فیلمهایی که با موضوع بیماریهای واگیر ساخته شدهاند
ویروس روی نگاتیو
محمدناصر احدی ـ روزنامه نگار
زندگی این روزهایمان بیشتر از همیشه به فیلمهای آخرالزمانی هالیوودی شبیه شده است؛ آدمهایی که از ترس مبتلا شدن به بیماری کرونا ماسک به چهره و دستکش بهدست دارند و از عجله و شتابی که در حرکاتشان نمودار است، میتوان به ترسی که به جانشان افتاده، پی برد. شبکههای اجتماعی پر شده از توصیههای مختلف برای مقابله با ویروسی که تا اطلاع ثانوی علائم و حتی درمان مشخصی ندارد و تا زمانی که فرد مبتلا را زمینگیر نکند، مأموریتش به پایان نرسیده است. در این اوضاع و احوال، هر کس تنها به فکر حفظ سلامت خویش و نزدیکانش است و احساس همدلی و تمایل برای کمک به دیگران از ماسک و ژل ضدعفونیکننده هم نایابتر است. حالا مردم با قهرمانان فیلمهای ترسناک که باید از دست زامبیها فرار کنند، بیشتر همذاتپنداری میکنند، اما کمتر کسی دلش به حال زامبیها میسوزد و به خاطر دارد که زامبیها هم از ابتدا زامبی نبودهاند و پس از ابتلا به یک ویروس یا بیماری ناشناخته، چنین حال و روزی پیدا کردهاند. شاید وقتی بدانیم که بیپناهی اغلب ما بیشتر به سرنوشت زامبیها شبیه است تا قهرمانانی که به جنگ آنها میروند، این بار طور دیگری به این موجودات ترسناک رقتانگیز نگاه کنیم. البته، تنها فیلمهای ژانر وحشت نیستند که موضوعشان بیماریهای ناشناختهای است که بسیاری از مردم را درگیر میکنند، بلکه سایر ژانرها هم روی چنین موضوعی دست گذاشتهاند. در مطلب پیش رو نگاهی انداختهایم به فیلمهایی که موضوعشان بیماریهای همهگیر است.
شیوع
کارگردان: ولفگانگ پترسون
بازیگران: داستین هافمن، مورگان فریمن، رنه روسو، کوین اسپیسی، دانلد ساترلند، پاتریک دمپسی
در سال 1967، ویروسی به نام موتابا که باعث بروز تبی کشنده میشود، در پایگاه سربازان آمریکایی در جنگلهای آفریقا کشف میشود، اما ارتش آمریکا سعی میکند با نابودی این پایگاه که سربازان آن به این ویروس آلوده شدهاند، این قضیه را لاپوشانی کند. 28سال بعد، این ویروس از طریق یک میمون وارد آمریکا میشود و قربانیان زیادی میگیرد. دکتر ارتش، کلنل سم دنیلز (با بازی داستین هافمن)، در خط مقدم مبارزه با این ویروس و پیدا کردن درمانی برای آن است. موتابا ویروسی مشابه ابولا است که نخستینبار در زئیر مشاهده و پس از آن در شهر کوچکی در آمریکا شناسایی شد. این فیلم گیشه موفقی داشت، اما به همان اندازه نتوانست رضایت همه منتقدان را بهدست آورد.
تب کلبه
کارگردان: الی راث
بازیگران: لارن میوز، سم فورلیچ، اوان استراوسکی، الی راث
فردی عزلتنشین در جنگل با سگی که بهدلیل ابتلا به یک بیماری خونی واگیر مرده است برخورد میکند و او هم به این بیماری مبتلا میشود. در عین حال، 5دانشجوی کالج -جف، مارسی، پال، کارن و برت- برای تفریح راهی کلبهای در همان جنگل میشوند. بعد از رسیدن به کلبه، برت به قصد شکار سنجاب به جنگل میرود و با آن عزلتنشین که بدنش تغییر شکل داده و خونآلود است روبهرو میشود و به او شلیک میکند. بهرغم التماسهای فرد عزلتنشین، برت پا به فرار میگذارد و در اینباره چیزی به کسی نمیگوید و همین پنهانکاری سرآغاز بلاهای کشندهای است که بر سر این 5 دوست میآید. بیماری در این فیلم باعث میشود تا گوشت بدن فرد مبتلا حالت رندهشده پیدا کند و خون از سروپایش جاری شود. این فیلم نخستین تجربه کارگردان محبوب ژانر وحشت، الی راث است و با بودجهای بسیار پایین ساخته شده. تاکنون 3دنباله برای این فیلم ساخته شده که آخرینش در سال 2016 و بازسازی قسمت اول این مجموعه بوده است.
28روز بعد
کارگردان: دنی بویل
بازیگران: کیلیان مورفی، نائومی هریس، مگان برنز، کریستوفر اکلستون، برندن گلیسون و نوآ هانتلی
این فیلم بریتانیایی که حالا به فیلمی کالت بدل شده، بر بسیاری از فیلمهای ژانر ترسناک که پس از آن ساخته شدند، اثرگذار بوده است. 28روز بعد از اینکه ویروسی همهگیر در سراسر بریتانیا پخش شده، جیم در بیمارستانی در لندن از کما خارج میشود و شهر را خالی از سکنه میبیند. جیم توسط گروهی از افراد که به ویروس آلوده شدهاند، مورد حمله قرار میگیرد، اما سلنا و مارک او را نجات میدهند. آنها راهی خانه پدر و مادر جیم میشوند، اما در آنجا درمییابند که پدر و مادر جیم خودکشی کردهاند. بالاخره، این گروه سهنفره به پادگانی از نظامیان میرسند که ظاهرا قصد محافظت از آنها را دارند، اما بعدا معلوم میشود که خطر این نظامیان سنگدل و دیوانه کمتر از زامبیها نیست. این فیلم که نقدی هم بر نظامیگری دارد، در گسترش محبوبیت زامبیهایتر و فرزی که میتوانند در تعقیب طعمههایشان به سرعت بدوند، بسیار مؤثر بوده است. در سال 2007، دنباله دیگری با نام «28هفته بعد» بر این فیلم ساخته شد که آن هم یکی از فیلمهای محبوب این ژانر به شمار میرود.
خیابان مالبری
کارگردان: جیم میکل
بازیگران: نیک دامیچی، کیم بلر، ران برایس، تیم هوس، بو کور
در طول یک شبانهروز گرم تابستانی، بیماری کشنده واگیری در خیابان مالبری واقع در پایین شهر منهتن باعث میشود انسانها به هیولاهایی تبدیل شوند که تشنه خون هستند. اگر تعدادی از فیلمهای این ژانر را دیده باشید، احتمالا این فیلم چیز زیادی برای غافلگیر کردن شما ندارد. مطابق معمول چنین فیلمهایی گروهی سعی دارند از دست افراد مبتلا فرار کنند و در این میان بارها و بارها توسط چیزهایی که پیشبینی نکردهاند غافلگیر میشوند. نکته جالب در مورد این فیلم هزینه تولید آن است که مبلغ بسیار ناچیزی و تنها 600هزار دلار بوده است. همین موضوع باعث شده که منتقدان به فیلمبرداری و نورپردازی آن نقدهایی داشته باشند و در مقابل گروهی دیگر از منتقدان سروشکل فیلم را نمونه نابی از فیلمسازی ارزان ارزیابی کنند.
من افسانه هستم
کارگردان: فرانسیس لارنس
بازیگران: ویل اسمیت، آلیس براگا، دش میهوک و سالی ریچاردسن
در سال 2010، ویروس ناشناختهای که شبیه هاری است افراد زیادی را در آمریکا آلوده کرده است و احتمالا ویروسشناس ارتش، سرهنگ رابرت نویل (با بازی ویل اسمیت) تنها انسان زنده در نیویورک و چه بسا کل جهان است. افرادی که به این ویروس مبتلا میشوند از روشنایی بیزارند و تنها شبها از مخفیگاهشان بیرون میآیند. سم برای ساخت دارویی که بتواند این بیماری را درمان کند، به شکار مبتلایان میرود تا نتیجه تحقیقاتش را روی آنها آزمایش کند. او که با غم از دست دادن فرزند و همسرش دست به گریبان است، نگاه امیدوارانهای به زندگی ندارد، اما با ورود 2انسان سالم به زندگیاش که به حمایت او نیاز دارند، انگیزه لازم برای تکمیل تحقیقاتش را پیدا میکند. این فیلم گیشه بسیار موفقی داشت و یکی از فیلمهای محبوب ژانر پساآخرالزمانی به شمار میرود.
کوری
کارگردان: فرناندو مییرلس
بازیگران: جولیان مور، مارک رافالو، دنی گلاور، گائل گارسیا برنال، یوشینو کیمورا، آلیس براگا و مارتا برنز
این فیلم اقتباسی از کتاب معروف ژوزه ساراماگو به همین نام است که توانست رضایت این نویسنده بلندآوازه را بهدست آورد. این فیلم داستان بیماری ناشناختهای است که اهالی یک شهر را به کوری سفید مبتلا میکند. مقامات شهر نیز برای جلوگیری از شیوع بیماری، افراد مبتلا را در مکانی قرنطینه میکنند. خیلی زود، قرنطینهشدگان در روابط و مناسباتشان با یکدیگر دچار مشکل میشوند. در میان قرنطینهشدگان زنی (با بازی جولیان مور) وجود دارد که هنوز نابینا نشده، اما این موضوع را از دیگران پنهان کرده است. خشونت فیلم بهمراتب از کتاب ساراماگو بیشتر است و حتی به اعتقاد برخی منتقدان ظرافت و شاعرانگی کتاب ساراماگو را ندارد. با این حال خود ساراماگو از دیدن این فیلم ابراز رضایت کرده بود. بازی مور مثل اغلب نقشآفرینیهایش ستودنی است.
ناقلان
کارگردان: دیوید و الکس پاستر
بازیگران: کریس پاین، پایپر پرابو، لو تایلر پوچی، امیلی ونکمپ
ویروسی فراگیر در سراسر جهان پخش شده و آدمهای بسیاری را به کام مرگ برده است. 2برادر به نامهای برایان و دنی به همراه دوستانشان، بابی و کیت، قصد دارند به متلی ساحلی بروند تا آبها از آسیاب بیفتد و بتوانند زندگی جدیدی را شروع کنند. آنها در مسیرشان با مردی به نام فرانک برخورد میکنند که به همراه دختر بیمارش، جودی، سفر میکند و سوخت اتومبیلشان تمام شده است. وقتی فرانک به آنها حمله میکند، این چهار نفر پا به فرار میگذارند، اما با بدشانسی اتومبیلشان از کار میافتد و دیگر چارهای جز همراهی با فرانک و دختر بیمارش ندارند... . این فیلم حال و هوای واقعگرایانهتری از فیلمهای زامبیها دارد و لحظاتی در آن یافت میشود که واقعا شما را به هیجان میآورد.
بیماری مسری
کارگردان: استیون سودربرگ
بازیگران: ماریون کوتیار، مت دیمون، لارنس فیشبورن، جو لاو، گوئنیت پالترو، برایان کرانستون، کیت وینسلت و الیوت گولد
این فیلم پر بازیگر که از زمان شیوع کرونا حسابی مورد توجه رسانهها قرار گرفته و بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی از مطابقت وقایع آن با الگوی شیوع کرونا تعجب کردهاند، داستان زنی به نام بت (با بازی پالترو) است که از هنگ کنگ به خانهاش در مینیاپولیس بازمیگردد. ویروسی که به سرعت باعث مرگ بیمار مبتلا میشود، به سرعت در آمریکا و سراسر دنیا شیوع پیدا میکند. فیلم، داستانی مشابه فیلمهای آخرالزمانی دارد و حضور بازیگران نامآشنا در آن برای مخاطب عام جذاب است. فیلمبرداری فیلم هم- که خود سودربرگ با نام مستعار پیتر اندروز آن را انجام داده- هول و هراس بیشتری به فیلم داده است. این فیلم نقدهای مثبتی از منتقدان گرفته و نمونه خوبی است برای توضیح اینکه چطور یک بیماری در سراسر جهان گسترش مییابد.
آن تعقیب میکند
کارگردان: دیوید رابرت میچل
بازیگران: مایکا مونرو، کییر گیلکریست، دنیل زوواتو، جیک ویری و اولیویا لوکاردی
این فیلم که در زمان اکرانش نقدهای مثبت فراوانی دربارهاش نوشته شد، شاید بهطور مستقیم به بیماری مربوط نباشد، اما در لایههای زیرینش میتوان آن را تفسیری از نگرانی بابت گسترش بیماریهای مقاربتی دانست. دختری به نام جی (با بازی مایکا منرو) بعد از اینکه شبی را با پسری ناشناس میگذراند، احساس میکند که توسط افراد غریبهای مدام تعقیب میشود. او متوجه میشود تنها راه خلاصی از این وضعیت این است که با شخص دیگری رابطه برقرار کند تا تهدید به او منتقل شود. نوع قاببندی و تصویرپردازی فیلم به همراه موسیقی آن تجربهای تحسینبرانگیز در ژانر وحشت است و حتی میتواند توجه کسانی را که به فیلمهای وحشت علاقه ندارند، جلب کند.