
بازگشت قاتل همسر و فرزند از پای چوبه دار

مرد خشمگین که 11سال قبل همسر و کودک دوسالهاش را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود، چند روز قبل پای چوبه دار رفت اما در واپسین لحظات موفق شد از اولیای دم مهلت سهماهه بگیرد.
به گزارش همشهری، بامداد سیزدهم اردیبهشت سال87 گزارش قتل مادر و فرزندی به پلیس اعلام شد. مقتولان زنی 25ساله به نام الهام و کودک دوسالهاش به نام عرشیا بودند که جسدشان در طبقه دوم ساختمانی مسکونی حوالی میدان رازی کشف شده بود. بررسیها حکایت از این داشت که مقتولان بر اثر خفگی جانشان را از دست دادهاند. از سوی دیگر، فراریشدن مرد خانواده فرضیه جنایت از سوی وی را قوت میبخشید، حتی همسایهها هم مهر تأیید بر این فرضیه زدند و گفتند که زن جوان پیش از مرگ با همسرش درگیر شده بود و آنها صدای درگیریشان را شنیده بودند.
به این ترتیب، شوهر این زن که مهدی نام داشت، تحت تعقیب قرار گرفت. یافتههای کارآگاهان نشان میداد که مهدی 30ساله بعد از جنایت با بلیتی که از قبل تهیه کرده بود، از ایران خارج شده است. در این شرایط مشخصات این مرد در اختیار پلیس بینالملل قرار گرفت و تلاش برای بازداشت وی آغاز شد. تا اینکه مدتی بعد افسران پلیس باخبر شدند متهم فراری، غیرقانونی به تهران بازگشته است. او در خانه پسرخالهاش پنهان شده بود که وقتی خود را در محاصره مأموران دید، دست بهخودزنی زد اما زنده ماند. او پس از دستگیری به قتل همسر و فرزند دوسالهاش اقرار کرد و درخصوص انگیزهاش گفت: دخالتهای مادرزنم باعث شد کانون زندگیام از هم بپاشد. وی ادامه داد: همه اطرافیان تصور میکردند من و همسرم الهام عاشق یکدیگر هستیم اما واقعیت چیز دیگری بود. ما 4سال پیش ازدواج کردیم اما الهام مدام از من ایراد میگرفت و بهخاطر وضعیت بد مالیام به من سرکوفت میزد.
وی در ادامه گفت: شب عید سال87 سر سفره هفتسین نشسته بودیم که از زنم خواستم کمی با من مدارا کند تا اختلافهایمان را کنار بگذاریم و در سال جدید، زندگیمان را با آرامش شروع کنیم. الهام اما با حرفهایش تحقیرم کرد. به همینخاطر از او کینه به دل گرفتم تا اینکه شب سیزدهم اردیبهشت وقتی از محل کارم به خانه برگشتم، با هم درگیر شدیم. او جیغ میکشید و من برای اینکه او را آرام کنم، دهانش را گرفتم و همین باعث مرگش شد. وقتی به پسرم نگاه کردم که بیمادر شده است، در اقدامی جنونآمیز جان او را هم گرفتم، چون کسی را نداشتم که از او مراقبت کند. بعد از قتل چمدانم را برداشتم، راهی فرودگاه شدم و به دبی رفتم. بلیت را از قبل تهیه کرده بودم. پس از 2ساعت سرگردانی در فرودگاه دبی با یک هواپیمای دیگر به کوالالامپور مالزی رفتم. 3روز در این شهر بودم اما بهخاطر آشفتگی روح و روانم و عذاب وجدانی که داشتم، به تهران برگشتم. این متهم پس از محاکمه در شعبه113 دادگاه کیفری استان تهران به اتهام قتل همسرش به قصاص و بهخاطر قتل پسرش به 10سال زندان محکوم شد. حکم به تأیید قضات شعبه11 دیوان عالی کشور رسید و پرونده برای انجام مقدمات اجرای حکم به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.
مهلت سهماهه
مقدمات اجرای حکم درحالی فراهم شد که تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش خود را برای رضایت از اولیای دم شروع کرده بودند. آنها اما اصرار بر قصاص داشتند و به این ترتیب متهم چند روز قبل در محوطه زندان رجاییشهر پای چوبه دار رفت. همهچیز برای اجرای حکم آماده بود و مرد جنایتکار پای چوبه دار قرار گرفت اما به گریه افتاد و با التماس از اولیای دم خواست تا او را ببخشند. در واپسین لحظات اولیای دم دلشان به رحم آمد و حکم را اجرا نکردند. آنها به قاتل مهلت سهماهه دادند و گفتند که در این مدت تصمیم میگیرند که حکم را اجرا کنند یا نه.