3چالش دولت در مقابله با کرونا
دولت در مقابله با کرونا با 3چالش روبهرو شده است؛ تحریم، رقبای سابق و اقناع افکار عمومی
اصغرصوفی ـ خبرنگار
تحریمهای دارویی و پزشکی یکی از مهمترین عواملی است که دولت را در مقابله با کرونا به تصمیماتی از قبیل بازگشت به فعالیت برخی کسب و کارها هدایت کرده است اما دولت در مقابله با این ویروس چالشهای اساسیتر دیگری هم در داخل کشور دارد.
ضعف دولت در اقناع افکار عمومی بعد از شیوع کرونا بار دیگر خود را به شکل ویژهتری نشان داده است؛ نگاهی به حجم انتقادات از تصمیمات و سیاستهای دولت درباره مدیریت و کنترل بحران کرونا تصویر واضحی از این نقطه ضعف دولت بهدست میدهد: زمان اعلام رسمی شیوع کرونا در کشور توسط دولت، مورد انتقاد قرار گرفت؛ این شائبه ایجاد شد که اطلاعرسانی درباره شیوع کرونا در کشور با تأخیر انجام گرفته است. تصمیمات دولت در زمینه عدماعمال محدودیت برای سفرهای نوروزی و خودداری از اجرای قرنطینه در ایام نوروز باز هم با انتقاد و اعتراض فعالان سیاسی و اجتماعی و جامعه پزشکی مواجه شد. سخنان رئیسجمهور درباره عادیشدن شرایط از «شنبه»، نحوه و زمان اجرای طرح فاصلهگذاری اجتماعی، عدمتعطیلی ادارات و بازگشایی کسب و کارهای تجاری و اقتصادی و تولیدی ازجمله تصمیمات دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا بود که طی هفتههای گذشته با موج گسترده انتقادات در شبکههای اجتماعی، فعالان سیاسی و افکار عمومی مواجه شد. در این میان حمله منتقدان دولت هم به این موضوع بیشتر دامن زد تا جایی که حسن روحانی، رئیسجمهور در یکی از نشستهای هیأت دولت با انتقاد از حملاتی که رقبای دیروزش به وی وارد میکنند گفت: «از کسانی که خارج از صحنه و گود تصمیمگیری هستند و شاید چندماه دیگر صندلی ریاست بهدست آورند میخواهم کمک کنند و جنگ سیاسی نکنند. نگذاریم وحدت و انسجام از بین برود.»
کنایه او خطاب به محمدباقر قالیباف و مصطفی میرسلیم، 2رقیب انتخاباتیاش در سال96 بود که با توییتهایشان درباره مدیریت دولت برای کرونا، نیشهایی به رئیسجمهور و دولت میزدند. اما روز گذشته سیدابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه هم که پیشتر انتقاد کرده بود که چرا جلسات ستاد ملی کرونا هفتهای یکبار برگزار میشود و نه روزی یکبار، اینبار به نقد تصمیم جدید دولت برای آغاز بهکار کسب و کارها پرداخت و گفت: اقتضای تدبیر این است که در تزاحم بین سلامت مردم و گشایش برخی کسب و کارها حفظ جان مردم در اولویت قرار بگیرد.
روحانی یک روز قبلتر در جلسه هیأت دولت گفته بود: «سلامت مردم، اولویت نخست کشور بهشمار میرود اما اشتغال، تولید و کسب و کار در سالی که به نام «جهش تولید» نامگذاری شده نیز باید مدنظر قرار گیرد. او گفته بود: باید همه تدابیر لازم با رعایت پروتکلهای بهداشتی برای حرکت چرخ اقتصاد کشور اتخاذ شود.
ضعف دولت در اقناع افکار عمومی، سابقه طولانیتری دارد؛ تصمیم دولت برای اجرای طرح سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین که به ناآرامیهای آبانماه انجامید، از جهات مختلف مورد انتقاد بود؛ شکل برخورد با معترضان آبانماه و خودداری از اعلام آمار کشتهشدگان، دولت را بیشتر از قبل در کانون انتقادات قرار داد. این جمله رئیسجمهور که گفت «من هم مثل شما روز جمعه فهمیدم بنزین سهمیهبندی شده است»، نهتنها پاسخ شایستهای به انبوه سؤالها درباره چگونگی تصمیمگیری افزایش قیمت بنزین نبود، بلکه به ابهامات موجود پیرامون این مسئله افزود.
اطلاعرسانی درباره دلایل سرنگونی هواپیمای اوکراینی نیز دچار همین عارضه بود؛ انتقاد از دولت، تصمیمات و سیاستهای آن، محدود به مخالفان حزبی و سیاسی این دولت نیست، دولت ضعفهای زیادی در اقناع احزاب سیاسی همسو و هوادارانش در کف جامعه از خود بروز داده است. بخش عمدهای از انتقادات از تصمیمات و سیاستهای دولت از سوی احزاب و چهرههای سیاسی همسوی دولت انجام میگیرد. بخشی از این انتقادات عمومی به ضعفهای این دولت برای ارتباطگیری با جامعه و مردم و نیز با حلقههای واسط میان مردم و دولت مانند احزاب و نهادهای مدنی بازمیگردد. دولت در اتخاذ تصمیمات خود، به هشدارها و انذارهای احزاب سیاسی همسو و جامعه نخبگان و کارشناسان و متخصصین حوزههای مختلف توجه شایانی نداشته است. طی سال97، دولت و رئیسجمهور گامهایی در مسیر ارتباطگیری با نخبگان و فعالان سیاسی برداشتند و رئیسجمهور در سلسله دیدارهایی با جامعهشناسان، اقتصاددانان و فعالان سیاسی و حزبی از دو جناح جلساتی را برگزار کرد و با آنها مشورت کرد. جلسات و دیدارهایی که علی ربیعی، نقش بسزایی در برنامهریزی و برگزاریها آنها داشت. در گام بعدی، رئیسجمهور طی حکمی، ربیعی را بهعنوان «دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهور» منصوب کرد و مسئولیت «فضای گفتوگوی اجتماعی» را به وی سپرد.
انتظار این بود که با انتصاب ربیعی، یکی از مهمترین ضعفهای دولت تدبیر و امید در زمینه برقراری ارتباط با جامعه، نخبگان، اقتصاددانان، کارشناسان و فعالان سیاسی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و شکاف موجود میان دولت و جامعه ترمیم شود، اما این اتفاق نیفتاد و بهنظر میرسد که امروز دولت تصمیمات و سیاستهای خود را در خلأ ارتباطی با جامعه و نخبگان اتخاذ و اجرا میکند. در واقع دولت اسباب و ابزارهای اقناع افکار عمومی را از دسترس خود خارج کرده است. فاصله و شکاف موجود میان دولت و جامعه، مانع از هضم و درک ابعاد تصمیمات دولت از سوی جامعه و نخبگان شده است.