سردار اخلاق

سردار سلیمانی، فرمانده بخش برون‌مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همه محبوبیتی که در داخل کشور داشت، هیچ‌گاه خود را در حلقه یک جناح تعریف نکرد. او در اکثر نظرسنجی‌هایی که معمولا در بزنگاه‌های انتخاباتی برگزار می‌شد، به‌عنوان محبوب‌‌ترین چهره سیاسی کشور از سوی مردم انتخاب می‌شد با این حال، برای سردار رقابت سیاسی همیشه یک مفهوم داشت؛ او امنیت را اولی به همه رقابت‌های سیاسی می‌دانست و بسا که در دلجویی از فرماندهان نظامی و دیپلماسی کشور هم پیشقدم بود. صبح روزی که ظریف از سوی آمریکا تحریم شد، سردار سلیمانی از نخستین نفراتی بود که ‌در وزارت خارجه به ملاقات سردار دیپلماسی رفت و در دیدار با او گفت که «اقدام آمریکا در تحریم شما ثابت کرد که جنابعالی به‌عنوان مسئول سیاست خارجی کشور، تأثیری عمیق بر افکار عمومی و به‌ویژه مردم آمریکا نسبت به جهالت رهبران این کشور دارید.» اگرچه دشمن تلاش داشت این دو نفر را که به‌عنوان دو بازوی اصلی نظام در خط مقدم می‌جنگیدند روبه‌روی هم قرار دهد، اما دوستی دیرینه ظریف و سلیمانی، به  هر توطئه‌ای غلبه می‌کرد؛‌ چنان‌که در ماجرای سفر محرمانه و ناگهانی بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه به تهران که دلخوری‌هایی را برای ظریف به بار آورد، باز سردار سلیمانی بود که به دلجویی از وزیر خارجه برآمد و توضیح داد که حضور نداشتن آقای ظریف در دیدارها با بشار اسد تعمدی نبود و برخی ناهماهنگی‌ها باعث این اتفاق شده بود. سردار محبوبیتی را که در دفاع از حریم وطن به‌دست آورده بود، نه برای خود که برای فرماندهان سابق جنگ خرج می‌کرد؛ چنان‌که‌ وقتی محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌خاطر جمله‌ای که درباره عملیات کربلای‌4 گفته بود با موجی از حملات مواجه شد، این بار باز سردار سلیمانی بود که برخلاف عادت مألوف در یک رسانه حاضر شد و در دفاع از سردار رضایی گفت: «موضوعی که بیان می‌شود، نباید شخصیتی که در 8سال دفاع‌مقدس فرماندهی جنگ را بر عهده داشته است، مورد انتقاد و حتی عقده‌گشایی و شماتت قرار بگیرد.» سردار سلیمانی وقتی با مدح مجری همراه شد، خطاب به مجری گفت که اگر ادامه دهید، صحبت‌هایم را قطع می‌کنم. او هر نوع تزویر و ریا و خودبینی را در خود کشته بود، جان خود را به کف دست گرفته بود و به‌زعم خود سال‌ها بود که در بیابان‌ها و کوه‌ها دنبال شهادت می‌دوید.