راننده تاکسی که بر اثر تصادف دچار مرگ مغزی شده بود به 3 بیمار زندگی بخشید
آرزوی راننده تاکسی با اهدای اعضای بدنش برآورده شد
راننده تاکسی میانسال آرزو کرده بود اگر روزی برایش اتفاقی افتاد اعضای بدنش اهدا شود. 3ماه بعد از این آرزو بود که این مرد در جریان یک سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شد تا خانوادهاش اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کنند. به گزارش همشهری، چند روز قبل این راننده تاکسی که غفور اسدنژاد نام داشت همراه همسرش به تهران آمدند تا در مراسم ختم یکی از اقوامشان شرکت کنند. غفور آن روز سوار ماشین خودش نشده و ماشین شوهر خواهرش را قرض گرفته بود. آنها در راه بودند که ناگهان ماشین در حاشیه بزرگراه آزادگان خراب شد. وقتی غفور به آمپر بنزین ماشین نگاهی انداخت فهمید که خراب است و ماشین بنزین تمام کرده . او پیاده شد و از همسرش خواست در ماشین منتظر بماند تا او بنزین بگیرد و بیاورد. او یک گالن خالی دستش گرفت و با پای پیاده به طرف جایی که فکر میکرد پمپ بنزین است به راه افتاد. تا یک جایی همسرش او را میدید اما چند دقیقه بعد غفور دور شد و دیگر آنها یکدیگر را نمیدیدند. غفور همینطور که با پای پیاده از بزرگراه میگذشت ناگهان یک پراید از راه رسید و بهشدت با او برخورد کرد. خیلی زود ماشینهای دیگر هم توقف کردند و رهگذران بالای سر غفور رفتند. او آسیب زیادی دیده بود. همسرش از همه جا بیخبر منتظر او بود تا اینکه رهگذران با او تماس گرفتند و خبر دادند اتفاق بدی افتاده است. در این شرایط بود که او به نزدیکترین بیمارستان منتقل شد. همسر غفور باورش نمیشد شوهرش که تا همین چند دقیقه قبل صحیح و سالم همراهش بود حالا با شرایطی وخیم روی تخت بیمارستان افتاده است. در آنجا اعلام کردند آسیب زیادی به غفور وارد شده و هوشیاری پایینی دارد و باید به بیمارستان دیگری منتقل شود. در این شرایط او به بیمارستانی در شهریار منتقل و تلاشها برای نجات جان وی آغاز شد.
مهدی اسدنژاد، برادر همسر غفور که از همان دقایق اولیه خودش را بالای سر وی رسانده بود در اینباره به همشهری میگوید:«تصادف آنقدر شدید بود که به سر غفور آسیب زیادی وارد شده بود. به همین دلیل میگفتند سطح هوشیاریاش پایین است. با وجود این در بیمارستان تلاش زیادی برای نجاتش انجام دادند اما بعد از 3روز گفتند که او دچار مرگ مغزی شده و هیچ امیدی برای زنده ماندش وجود ندارد. نمیدانستم این خبر را چطور به خواهرم بگویم اما وقتی خبر را به او گفتم تعجب کردم.» مرد جوان ادامه میدهد:« وقتی خواهرم فهمید شوهرش دچار مرگ مغزی شده خیلی ناراحت شد اما حرف جالبی زد. او گفت 3ماه قبل وقتی در خانه با هم بودند غفور برایش درددل کرده و گفته آرزو دارد اگر روزی برایش حادثهای اتفاق افتاد اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شود. او گفته بود که فرم اهدای عضو را هم پر کرده و دوست دارد به این آرزویش برسد.»
شوهرخواهر غفور میگوید:« او مرد مردمدار و باآبرویی بود. خیلیها وقتی در زندگی مشکلی داشتند سراغش را میگرفتند. دست خیر داشت و به همه کمک میکرد. او در زندگیاش به همه کمک میکرد و برای بعد از مرگش هم آرزو کرده بود که باز هم از مردم دستگیری کند. به همین دلیل ماجرا را با خواهران و برادرانش در میان گذاشتیم و آنها هم وقتی فهمیدند برادرشان چه آرزویی داشته با اهدای اعضای بدن او موافقت کردند.»
او ادامه میدهد:«خواهرم و غفور در زندگی مشترکشان فرزندی نداشتند و خواهرم میگفت اهدای اعضای بدن شوهرش به بیماران نیازمند برای او باقیات و صالحات میشود و دعای مردم همیشه پشت سر او خواهد بود.» بر اساس این گزارش، بهدنبال جلب رضایت اولیایدم راننده تاکسی، پیکر او از شهریار به بیمارستان سینا منتقل شد و در جریان یک جراحی سخت، اعضای حیاتی بدن این مرد شامل کبد، کلیهها، دریچه قلب و نسوج او جداسازی و به بیماران نیازمند اهدا شد تا غفور به آرزویش برسد. از سوی دیگر دکتر ساناز دهقانی، رئیس واحد فراهمآوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا در اینباره به همشهری میگوید:« با فداکاری و گذشت خانواده این مرد دستکم 3بیمار نیازمند که از مدتها قبل در انتظار دریافت اعضای پیوندی بودند زندگی دوباره یافتند و به بیماران دیگری هم کمک شد.»