هم خوب، هم بد، هم جلف و هم 2
لادن موسوی- روزنامهنگار
4سال قبل «خوب، بد، جلف» به کارگردانی و نویسندگی فیلمنامهنویس باسواد و خوشفکر ایران «پیمان قاسمخانی» را در جشنواره دیده و شوکه از سینما بیرون آمده بودم! شوکه از اینکه پیمان قاسمخانی که از کاربلدها و آبروداران این سینماست چرا آبرویش را به پول و گیشه فروخته و شوکهتر از اینکه کمیته انتخاب فیلم چه معیارهایی (به غیر از ژانر کمدی فیلم) را برای انتخاب فیلمها داشته که این فیلم را برای بخش مسابقه انتخاب کردهاند.
بعدها از فروش ١٧ میلیاردی فیلم اما شگفتزده نشدم! چون این نوع فیلمها اگر در گیشه هم موفق نباشند که مثل علف چند ده تا چند ده تا نمیرویند. گذشت و من اندر خم این انتخاب مانده بودم تا امسال که با دیدن برنامه جشنواره با قسمت دوم این فیلم و حضور دوبارهاش در بخش سودای سیمرغ (مسابقه) جشنواره روبهرو شدم. به سبک سینمای جهان که هرگاه فیلمی پرفروش است، قسمت دوم و سوم آن را میسازند، پیمان قاسمخانی هم قسمت دوم این فیلم را ساخت! خدا را شکر که در این حیطه از جهان عقب نماندهایم.
نقد «خوب، بد، جلف» ٢ کار سختی نیست! بهنظرم اسم فیلم نقدی بر آن است و خودش همهچیز را کاملا نشان داده است!
«خوب» است چون حتما باز هم به فروشی چند ده میلیاردی میرسد! و آن جور که از شواهد و قرائن آخر فیلم پیداست، قطعا قسمت سومی هم خواهد داشت که قطعا بدتر از شماره «١» و «٢» خواهد بود...
«بد» است، خیلی هم بد است به چند دلیل: فیلمنامه درستی ندارد! خیلی از شخصیتها مثل شخصیت «ستاره پسیانی» اصلا دلیل وجودی ندارند و فقط مثل یک میان برنامه هستند که برای گنجاندن 2جوک غیراخلاقی اضافه شدهاند! در ضمن همیشه باید یک زن باشد که نقش عفریته را در این بهاصطلاح فیلمها بازی کند وگرنه نمیشود... . پایان فیلم هم فاجعهای در نوع خود است که اگر قاسمخانی را نمیشناختیم میشد گفت از ندانمکاری نویسنده است که حتی خود هم نمیدانسته چطور این آش شله قلمکار را بپزد و با این همه شخصیت و داستان نیمهکاره چه کند. داستانی که مثل قسمت اول فیلم از میانه راه آنقدر ولنگ و باز شده است که هیچ جوره امکان بستن و جمع کردنش بهدرستی، وجود ندارد.
«جلف» است؛ چون انگار غیر از چند دیالوگ یا موقعیت، تمام شوخیها و مثلا طنز فیلم به حرفها و شوخیهای مبتذل ختم میشود، یا یکی به دوی بیپایان «پژمان جمشیدی» و «سام درخشانی» یا تکرار 10 باره و 100 باره یک شوخی موقعیتی! آن چند موقعیت و دیالوگ خندهدار را هم باید مدیون «حامد کمیلی» بود که تنها بازی شاید بشود گفت درست فیلم را ارائه میدهد!
در دنیای فیلم، او تنها کسی است که متوجه شده که در فیلمی که سناریو، شخصیتها، دیالوگها، بازیها (به استثنای خودش) آرایشها، لباس پوشیدنها، کارگردانی، همه و همه تا حد انفجار غلو شدهاند، با بازیای سادهتر در میان این بازار مکاره میتواند بهتر باشد و گلیم خود را از این منجلاب بیرون بکشد که قطعا همینطور است! غیراز او (آن هم بهطور تقریبی) همهچیز و همه کس در این فیلم تا حد خفگی و مرگ غلو شدهاند!! همهچیز آنقدر در اغراق فرورفته که دیگر نکته مهمی که حاصل استفاده از اغراق درست در طنز است و باعث پررنگشدن حرفی، سخنی، نکته یا موقعیتی و ارائه آن به تماشاگر است، وجود ندارد! بیچاره چارلی چاپلین اگر برداشت امروز یک سری از هنرمندان ایرانی را از کمدی میدید، در گور آن قدر بهخود میلرزید تا استخوانهایش پودر میشدند... و در آخر این فیلم «٢» است چون حتی نتوانسته به حد قسمت یک خود برسد. تمام تماشاگرانی که من بعد از نمایش فیلم دیدم، یک صدا میگفتند که فیلم بدی است و عاشقان قسمت یک هم به بیمزگی و بدی فیلم اعتراف میکردند!
باز هم میگویم، اشتباه نکنید! من مشکلی با سینمای کمدی و فیلم گیشه ندارم! اتفاقا کمدی اگر خوب باشد، میتواند مردم را به سینما بکشاند، چراغ این خانه را روشن نگه دارد و مردم را بهدرستی تربیت کند اما در سینمای حال حاضر ایران هم چنین کمدیای اگر نتوانیم بگوییم که کاملا منقرض شده، به جرأت میتوان گفت که کمیاب است!
مشکل آنجایی است که این بهاصطلاح فیلمها که تازه «خوب، بد، جلف» جزو بهترینهایشان است هر روز از دل زمین میرویند و هفتهها و ماهها سالنهای سینمای ایران را به گروگان میگیرند و فکر مردم را مسموم میکنند! فیلمهایی که هی تکرار میشوند و دیدنشان کمکم به سلیقه مردم شکل و مسیری جدید میدهد! تماشاگر را تنبل میکند و ما را به عقب و فیلمهای بد سابق برمیگرداند.
فیلمهایی که شیوعشان به این شکل بعد از انقلاب از سال١٣٨٤ و شروع دولت نهم و در ادامهاش دهم برمیگردد و در ٨سالی که این دو دولت بر ایران حاکم بودند، بد و بدتر شد... پس در را به روی ساخت این بهاصطلاح کمدیهای سخیف و بیارزش (از لحاظ تکنیکی، اخلاقی، تربیتی) باز کرد تا حرص پول و گیشه یکسری از هنرمندان را آلوده کند، سینمای این مملکت را مریض و فهم و شعور مردم را بکشد... متأسفانه با اینکه چندین سال از آن دولت میگذرد، هنوز اثرات زیادی از آنها بر جا مانده... مخصوصا در سینما...!
«خوب، بد، جلف٢» بهترین اینگونه فیلمهاست و نمایندهشان در جشنواره امسال فیلم فجر! اگر سعی در نوشتن نقدی آبرومندانه بر این فیلم را داشتم به احترام خوانندگان این مطلب و روزنامه بود وگرنه فیلم احترامی برای من تماشاگر قائل نبود که بخواهم آن را برگردانم. حرف دیگری ندارم!