مدرسهسازی؛ وظیفه دولت یا خیرین؟
فهیمه طباطبایی ـ خبرنگار
هفتهای نیست که یکی از مدیران آموزش و پرورش یا استانداران و فرمانداران با لحنی استرسآور درباره کمبود مدرسه در استانهای مختلف بهخصوص تهران سخن نگویند و آماری از مدرسه و کلاسهای مورد نیاز دانشآموزان ارائه ندهند. جالب اینکه مخاطب اکثر این سخنان «مردم» هستند که اگر چارهای برای این مشکل نیندیشند، ممکن است این معضل برای فرزندانشان تبدیل به بحران شود.
میتوان نمونههای فراوانی از صحبتهای مسئولان در اینباره آورد، مثلا انوشیروان محسنی بندپی، استاندار تهران که در آیین خشتگذاری و آغاز عملیات ساخت مجتمع آموزشی استثنایی شهید قاسم سلیمانی گفته بود: «استان تهران با کمبود ۱۲ هزار کلاس درس مواجه است بنابراین بایستی با درنظر گرفتن مسئولیت اجتماعی وارد عرصه ارتقای فضاهای آموزشی شد.» یا 22دیماه امسال، وزیر آموزش و پرورش در دبستان چنگیزپور به آموزگاران گفت: «30درصد مدارس کشور نیاز به مقاومسازی و بازسازی دارند و ما شرایطی را فراهم کردهایم که خیرین مدرسهساز بتوانند مدارس را بازسازی کنند.»
این صحبتهای مسئولان، 2پرسش اساسی را در افکار عمومی بهخصوص والدین دانشآموزان و مدیران مدارس ایجاد کرده است. اول اینکه آیا مدرسهسازی وظیفه دولتها نیست؟ آیا طبق قانون، تامین فضای آموزشی بر عهده سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس نیست؟ و آیا آموزش رایگان کودکان و نوجوانان وظیفه دولتهای جمهوری اسلامی ایران نبود؟ پس چرا وزارت آموزش و پرورش در حال واگذاری تمام وظایف خود به بخش خصوصی ازجمله خیرین مدرسهساز است؟
این پرسش بارها در افکار عمومی مطرح شده که اگر قرار است صفر تا صد هزینههای آموزش عمومی بهعهده مردم باشد، پس دیگر چرا وزارت آموزش و پرورش بر نحوه فعالیت مدارس دخالت و برای تمام جزئیات از نوع پوشش دانشآموز و معلم، محتوای درسی، کتابها و حتی برنامههای تفریحی و اردویی مدارس تعیین تکلیف کند؟ یکبار هم که شده دولتمردانی که از اواخر دهه 60تاکنون دنبال خالیکردن شانه از زیر وظایف خود در آموزش و پرورش هستند، بگویند که چرا وقتی قرار است مدرسه غیردولتی جای مدرسه دولتی را بگیرد، وقتی خیرین مدرسهساز به جای سازمان نوسازی مدارس متولی مدرسهسازی بشوند و وقتی والدین به جای وزارت آموزش و پرورش باید سرانه مدارس را بپردازند چرا یکباره عیان و شفاف خصوصیسازی آموزش را اعلام نمیکنند؟ چرا نمیگذارند کسانی که مدرسه را میسازند و هزینههای آموزش را پرداخت میکنند، خودشان درباره نحوه آموزش فرزندانشان تصمیم بگیرند؟ یکی از خیرین میگفت نمیشود که در خانه فرد دیگری با پول او مهمانی راه بیندازی و بعد برای میزبان و مهمانان تعیین تکلیف کنی که چه بکنند و چه نکنند؟
پرسش دومی که برای افکار عمومی در مواجهه با اخبار استرسآور کمبود مدرسه در مناطق مختلف تهران و شهرهای دیگر ایجاد شده، این است که حالا که نزدیک به 10سال است دولتمردان از کمبود مدارس در برخی شهرها بهخصوص تهران آگاهی کامل دارند و دائم در رسانهها به این معضل اشاره میکنند، چرا یکبار نگفتهاند که چه چارهای برای آن اندیشیده و تاکنون چه قدمی برای حل آن برداشتهاند؟
بهطور نمونه در منطقه 22تهران که از اواسط دهه 80تا اواسط دهه 90دچار انبوهسازی بزرگ در بخش مسکن شده و هر واحد آن به قیمتهای بالا از سوی سازنده به فروش رفته، غیراز هشدار دادن پیاپی در رسانهها چه اقدامات دیگری انجام دادهاید؟ چرا یکبار نام این برجسازان را که طبق قانون باید به ازای 200واحد مسکونی یک مدرسه بسازند، علنی در رسانهها نمیبرید و نمیگویید کدام مدیران بر عملکرد غیرقانونی آنها چشم بستهاند؟ یا از آنها در مراجعه قضایی بابت تخلف آشکارشان در عدمساخت مدرسه شکایت نکردهاید؟ چرا منتظر هستید که باز هم خیرین و مردم معمولی در آن مناطق آستین بالا بزنند و مدرسه بسازند و این کمبودها را جبران کنند؟
هیچ فعال اجتماعی و کارشناس آموزشیای مخالف مشارکت نیکوکاران در اداره مدارس نیست و امروز دیگر همه خانوادهها میدانند هر جا که حضور آنها در مدرسه پررنگتر شده، بازدهی آموزش افزایش یافته اما حالا میترسند روزی برسد که دیگر دولتها حتی یک ردیف بودجه برای تحصیل رایگان دانشآموزان اختصاص ندهند و توقع داشته باشند همه هزینهها را مردم بپردازند.