• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
شنبه 5 بهمن 1398
کد مطلب : 93700
+
-

گفت‌وگو با مت‌دیمون و کریستین بیل

رقابت سریع مسابقه آتشین

با فیلم «فورد در برابر فراری» افسانه‌های دنیای اتومبیل‌رانی دو باره زنده می‌شوند

رقابت سریع مسابقه آتشین


آرش نهاوندی ـ خبر‌نگار و مترجم

فیلم فورد در مقابل فراری، روایت زندگینامه‌ای به کارگردانی جیمز منگولد و با بازیگری مت دیمون و کریستین بیل، از چگونگی به ثمر نشاندن تلاش‌ها به‌منظور تولید یکی از افسانه‌ای‌ترین خودروهای تاریخ مسابقات اتومبیل رانی است. در برخی از کشورهای اروپایی این فیلم را «له من 66 » (به یاد رقابت فورد با فراری در مسابقات مهم له من 24ساعت فرانسه) نام گذاشته‌اند. فورد در مقابل فراری، به‌تازگی به‌عنوان نامزد نهایی دریافت جایزه در 4رشته بهترین فیلم، بهترین تدوین فیلم، بهترین تدوین صدا و بهترین میکس صدا انتخاب شده است. فورد در برابر فراری، فیلمی است که داستان چگونگی ساخت خودروی افسانه‌ای فورد جی‌تی40 را روایت می‌کند. این فیلم همچنین نگاهی عاطفی و انسانی دارد به داستان همکاری برادرانه 2مرد؛ کارول شلبی (مت دیمون) و کن مایلز (کریستین بیل) که هر دوی آنها در پیشینه خود رانندگی با خودرو در مسابقات رانندگی را دارند و کارول شلبی، به‌ویژه یک طراح صنعتی و خودروساز است. این دو به درخواست هنری فورد2، رئیس وقت کمپانی فورد و نوه هنری فورد افسانه‌ای، در ساخت فورد جی‌تی40 مشارکت دارند. این خودروی قدرتمند دارای عملکرد بالا قرار است به تسلط افسانه‌ای تیم فراری در مسابقات اتومبیل‌رانی معتبر له من 24ساعت سال66 که در نزدیکی شهر کوچکی در فرانسه برگزار می‌شود، خاتمه دهد و دوره جدیدی را رقم بزند. فیلم فورد در مقابل فراری که 6/97میلیون دلار هزینه صرف ساخت آن شده، از زمان عرضه خود در 15نوامبر 2019 در بازار آمریکا تا به امروز 216میلیون دلار فروخته است. به‌رغم این میزان فروش که چندان در گیشه موفقیت‌آمیز ارزیابی نمی‌شود، این فیلم توانسته نظر منتقدان را به‌ خود جلب کند. در روتن تومیتوز 92درصد از 313منتقدی که درباره فیلم فورد در مقابل فراری نظر داده‌اند نسبت به این فیلم نظر مثبت داشته‌اند. فورد در مقابل فراری در متاکریتیک بر مبنای نظر 46منتقد، از 100 امتیاز 81 امتیاز گرفته است. منتقدانی که به این فیلم امتیاز مثبت داده‌اند و در مجموع بر این باورند که فورد در برابر فراری توانسته آنچه مدنظر هواداران فیلم‌های مهیج با محوریت خودرو است را به آنان در پکیج یک فیلم ارائه دهد. از دیگر سو این فیلم همچنین توانسته تعادل را رعایت کند و یک فیلم با مضامین و مفاهیم انسانی به مخاطبانی که به آثار سینمایی با موضوع مسابقات اتومبیل‌رانی علاقه ندارند عرضه کند. کریستین بیل و مت دیمون، بازیگران اصلی فیلم فورد و فراری هستند و داستان فیلم بر محور شخصیت‌هایی که این دو بازیگر نقش آنان را ایفا می‌کنند پیش می‌رود. در ادامه، گفت‌وگو با مت دیمون و کریستین بیل را  می‌خوانید.


ساخت فیلم فورد در برابر فراری کی تمام شد؟
مت دیمون: (با خنده)یک سال پیش.
کریستین بیل: فکر کنم زمان جشن هالووین بود.
یادتان می‌آید نخستین خودرویی که در زمان کودکی چشمتان را گرفت چه بود؟
کریستین بیل: یک بیوک بود که فکر می‌کنم مادربزرگم باید آن را می‌راند. ما مدتی در یک خودروی کمپر وی دبلیو زندگی می‌کردیم و من خاطرات خوبی از آن دوران دارم؛ از آن دست خودروهایی که شما سقف ماشین را بالا می‌دهید و روی اجاق آن چای دم می‌کنید (می‌خندد). 
مت دیمون: بن افلک یک تویوتا کرونای مدل 1974 داشت که کف آن سوراخ‌هایی داشت که شما می‌توانستید سطح جاده را از آن سوراخ‌ها ببینید (با خنده). ماشین خیلی خوبی بود.
پس این فیلم بیشتر درباره خودروها، صنعت عظیم خودرو‌سازی‌ و درباره یک مسابقه است. اما اگر هر کدام از شما بخواهید درباره فیلمتان فکر کنید، به‌نظرتان این فیلم درباره چیست؟
مت دیمون: درباره یک دوستی است. همچنین از نظر من درباره گردهم آمدن گروهی از افراد برای انجام کاری مشترک است. همانطور که در این فیلم نیز به خوبی نشان داده شده تلاش برای انجام یک کار بزرگ و ایجاد دوستی‌ها. معنی‌ای که من از ساخت فیلم‌ها به‌دست می‌دهم این است که یک گروه از افراد گردهم می‌آیند و یک محصول نهایی که حاصل تلاش آنهاست، به‌عنوان فیلم به بازار عرضه می‌شود.
کریستین بیل: من هم فورد در مقابل فراری را فیلمی درباره همکاری می‌بینم و همچنین بر این باورم که در این فیلم دوستی‌ها، اشتباهات و موفقیت‌های 2جوان که در عین حالی ‌که ‌رؤیاپردازند واقع‌گرا نیز هستند، به تصویر کشیده می‌شود. کارول شلبی (جوانی که مت دیمون نقش‌اش را ایفا می‌کند در دنیای واقعی راننده خودروی مسابقه آمریکایی بود) یک مسابقه‌دهنده شگفت انگیز است، اما شلبی جوانی مشتاق است که اگر بخواهم مثالی درباره شخصیت او در قالب سینما بزنم باید بگویم او مانند کارگردان و نویسندگان فیلمنامه‌ای است که اثری درخور در دستان خود دارند و بسیار مشتاق هستند آن را تبدیل به یک اثر سینمایی کنند، اما فیلم ساخته نمی‌شود چراکه اشتیاق و احساسات هست، اما کارگردان و عوامل فیلم هیچ‌گونه استراتژی‌ای برای ساخت فیلم ندارند و وضعیت کن مایلز (شخصیتی که نقش‌اش را کریستین بیل بازی می‌کند، در دنیای واقعی کهنه‌سرباز جنگ جهانی دوم و راننده حرفه‌ای مسابقات اتومبیل‌رانی بود) نیز اینگونه است. شلبی پس از آشنایی با کن مایلز استعداد وی را کشف می‌کند. مشکل کن مایلز این بود که با وجود این همه استعدادی که داشت علیه خود عمل می‌کرد و به نوعی خود‌زنی می‌کرد. در اینجا بود که شلبی از راه می‌رسد و به او می‌گوید: ببین! من می‌دانم چگونه تو و خودم را به هدفمان (ساخت خودروی فورد جی‌تی 40 طبق درخواست هنری فورد2) و قهرمانی در مسابقات اتومبیل‌رانی برسانم. از اینجا به بعد رابطه بسیار خوب و دوستانه‌ای میان این دو شکل می‌گیرد.
احساسات دوستانه‌ای که شما نسبت به هم داشتید غلیان می‌کند و تبدیل به یک صحنه دعوا میان شما 2نفر همانگونه که آن‌ را در فیلم دیدیم، می‌شود.
مت دیمون: بله روابط ما کاملا برادرانه است و زمانی که می‌خواستیم صحنه دعوا را فیلمبرداری کنیم من آن را تشبیه به دعوا با برادری که با آن بزرگ شده بودم، می‌کردم. مثل این است که میان 2فرد یک خط نامرئی است که زمانی که یکی از طرفین یا هر دوطرف این خط را رد کنند رابطه به هم می‌خورد و در عین حال ‌که نمی‌خواهند به یکدیگر آسیب برسانند وارد دعوا می‌شوند. بنابراین این دعوا احمقانه بود، اما در عین حال فیلمبرداری صحنه دعوا خیلی سرگرم‌کننده بود. در واقع هیچ کدام از ما به‌طور قطعی برنده از این دعوا بیرون نیامد. آنها پس از مدتی درگیری فیزیکی با یکدیگر، خسته شدند.
به‌نظر من عنصر مهم دیگری در این فیلم وجود دارد که به‌دلیل اینکه نمی‌توانم کلمات مناسبی برای آن بیابم اینگونه آن را بیان می‌کنم: به‌نظر می‌رسید که در این فیلم صنعت خودروسازی در برابر انسان (اشاره به حمایت کمپانی فورد در این فیلم از کارول شلبی برای ساخت خودرویی که در رقابت با خودروی تیم فراری پیروز از میدان بیرون‌ آید که در واقع نشانگر قرار گرفتن عزم و اراده این کمپانی مافوق عزم و اراده انسانی است) قرار گرفته بود.
کریستین بیل: البته آنها (کارول شلبی و کن مایلز) بدون حمایت کمپانی فورد نمی‌توانستند خودروی قدرتمندی بسازند و وارد مسابقات اتومبیل‌رانی شوند. درواقع این دو به حمایت مالی این کمپانی برای موفقیت نیاز داشتند. به‌رغم این مسئله به‌نظر من آنها در رابطه خود و در زمینه تلاش‌هایشان برای رسیدن به موفقیت مستقل نیز عمل کردند. در زندگی واقعی شما برای کسب موفقیت در چنین مسابقات بزرگی نیاز به چنین همکاری‌هایی دارید و اساسا اگر غیر از این باشد و شما خود را از حمایت دیگران بی‌نیاز بدانید موفقیت شما عملا غیرممکن خواهد شد.
مت دیمون: شلبی می‌دانست که در هر صورت به کن نیاز دارد و اگر کن با روحیه‌ای که داشت با دنیای صنعتی(در اینجا منظور کمپانی فورد) ارتباط پیدا می‌کرد خب، امکان داشت یک فاجعه پدید آید. کن کسی بود که در هیچ مبارزه‌ای تسلیم نمی‌شد و در هر مبارزه‌ای پیروز می‌شد و شلبی نیز دقیقا این را می‌دانست. در اینجا ما متوجه می‌شویم که تنها راننده برتر بودن ملاک نیست؛ درواقع فقط استعداد اهمیت ندارد و شما باید کیفیات دیگری نیز داشته باشید.



در این فیلم شما چقدر رانندگی کردید؟

کریستین بیل: اگر به شما بگویم که عاشق رانندگی در مسابقات هستم، دروغ گفته‌ام. من ازجمله آدم‌هایی هستم که معتقدم مسابقات اتومبیل‌رانی حوصله آدم را سر می‌برد و اگر به من بود پدال گاز را تا انتها فشار می‌دادم تا زودتر به خط پایان برسم. اما شما باید محدوده و مرزها را در زمان مسابقه رعایت کنید. ما از رانندگان بسیار خوبی در زمان فیلمبرداری استفاده کرده بودیم که برخی از آنها پیش‌تر در مسابقات اتومبیل‌رانی شرکت کرده بودند و من بر این باور نبودم که می‌توانم با آنها رقابت کنم، بنابراین در صحنه‌هایی داخل خودرو می‌نشستیم و رانندگی می‌کردیم و در صحنه‌هایی نیز ما در خودرو نبودیم. برای من جالب بود که در این صحنه‌ها رانندگی کنم و یاد بگیرم که چطور باید در نقش راننده مسابقه بازی کنم، اما اگر اتفاق مهیجی در زمان مسابقه رخ می‌داد من می‌توانم شما را متقاعد کنم که در آن لحظه من در ماشین نبودم (با خنده) . 
شما هر دو از یک مدیر برنامه(agent) استفاده می‌کنید؟
کریستین بیل: بله، ولی مدیر برنامه، مت دیمون را بیشتر از من دوست دارد.
من دیمون: من نخستین مشتری پاتریک (مدیر برنامه مشترک مت دیمون و کریستین بیل) هستم. او بیش از 25سال مدیر برنامه من بوده است. شاید او 20سال و اندی نیز مدیر برنامه کریس است. من همیشه می‌دانستم کریستین بیل می‌خواهد چه کار کند و همیشه به کارها و فیلم‌هایی که در آن بازی کرده توجه داشتم (کریستین بیل: البته او پس از پی بردن به کارهای من به آنها می‌خندید). 
آیا هیچ‌وقت پاتریک پیشنهاد نداد که شما 2نفر در یک فیلم در کنار هم بازی کنید؟
مت دیمون: اینگونه نیست که ما بگوییم که هر دو ما باید در یک فیلم بازی کنیم و فیلمی ساخته شود که ما هر دو در آن بازی کنیم، کاملا برعکس، شما منتظر هستید ببینید چه‌کسی قرار است چه فیلمی بسازد و به شما پیشنهاد بازی در چه فیلمی داده می‌شود. سپس سؤالاتی در ذهنتان شکل می‌گیرد که آیا من این کارگردان‌ها را دوست دارم؟ چه کاری می‌توانم برای آنها انجام دهم و در چه نقشی در فیلمشان می‌توانم بازی کنم؟ من زمانی که حدود 20سال پیش در فیلم «باران‌ساز» با فرانسیس فورد کاپولا همکاری کردم را به یاد می‌آورم. یکی از بهترین کارهایی بود که انجام دادم. پروژه فیلمبرداری 6‌ماه طول کشید و پس از آن من پیش فرانسیس رفتم و از ته قلبم به او گفتم که زمان بسیار خوبی را در این پروژه سپری کردم، امیدوارم باز هم با هم کار کنیم. او نیز به من نگاه کرد و صادقانه گفت: من هم همینطور. بعدا به این نتیجه رسیدم که بله او کارگردان بسیار بزرگی است اما او تصمیم‌گیرنده نهایی نیست و ممکن است در فیلم‌هایی به من نقش بدهد و در فیلم‌هایی نیز برای بازی از من دعوت نکند. تنها زمانی می‌توانید در فیلم‌هایی دوباره با بازیگرها و عوامل فیلمی که قبلا با آنها کار کرده بودید همبازی شوید که در ساخت فیلمی که سری‌های بعدی آن نیز قرار است بعدا ساخته شود، مشارکت داشته باشید، مانند فیلم«بتمن». در این صورت از این مسئله اطمینان خواهید داشت که در سری فیلم‌های بعدی با همان عوامل فیلم و بازیگران همکاری خواهید داشت که این هم به ندرت اتفاق می‌افتد.
مت دیمون، زمانی که یکی از فیلم‌های کریستین بیل را می‌بینی چه احساسی به تو دست می‌دهد؟ 
این احساس را دارم که او عمیقا در حال اجرای نقش خودش است و هیچ‌چیز سطحی‌ای در آن وجود ندارد. وقتی از نزدیک بازی او را می‌بینم برایم خیلی سرگرم‌کننده‌تر است، چرا که او در نقش خود فرومی‌رود و کاملا متعهد به کاری است که انجام می‌دهد. من با خیلی از بازیگرهایی که قبلا با آنها همبازی بوده‌‌ام صحبت کرده‌ام، همه آنها درباره کریستین بیل همین نظر را داشته‌اند او کاملا منضبط و متعهد است.
آیا پشت صحنه و پس از اینکه کریستین بیل نقش‌اش را ایفا کرد با او به‌عنوان کریستین بیل صحبت می‌کنی یا برای یک لحظه هم که شده او را به‌عنوان شخصیتی که نقش‌اش را بازی می‌کند مخاطب قرار می‌دهی؟
مت دیمون: کریس آن‌قدرها هم دیوانه نیست(می‌خندند). او ممکن است صدایش پس از ایفای نقش چندان تغییر نکند، اما من همسرش را مدت‌ها قبل از اینکه با او آشنا شوم می‌شناختم(سابقه آشنایی من با کریس بیش‌از اینهاست) و قطعا ما می‌توانیم خیلی سریع از قالب نقش خود درآییم و با هم گفت‌وگو کنیم و اینگونه نخواهد بود که او به من بگوید: کارول شلبی، کریستین بیلز کیست؟ اگر چنین باشد که کاملا دیوانه‌کننده خواهد بود.
کریستین بیل در فیلم «معاون» به‌خوبی توانست نقش دیک چنی(معاون رئیس‌جمهور آمریکا در زمان بوش پسر) را ایفا کند.
مت دیمون: کریستین بیل در فیلم معاون آن‌قدر خوب بازی کرد که من متوجه نشدم که او دیک چنی نیست و درواقع کریس است که دارد نقش وی را بازی می‌کند.
وقتی مت دیمون را در حال ایفای نقش می‌بینید چه حسی به شما دست می‌دهد؟
کریستین بیل: البته منظورتان آقای دیمون یا آقا، همانگونه او می‌خواهد من نامش را خطاب کنم، است (به شوخی). من تصور می‌کنم هر زمان که او در فیلم‌ها ایفای نقش می‌کند بازی بسیار خوبی از خود ارائه می‌دهد. بازی مت دیمون را به‌ویژه در فیلم «چوپان خوب» (2006) دوست دارم. واقعا آن فیلم را دوست دارم. او بدون اینکه بخواهد خود را نشان دهد یا مطرح کند، بازی‌های خوبی از خود ارائه می‌دهد. او می‌تواند در نقش شخصیت‌هایی که در فیلم‌ها نقش‌شان را عهده‌دار است، استادانه بازی کند. من تصور می‌کنم که او می‌تواند کارگردان خوب و بزرگی نیز باشد، چراکه در زمانی که با او کار کردم متوجه شدم که او از چه وسعت دیدی برخوردار است. در واقع وسعت دید او مانند یک کارگردان بسیار گسترده است.
مت! یکی از صحنه‌های محبوب من در فیلم فورد مقابل فراری، صحنه‌ای بود که در آن تو داری به هنری فورد2 (رئیس کمپانی فورد از دهه1960 تا دهه1980) نشان می‌دهی که دقیقا از یک فورد جی‌تی40 (خودروی مسابقه آمریکایی) چه کارهایی برمی‌آید. این صحنه در ابتدا سرگرم‌کننده و بامزه‌ است و سپس تبدیل به صحنه‌ای به‌شدت احساسی و عاطفی می‌شود.
مت دیمون: تریسی‌لتس (ایفاگر نقش هنری فورد2) بازیگر بزرگی است. در ابتدای این سکانس اتفاق بامزه‌ای می‌افتد، اما بعد، تغییرات احساسی در این سکانس رخ می‌دهد. هنری فورد 2 که مضطربانه پشت سر من در خودرو نشسته یکباره بر ترس خود غلبه می‌کند.  او از این خودرو می‌ترسد اما زمانی که او می‌گوید اگر پدربزرگم (هنری فورد، بنیانگذار کمپانی فورد) می‌توانست این (جی‌تی40) را ببیند... او در حال اشاره به این نکته است که کار مشتاقانه‌ای که اجداد من چند نسل پیش در زمینه خودرو‌سازی‌ آغاز کرده‌اند امروز به ساخت فورد جی‌تی40 رسیده است (این خودرو حد فاصل سال‌های 1960 تا 1965، از بهترین و قدرتمند‌ترین خودروهای مسابقه بود). او در واقع دارد این حس را به کارول شلبی که مخاطب اوست انتقال می‌دهد که قدرتی که در این خودرو تجمیع شده نشأت گرفته از قدرت خانوادگی وی است. ما 2برداشت از این صحنه داشتیم. تریسی توانست در نخستین برداشت کار خود را با موفقیت انجام دهد. ما در این صحنه متوجه شدیم که می‌توانیم در حالی ‌که یکی از بهترین رانندگان دنیا با سرعت از پشت سر، جلو و بغلمان در یک فریم در حال حرکت است، رانندگی کنیم. ما حرکت خود در مسیر مسابقه را با چرخش‌های تند در حالی‌ که ماشین در حال سر خوردن بود آغاز کردیم و سپس خودرو را در حالت توقف قرار دادیم.
تصور می‌کنم شما میان بازیگران سینما یکی از ماهر‌ترین راننده‌ها هستید.
مت دیمون: (با عدم‌تأیید) چگونه من در فهرست بهترین رانندگان سینما قرار گرفتم؟
اما رابرت نیجل (راننده بدلکار و مربی رانندگی) بر این باور است که کریستین بیل در زمینه مهارت‌های رانندگی بهترین شاگردی است که تا به حال داشته است.
کریستین بیل: (با لبخندی پیروزمندانه) به‌خاطر این است که او تا به حال به فرد دیگری آموزش نداده است.
بازی کردن در نقش یک راننده حرفه‌ای، مهارتی عجیب است. یکی از بازیگرانی که او را هنگام رانندگی در فیلم‌ها در ذهنم مجسم می‌کنم رابرت دنیرو است. او به وضوح یکی از بهترین بازیگران تمام دوران‌هاست. اما در فیلم «رونین» (جان فرانکنهایمر) نرم رانندگی نمی‌کند. او در این فیلم به راننده درجه یکی که خودروی خود را با سرعت می‌راند شباهت ندارد.
مت دیمون: من خاطرات چارلز گرودین را که در سال1988 در فیلم درخشان «گریز نیمه شب» با رابرت دنیرو همبازی بود خوانده‌ام. او در بخشی از خاطرات خود به این مسئله اشاره می‌کند که باب (رابرت دنیرو) راننده خیلی بدی بود. در زندگی واقعی من با باب در خودروهای زیادی رانندگی کرده‌ام، ولی او هیچ‌وقت راننده این خودروها نبوده. او یک‌بار زمانی که پشت فرمان بودم مسیر خانه‌اش از نیویورک به خانه‌اش در بیرون شهر را نشان داد. او همچنین به من توصیه‌هایی درباره رانندگی کرد. آن‍ها مضحک‌ترین راهنمایی‌هایی بودند که یک فرد در طول زندگی به من کرده بود، اما جالب این است که جواب داد و تأثیرش را در رانندگی من گذاشت. به‌نظر من فیلم رونین نقطه عطفی در زمان خود بود و بر این باورم که فرانکنهایمر یک کارگردان نابغه بود.
از برخی جهات له من 66، فیلمی است که در آن روابط صمیمانه و بردارانه 2مرد به تصویر کشیده شده است (له من 66 نام دیگر فیلم فورد در مقابل فراری است. له من یک شهر کوچک فرانسوی است که یکی از معتبرترین مسابقات رانندگی جهان در آن برگزار می‌شود و در سال 66 در زمان مسابقات له من، مسئولان کمپانی فورد تصمیم گرفته بودند با خودروی قدرتمند خود جی‌تی40، با خودروی مسابقه فراری رقابتی جدی ترتیب دهند).
کریستین بیل: قطعا. این فیلم همچنین درباره علاقه‌مندی بیش از حد به مسابقات رانندگی و قهرمان شدن، دوستی و رؤیای مشترک است. فیلمنامه فورد در مقابل فراری به‌گونه‌ای نوشته شده که در زمان خواندن آن می‌توانید کل فیلم را در ذهن خود مجسم کنید؛ البته بستگی به روحیه شما در آن لحظه و اینکه روزتان را چگونه گذراندید نیز دارد. در زمانی که به من پیشنهاد بازی در فیلم فورد در مقابل فراری شد نیازی به فکر کردن نداشتم، فیلمنامه خیلی جذاب بود و من در گذشته با جیمزمنگولد (کارگردان) کار کرده بودم و می‌خواستم با مت دیمون نیز همبازی شوم؛ بنابراین بازی در این فیلم را به سرعت پذیرفتم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید