بحران ادلب و روابط میان ایران و ترکیه
ایلیا مغنایر _ تحلیلگر مسائل خاورمیانه
تحولات اخیر در شمال سوریه برخی را بر آن داشته تا از «رویارویی ایران و ترکیه» و «پایان روابط استراتژیک» میان این دو کشور سخن بگویند؛ این تفسیر کاملا نادرست بوده و نسبتی با واقعیت ندارد، چرا که ریشه اتفاقات اخیر ادلب با آنچه در رسانههای فراگیر بازتاب داده میشود متفاوت است. اردوغان تصور میکرد جنجگویان اویغور، تاجیک و همچنین سایر نیروهای خارجی که تحت سیطره ترکیه در خاک سوریه حضور دارند میتوانند مقابل حملات ارتش سوریه و متحدان آن مقاومت کنند. تحقق این پیشبینی به اردوغان اجازه میداد موازنه قوای سابق در بحران سوریه را حفظ کرده و به سیطره مطلق خود بر ادلب ادامه دهد. اما فروپاشی گسترده خطوط دفاعی این نیروها و پیشروی سریع ارتش سوریه به همراه متحدانش در محورهای مختلف به سوی ادلب، معادله مورد نظر اردوغان را شکست داد. بر این اساس بود که ترکیه ناچار شد مستقیما وارد نبرد شده و هزاران تن از سربازان ارتش خود را عازم ادلب کند. استقرار نیروهای ارتش ترکیه در فواصل جغرافیایی بسیار محدود نسبت به ارتش سوریه و متحدانش بهطور طبیعی منجر به وقوع تنشهای میدانی میشود. علاوه بر این، ارتش ترکیه دقیقا همان تجهیزات نظامی را در اختیار شبهنظامیان جهادی قرار داده که خود در میدان نبرد از آنها استفاده میکند.
براساس تمام آنچه ذکر شد، شناسایی و تمییز میان نیروهای جهادی و ارتش ترکیه در بسیاری از نقاط به امری دشوار برای روسیه و سوریه تبدیل شده است. روسیه قطعا ارادهای برای حمله مستقیم به نیروهای ترکیه و ورود به جنگ با این کشور ندارد، اما همانطور که ذکر شد، موقعیت میدانی شکل گرفته بعد از اعزام هزاران سرباز ترکیه به ادلب، زمینه را برای وقوع چنین اتفاقاتی فراهم کرده است. مشخصا حادثه بامداد جمعه که بازتاب گستردهای داشت و منجر به مرگ تعداد قابل توجهی از نیروهای ارتش ترکیه شد از این قرار بود که کاروانی مشترک از نیروهای جهادی و سربازان ترکی در جنوب ادلب توسط جنگندههای روسی مورد هدف قرار گرفتند، درحالیکه هیچ اطلاعاتی دال بر حضور سربازان ترکیه در آن کاروان وجود نداشت. بهنظر میرسد بعد از این حادثه، فرماندهی روسیه در سوریه دچار نوعی دستپاچگی شد، چرا که در خطایی آشکار اعلام کرد آتش بس ادلب «به اشتباه» از سوی «یک نیرو» نقض شده است. این خطای روسیه که در واقع رفع مسئولیت از خود بود، عملا فضا را برای پاسخ نظامی ترکیه به آنچه «نقض آتشبس» اعلام شد فراهم کرد. به این ترتیب نقاط متعددی در خطوط مقدم ادلب، ازجمله مرکز فرماندهی حزبالله و تیپهای فاطمیون و زینبیون مورد حمله قرار گرفت، آن هم درحالیکه این نیروها بدون هیچگونه آمادگی نظامی در داخل ساختمان فرماندهی حضور داشتند. از سوی دیگر ایران پیش از این تحولات، فرماندهی ترکیه را از حضور نیروهای وابسته بهخود در خطوط مقدم با خبر کرده بود، با وجود این اما مراکز مذکور از سوی ترکیه مورد حمله قرار گرفت.
البته نباید در تحلیل این صحنه از وضعیت داخلی ترکیه غافل شویم؛ بدون شک حمله بامداد جمعه و مرگ تعداد بالایی از سربازان ترکیه، اردوغان را از منظر داخلی در شرایط بسیار بدی قرار داد و در واقع او ناچار بود واکنشی قاطعانه از خود نشان دهد، با این حال اما آسیبی جدی به روابط دو کشور وارد نکرد. تماس تلفنی حسن روحانی با اردوغان نیز در همین چارچوب ارزیابی میشود؛ تماسی که در آن ضمن تأکید بر اهمیت روابط دو کشور از ترکیه برای حضور در نشست سهجانبه در تهران و بازتعریف قواعد نبرد در سوریه دعوت شد.
از سوی دیگر این پرسش مرتبا تکرار میشود که چرا ترکیه در واکنش به حملات روسیه، ارتش سوریه و متحدان آن را مورد حمله قرار داد؟ پاسخ روشن است، همانطورکه روسیه برای اجتناب از وقوع درگیری بزرگ، از خود سلب مسئولیت کرده و حمله بامداد جمعه را بر عهده نگرفت، ترکیه نیز تمایلی برای ورود به این درگیری نظامی خطرناک با روسها نداشت و بنابراین به سمت حلقه ضعیفتر این صحنه حرکت کرد؛ چرا که درهرحال برای حفظ وجهه خود ناچار بود واکنشی قوی نشان دهد. درخواست اردوغان از پوتین در مکالمه تلفنی مبنی بر اینکه «از سر راه ما و نظام بشار اسد کنار بروید» دقیقا موید این واقعیت است. البته نشانههای موجود گویای آن است که روسها تصور نمیکردند پاسخ ترکیه تا این حد شدید و طولانی باشد؛ بهگونهای که خطوط مقدم و پشتیبانی ارتش سوریه و متحدانش بیش از 12ساعت زیر آتش پهپادها و توپخانههای ترکیه بودند.
با وجود این موافقت اردوغان و پوتین برای برگزاری نشست دوجانبه در تاریخ 5مارس نشان میدهد توافقی جدید در راه است؛ توافقی که قواعد آن را معادلات میدانی اخیر تعیین میکند. ترکیه تاکنون به تعهدات خود در توافق سال 2018 آستانه عمل نکرده است؛ تعهداتی که شامل پاکسازی آزادراههای دمشق- حلب و دمشق-لاذقیه و از آن مهمتر، نابودی سازمانهای تروریستی در ادلب میشود و ترکیه برای اجرای آن، یک سال و 3ماه فرصت داشت. توافق پیشروی روسیه و ترکیه، هر چه که باشد از این چارچوب خارج نخواهد شد.