلیس زنگ زدند و یکی از آنها موفق شد شماره پلاک خودروی متهمان را یادداشت کند اما گروگانگیران به محض روانشدن ترافیک، موفق به فرار شدند.
دعوای 2 شریک
بهدنبال این حادثه، مأموران پلیس در محل حاضر شدند و به تحقیق از مردی که موفق به فرار از دست آدمربایان شده بود، پرداختند. او گفت: چند وقت قبل با عمویم شریک شدم و یک فروشگاه مواد غذایی راهاندازی کردیم. کارهای حساب و کتاب فروشگاه هم با من بود تا اینکه عمویم مدعی شد یک میلیارد و 800میلیون تومان از حساب و کتابها کم شده است. بر سر این موضوع به اختلاف خوردیم و عمویم میگفت این مبلغ را من برداشتهام. من هم از تهمتهای او عصبانی شدم و شکایت کردم و امروز برای پیگیری شکایت خود راهی دادسرا شده بودم که به محض اینکه از دادسرا خارج شدم، سرنشینان یک خودروی پژو سد راهم شدند. آنها با تهدید شوکر مرا ربودند و حدود 2ساعتی در خیابانها میچرخیدند و تهدیدم میکردند پای برگهای را امضا کنم. داخل برگه نوشته بود که مبلغ یک میلیارد و 800میلیون تومان به عمویم بدهکار هستم و مرا کتک میزدند و میگفتند اگر امضا نکنم، جانم را میگیرند. اما من زیر بار نرفتم و با آنها درگیر و در نهایت موفق شدم فرار کنم. من احتمال میدهم که آدمربایان از سوی عمویم اجیر شدهاند.
ماموران که شماره پلاک خودروی آدمربایان را در اختیار داشتند موفق شدند صاحب خودرو را که یک زن بود، شناسایی کنند. زن جوان در تحقیقات گفت: مطمئنم شاهدان شماره پلاک را اشتباه یادداشت کردهاند. چون در همه این مدت ماشینم در اختیار خودم بوده است. درحالیکه این زن چنین ادعایی را مطرح میکرد، مأموران عموی گروگان را بهعنوان مظنون اصلی پرونده بازداشت کردند. او منکر آدمربایی بود و میگفت زن جوان که صاحب خودروی206 است را هم نمیشناسد. با وجود اینکه عموی شاکی و زن جوان خود را بیگناه میدانستند، بازداشت شدند اما چون مدرکی در دست پلیس نبود، هر دو آزاد شدند.
یک سرنخ
مأموران 2مظنون پرونده را زیرنظر قرار دادند تا اینکه به حقایقی دست یافتند. بررسیها حکایت از این داشت که مردی جوان به نام احسان هم با عموی گروگان در ارتباط است و هم با زنی که صاحب خودروی206 بود. احسان در عسلویه کار میکرد و هرچند وقت یکبار به تهران میآمد. او پس از گذشت 9ماه از گروگانگیری وقتی به تهران برگشته بود، دستگیر شد و در بازجوییها راز گروگانگیری را فاش کرد. او گفت: یکی از دوستانم از کارمندان عموی گروگان بود. او چند وقت پیش به سراغم آمد و گفت صاحبکارش با برادرزادهاش اختلاف پیدا کرده و کار به شکایت کشیده است. او گفت صاحبکارش بهدنبال فردی میگردد که از برادرزادهاش زهرچشم بگیرد تا از شکایتش صرفنظر کند. بعد از من خواست تا برادرزاده صاحبکارش را بترسانم و برای این کار از 2برادر که از همکلاسیهای سابقم بودند، کمک خواستم. ما دستور داشتیم که شاکی را بترسانیم و از او زهرچشم بگیریم تا پای برگهای را امضا کند. برای همین ماشین دخترخالهام را برای چندساعتی امانت گرفتم و شاکی را ربودیم که برگه را امضا کند اما او مقاومت کرد و درنهایت نیز موفق به فرار از دست ما شد.
پس از اقرار آدمربای اجیرشده، قاضی احسان زمانی، بازپرس جنایی تهران دستور بازداشت 2برادر و همچنین عموی گروگان که دستور آدمربایی را داده بود، صادر کرد، اما در بررسیها مشخص شد که عموی گروگان بهدلیل سکته قلبی در بیمارستان بستری شده که پس از بهبودی به دادسرای جنایی منتقل خواهد شد. از سوی دیگر، مشخص شد که پرونده اختلاف عمو و برادرزاده نیز در دادسرا رسیدگی و معلوم شده که ادعای عمو دروغ بوده و برادرزاده پولی از حساب فروشگاه برنداشته است.