• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
شنبه 24 اسفند 1398
کد مطلب : 97012
+
-

پادوانی- استوکس؛ دوگانه خجالت‌آور

لئارندو پادوانی- آنتونی استوکس؛ این یک دوگانه خجالت‌آور برای فوتبال بی‌معرفت ایران است؛ مشتی از خروار که زوال اخلاقی‌مان را فریاد می‌کشد. این طرف پادو را داریم که جانش را برای استقلال گذاشت و شاید تا آخر عمر ویلچرنشین بماند، آن طرف اما استوکس را داریم که رسما و مکررا، فوتبال ایران و هوادارانش را به باد تحقیر و تمسخر می‌گیرد. این طرف پادو را داریم که کوچک‌ترین محبت مردم ایران را روی چشم می‌گذاشت، در سخت‌ترین شرایط لبخند از لبش نمی‌افتاد و همیشه از جامعه میزبان ممنون بود، آن طرف استوکس چشم سفید را داریم که اعتبار و احساسات باشگاه و هوادارانش پشیزی برای او ارزش نداشت، این طرف پادو را داریم که با همسر وفادارش به ایران آمد و موقع خروج با وجود همه مرارت‌هایی که کشید عاشقانه‌ترین لبخندها را تحویل عکاس داد، آن طرف اما استوکس را داریم که خبر عیاشی‌هایش هر روز از یک گوشه دنیا می‌رسد.
این دو رویکرد کاملا متناقض است، اما چیزی که عرق شرم بر پیشانی آدم می‌نشاند برخورد ما با هر کدام از اینهاست؛ آنجا که قربان صدقه آنتونی می‌رویم، برای جذبش 10 روز در دوبی «التماس» می‌کنیم و پیش‌قرارداد 150هزار یورویی‌اش را از زیر سنگ بیرون می‌کشیم تا در نخستین فرصت همه را قال بگذارد و برود، اما پادوانی که معطل پول دوا و درمانش است، حتی نمی‌تواند حق مشروع و قانونی‌اش را از استقلال بگیرد. پول که هیچ، در آخرین مصاحبه‌اش می‌گوید حتی یک نفر از ایران با او تماس نگرفته بپرسد: «آهای آدمی که به‌خاطر ما فلج شدی، روزگارت چطور است؟» 
به خدا که پرسپولیس و استقلال ندارد و این نازکشی از ذلت، در تار و پودمان ریشه دوانده است. در همین استقلال برای جور کردن پول پروپئیچ و فرار از مجازات فیفا بسیج همگانی اعلام شد، اما به پادوانی که می‌رسند خبری از یک سر سوزن شفقت و معرفت نیست. 
متأسفانه این فقط فوتبال هم نیست، چه اینکه ظاهرا چفت و بست اخلاقی کلیت جامعه ما در رفته؛ فرهنگی که در آن تعهد و محبت رفته رفته تبدیل به تکلیف بی‌مزد آدم‌ها می‌شود، اما عصیان و نمکدان شکستن، چه بسیار خریدار مشتاق دارد.

این خبر را به اشتراک بگذارید