سردار حقیقت
حسین نوری ـ روزنامه نگار
شنیدن خبر ناگوار، همیشه تلخ است. دست خود فرد هم نیست وقتی که خبر ناگوار میشنوی دلت فوری خالی میشود و همه وجودت را غم فرامیگیرد. شنیدن خبر ترور و شهادت سردار فداکار، حاجقاسم سلیمانی هم دیروز از این دست خبرها بود که دل من و خیلیها را پر از غم و اندوه کرد.
سردار محبوب و مردمی ایران و انسانهای آزاده، نقشی بیهمتا و تاریخی در شکست بزرگترین گروه تروریستی جهان معاصر داشت. سرداری که نه سیاسی بود و نه حزبی. او بود که برای مبارزه با گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق لباس رزم پوشید و نه از پایتخت که از خطوط مقدم نبرد، جنگ علیه بزرگترین و مجهزترین گروه تروریستی جهان را فرماندهی کرد و آنها را شکست داد و خود بارها تا مرز شهادت رفت. اما شکست داعش و آمریکا از سردار سلیمانی که روزی سیا، بنا به اعتراف هیلاری کلینتون، وزیر خارجه اسبق این کشور در بهوجود آمدن آن نقش اساسی داشت، قابل هضم نبود. همین کینه از شکست داعش باعث شد تا کاخ سفید در پی ترور سردار سرافراز سلیمانی باشد تا این سردار وطندوست و شجاع را از ما بگیرد. پس در چنین شرایطی تسلیت واژهای بسیار کوچک در فقدان مردی است که برای حقیقت زیست و بزرگ رفت. سرداری که رفت و نام نیک خود را برای همیشه در تاریخ پرافتخار این کشور به شجاعت و فداکاری ثبت کرد، تا درسی باشد برای کسانی که برای رسیدن به هدفهای کوتاهمدت دنیوی سرحقیقت را بهخاطر مصلحتسنجیهای بیمورد نبرند و حقی را ناحق نکنند تا شهرت و مالی کسب کرده و عزیز دل مردم شوند؛ غافل از اینکه عزت و عزیز دل شدن به مال و سمت و شهرت نیست. سردار سلیمانی چنان بزرگ زیست که با وجود داشتن شهرت و سمت بالا هیچوقت از مدار حق و حقیقت خارج نشد و همواره گام در مسیری برداشت که محبوب دل همه انسانهای آزاده و آزاداندیش ایران و جهان اسلام شد.
همین محبوبیت بیپایان بود وقتی که دیروز خبر شهادت سردار سلیمانی از سوی منابع رسمی اعلام شد دل همه افراد مدافع حق و حقیقت در کشور و جهان اسلام پر از غم شد، همچون زمانی که عزیزی از خانواده خود را از دست داده باشند. راهش پر رهرو باد.