دوربینهای مداربسته راز جنایت را فاش کرد
وقتی جسد مردی بدون کفش در خرابه کشف شد، این احتمال مطرح شد که او قربانی مصرف بیش از حد موادمخدر شده است؛ اما دوربینهای مداربسته نشان داد که جنایتی مرموز رخ داده است.
بهگزارش همشهری، ساعت9:30 صبح یازدهم فروردینماه، رهگذری که از کنار خرابهای حوالی خانی آباد عبور میکرد، چشمش به جسد مردی افتاد که در خرابهها افتاده بود. از آنجا که اغلب معتادان گاهی برای مصرف مواد به خرابه میرفتند بهنظر میرسید که او هم یکی از همان معتادانی بود که در مصرف مواد زیادهروی کرده و در این شرایط مرد رهگذر ماجرا را به پلیس خبر داد. طولی نکشید که مأموران کلانتری خانی آباد در خرابه حاضر شدند، اما وقتی دیدند که قربانی کفش به پا ندارد به موضوع مشکوک شدند. آنها به بازرسی جیبهای مرد جوان پرداختند، اما مدرکی که هویت او را فاش کند بهدست نیاوردند. در این شرایط ماجرا به قاضی مصطفی واحدی، کشیک جنایی تهران گزارش و با حضور وی و کارآگاهان جنایی پایتخت در محل تحقیقات آغاز شد.
ردپای دوست صمیمی
پزشکی قانونی اعلام کرد که مرگ متوفی بر اثر برقگرفتگی است. اما هنوز هویت قربانی مشخص نبود تا اینکه ساکنان محل او را شناسایی کردند. وی مهدی نام داشت و ساکن همان حوالی بود. همچنان که بررسیها ادامه داشت قاضی جنایی متوجه دوربین مداربسته مغازهای شد که مشرف به خرابه بود. در بازبینی تصاویر ضبط شده، مشخص شد که ساعت 6صبح مرد جوانی با خودروی وانت پراید، مقابل خرابه توقف کرده و درحالیکه اطراف را زیرنظر داشته تا کسی او را نبیند، جسد مهدی را در خرابه رها کرده و بعد متواری شده است. چهره راننده خودرو در دوربین ثبت شده بود و خانواده مقتول با دیدن عکس او، وی را شناسایی کردند. او دوست صمیمی مقتول به نام حمید بود که دستور بازداشت وی صادر شد و مأموران راهی خانهاش شدند. با دستگیری حمید، بازپرس جنایی دستور بازرسی خانهاش را صادر کرد و در خانه وی کاپشن و کفشهای مقتول به همراه مقداری سیم برق کشف شد. این درحالی بود که پزشکی قانونی نیز علت مرگ قربانی را برقگرفتگی اعلام کرده بود. در این شرایط مأموران به تحقیق از حمید پرداختند که او منکر قتل دوستش شد و گفت: من و مهدی بیش از 30سال است که بچه محل و دوست صمیمی هستیم. شب حادثه مهدی به همراه یکی از دوستانمان به نام سهراب، مهمان خانه ما بودند. آنها مواد مصرف کردند و حدود ساعت 11شب، سهراب خانه ما را ترک کرد. اما مهدی پیش من ماند و باز مواد کشیدیم. نیمههای شب بود که متوجه شدم او نفس نمیکشد، من هم ترسیدم و تصمیم گرفتم جسد را از خانه خارج کنم و جسد مهدی را در خرابه رها کردم.
در ادامه وقتی مأموران به او گفتند که علت مرگ برقگرفتگی است، متهم سکوت کرد و حرفی نزد. در گام بعدی مأموران به سراغ سهراب رفتند و به تحقیق از او پرداختند. روایتی که او مطرح میکرد با روایت حمید متفاوت بود. وی گفت: روز حادثه من و حمید در خیابان بودیم که مهدی (مقتول) را دیدیم. او با مردی جوان درگیر شده بود که در دعوا، ناگهان مهدی حالش بد شد و روی زمین افتاد. حمید فورا به سمت او رفت و وقتی کمی سرحال شد پیشنهاد داد تا همگی به خانه برویم و مواد بکشیم. همه قبول کردیم. به خانه حمید رفتیم و مواد کشیدیم. پس از آن من و مقتول از خانه حمید بیرون آمدیم و نمیدانم بعد از آن چه اتفاقی افتاد. شاید بعد از آن مهدی (مقتول) دوباره به خانه حمید بازگشته بود.
با توجه به مدارک بهدست آمده، بازپرس واحدی، دستور بازداشت این 2نفر را صادر کرده و آنها برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند و تحقیقات از آنها ادامه دارد تا معمای این پرونده آشکار شود.