موتورسوار خوب پویشی با یک تفاوت
محمدرضا جوادییگانه؛ معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران
تهران، امروز به مثابه بزرگترین کلانشهر ایران با مسائل قدیمی و تازهای مواجه است که اگر بخواهیم بهصورت کلی برای آن نسخه بپیچیم، قطعا «تغییر رفتار شهروندی» یکی از راهحلهای اساسی آن است. از اینرو برای حل گام به گام مسائل، کمک گرفتن از گروههای هدف، به تناسب موضوع تفکیک شده، با استفاده از برنامهریزی صحیح و گفتوگو برای همراه کردن آنها انتخابهای متنوعی که پیش رویشان قرار دارد اصلی اساسی است که میتواند منجر به تغییر رفتار اجتماعی پایداری شود، چرا که فرد خود را کشنگری مؤثر یافته که عمل امروز او نه حاصل دستوری از مراجع بالادست، بلکه نتیجه گفتوگو و مشارکت بین او و مسئولان امر است.
در این راستا شاهکلید بهرهگیری از این همراهی را میتوان در سطح میانی و کلان شاهد بود، آنجا که شهروندان خود بهعنوان صاحبان اصلی شهر، در نقش کشنگر دیده و در فرایند تصمیمسازی سهیم میشوند و حس تعلق را تجربه میکنند.
صاحبنظران بر این اعتقادند که خودآگاهی فرد نسبت به هویت فردی و اجتماعی خود و نیز شناخت و پیروی از انتظارات و قواعد پذیرفته شده اجتماعی، سلامت زندگی اجتماعی افراد جامعه را تقویت کرده و از میزان ارتکاب جرائم و انحرافات اجتماعی و بروز آسیبهای اجتماعی میکاهد. هویت اجتماعی به شیوههایی اشاره دارد که به واسطه آنها، افراد و گروهها در روابط اجتمــاعی خود از افراد و گروههای دیگر متمایز میشوند. هویت دارای ابعاد و جنبههای متفاوتی است، مهمترین بعد هویت، بعد اجتماعی آن است که بر سایر ابعاد هویت تأثیر بیشتری دارد. در واقع هویت به هر شکلی که تجلی کند، آن جلوه، مستقیم یا غیرمستقیم، اجتماعی خواهد بود، و به تعبیر بوردیو، «همهچیز اجتماعی است.»
آنجا که گروهی با هویتی نامعلوم، هویتی خدشهدار شده و با برچسبهایی منفی روبهرو میشوند، آغاز بروز رفتارهایی نابهنجار نیز فرا میرسد، این در حالی است که تعریف مثبت، سازنده و قوام یافته میتواند مجموعه رفتارهای نابهنجار را نیز کنترل کرده و فرد کنشگر را در موقعیتی قرار دهد که بهخود امکان بروز رفتارهای غیر را ندهد.
یکی از طبقهبندیهای رایج در محیط شهری، هویت رانندگان وسایل حملونقل اعم از رانندگان اتومبیل، موتورسیکلت، اتوبوس و... است. موتورسیکلتسواران یکی از آسیبپذیرترین و البته پرترددترین قشرهای عبور و مرور در فضای شهریاند، که گاه حجم گسترده تخلفات آنان در سطح جامعه دارای پیچیدگیها و زوایای آشکار و پنهان متعددی است. به همین دلیل، پرداختن به مبحث شناخت خصوصیات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی این گروه، آسیب شناسی دلایل ناهنجاریهای ترافیکی بین موتورسواران، تبیین شیوههای ساماندهی وضعیت آنان و بهطور کلی بهبود وضعیت این قشر چه برای خود آنان و چه برای دیگر شهروندان مستلزم رویکردی چندجانبه و گفتوگو با گروههای متعدد است که خود متاثر از عوامل گوناگونی مانند مسائل و کاستیهای موجود در وضعیت کنونی حملونقل، وضعیت قوانین و اجرای آن و آموزش و فرهنگسازی، عدموجود شیوههای نظارتی مؤثر، جای خالی شناخت خصوصیات اقتصادی و اجتماعی این گروه و همچنین سیاستهای تشویقی و توسعهدهنده است. در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که مسئله اصلی شاید تعداد زیاد موتورسیکلتها نیست، بلکه رفتارهای آسیبزا و پرخطری است که از سوی موتورسیکلت سواران در وهله نخست برای خودشان و خانوادهشان و در وهله دوم برای سایر شهروندان سر میزند. نظر به آنچه عنوان شد و باتوجه به رشد روزافزون موتورسیکلتها و عبور و مرور موتورسیکلتهای بسیاری در شهر تهران، موضوع ساماندهی وضعیت موتورسواران و موتورسواری ازجمله دغدغههای همیشه مدیریت شهری بوده، که عموما بر نظارتهای انتظامی تأکید داشته است.
درحالیکه ساماندهی شیوه رفتار ترافیکی موتورسواران بیش از هرچیز نیازمند رویکرد اجتماعی و با تأکید بر هویتبخشی به موتورسواران است.
پویش موتورسوار خوب، مبتنی بر بررسی تجارب جهانی در این حوزه و همچنین ماحصل گفتوگو با کسب و کارهای موتوری همچون اسنپ، تپسی و...، گفتوگو با نمایندگان نهادهای مسئول همچون راهنمایی و رانندگی، مسئولان حوزه حملونقل و ترافیک شهری، اهالی رسانه در عرصه شهری و همچنین نمایندگان مختلفی از جامعه موتورسواران است. جای خالی یک هویت مشخص مثبت و مؤثر همواره برای موتورسواران خالی بوده است، و همواره شیوه رفتار ترافیکیشان مورد نقد قرار داشته بیآنکه دغدغههای معیشتی و اقتصادیشان مدنظر قرار گیرد.
از سویی به خوبی میدانیم که محیط پیرامونی یکی از مؤثرترین عوامل تغییر رفتار در هر عاملی است، از اینرو درگیر کردن خانواده جامعه موتورسواران در فرایند زیست شهری آنان و انتقال نکات و مسائل با اهمیت از سوی آنان میتواند هم ابزار تشویقی بوده و هم نقش بازدارندگی و کنترل کنندگی از شیوههای پرخطر رانندگی را برای آنان در پی داشته باشد.
«کمپین موتورسوار خوب» با تأکید بر همین رویکرد طراحی شده و قصد دارد با اقدام 360درجهای تغییر رفتار حملونقلی موتورسواران را با هدف هوبت بخشی، آگاهی بخشی و پایداری رفتار به پیش ببرد.
این کمپین با توجه به الگوی مشارکتی رویکردی ایجابی را در پیش گرفته و درنظر دارد موتورسواران را بهعنوان یک قشر از جامعه حملونقل، وارد مناسبات و گفتوگو با شهروندان کرده و از رفتارهای پرخطر آنان که اثرات منفی برای خود و دیگر شهروندان دارد جلوگیری کنند.
در این کمپین خود موتورسوارها بهصورت فعال دیده شدهاند و نقش شهرداری تهران، پلیس راهور و دیگر نهادهای مسئول صرفاً نقش حمایتی، ترویجی و تشویقی است، وقتی یک موتورسوار احساس کند که در جامعهای حضور دارد که دیگران با او شریک هستند و او نیز دیده میشود و به رسمیت شناخته میشود، یک نوع کنش خواهد داشت و وقتی احساس کند که بخشی از یک جمعیت پراکنده است که همه میخواهند در رقابت، یکدیگر را از دور خارج کنند، رفتاری متفاوت دارد.
بهعنوان مثال، عموما پویشهای کاهش سوءمصرف موادمخدر زمانی موفق عمل میکنند که توسط افرادی تشکیل و اداره میشوند که نسبت به آن تعلق خاطر و هویت دارند و سابقا معتاد بودهاند. پیرو این موضوع برای اینکه شاهد تغییر رفتار موتورسواران باشیم، در درجه اول این کمپین تلاش میکند که یک هویت صنفی به این گروه داده تا با ایجاد هویت از بروز تخلف کاسته و رفتار مثبت را پررنگ کند. ایجاد حس نا امنی برای شهروندان بهدلیل تردد موتورسواران در پیادهروها، آمار بالای مرگومیر و جراحت موتوسواران در تصادفات شهری، نارضایتی عمومی شهروندان از رفتارهای پرخطر موتورسواران، سهم بالای عدمخودمراقبتی مانند استفاده از کلاه ایمنی در سوانح مربوط به موتورسواران موجب شد تا برای نخستین بار رویکرد اجتماعی پیشران رویکردهای انتظامی شده و موتورسوار بودن را به مثابه بخشی از هویت واحد ترافیکی در شهر مدنظر قرار دهیم.
این کمپین با رویکردی اجتماعی به موضوع موتورسواران، برخلاف بسیاری از کمپینها که بهصورت نمایشی و مقطعی عمل میکنند، عملیاتی و در بلندمدت، با محوریت خود جامعه هدف، یعنی موتورسواران، آن هم با تکیه بر رفتارهای مثبت و هویت بخشی به این قشر و درگیرکردن خانواده و محیط پیرامونی آنان بهدنبال تغییر رفتار محسوس و پایداری آن است.