قاعده بازی به روایت سادول
کالبدشکافی هجوآمیز اشراف
این روایت ژرژ سادول از روند ساختهشدن و حواشی اکران «قاعده بازی» است: ژان رنوار گفته است طرح اولیه قاعدهبازی وقتی به ذهنش خطور کرد که فیلم «توهم بزرگ» را میساخت. پس از تکمیل کار «دیو درون»، رندار و گروهی از دوستانش تصمیم گرفتند یک شرکت تولید فیلم تاسیس کنند؛ «لانودل ادیسیون فرانسز». رنوار ابراز تمایل کرد که نخستین کار شرکت ساختن فیلمی شاد، یعنی قاعده بازی باشد. متن تهیهشده اولیه چندین صفحه بود و به نحوی مبهم از کتاب هوسهای ماریان اثر دوموسه الهام میگرفت. در سال1939 بسیاری احساس میکردند که اروپا رو به فاجعه میرود و در همین زمان رنوار گفت امیدوار است فیلم او برای فرانسه همان نقشی را داشته باشد که «عروسی فیگارو»ی بومارشه در آستانه انقلاب کبیر فرانسه داشت؛ «من شرارتی را که مانند خوره به جان معاصرینم افتاده بود، میشناختم ... و همین شناخت که خطر حضور دارد مرا به درک موقعیت رهنمون شد؛ واکنش رفقایم نیز مانند من بود.»
کار ساختن فیلم در 15فوریه 1939، در سولونی آغاز شد؛ صحنههای داخلی بعدا در استودیوهای ژوئن ویل در پاریس گرفته شد. رنوار فیلمنامهای طرحگونه تهیه کرد که بیشتر قسمتهای آن در خلال فیلمبرداری یا بداههسازی بازیگران تغییر کرد. وقتی در ژوئیه 1939 کار فیلم به پایان رسید، هوای نامساعد و مشکلات مربوط به هنرپیشگان، هزینه فیلم را به 5میلیون فرانک، یعنی دو برابر بودجه تعیین شده افزایش داده بود، در نتیجه تهیهکنندگان مجبور شدند از گومون وام بگیرند. در نخستین نمایش فیلم برای اعضای شرکت، نسخهای 113دقیقهای روی پرده رفت. گومون اصرار داشت فیلم طولانی است و رنوار با وجود اعتراض بالاخره قبول کرد که 13دقیقه از آن را قیچی کند. نخستین نمایش عمومی آن در 7ژوئیه 1939 در سینماهای کولیزه و اوبر- پالاس از روی همین نسخه 100دقیقهای بود. تماشاگران مفهوم آنچه را که رنوار «تصویر دقیق بورژواهای عصر ما» نامید درنیافتند و نخستین نمایش به شکستی فاحش منجر شد. وجود یک یهودی (دالیو) و یک اتریشی (گرگور) در میان هنرپیشگان به ناسیونالیستهای افراطی و ضدسامیهای فرانسه اجازه داد که فیلم را به عنوان مدرک زنده فساد فرانسه محکوم کنند؛ عدهای دیگر حس میکردند که جامعه فرانسه در این فیلم، به منجلاب کشیده شده است؛ و برخی آن را منحط و غیرقابل فهم میدانستند. نخستین نمایش، غوغایی بهپا کرد و نمایشهای بعدی با هو و جنجال روبهرو شد. 5روز بعد از شروع نمایش، فیلم دوباره قیچی شد و به 85دقیقه رسید. این کوتاه کردن دوباره به پایان فیلم معنایی دیگری بخشید. سرانجام، پس از 3هفته فیلم را از سینماها بازپس گرفتند. در اکتبر 1939، سانسورچیان نظامی آن را مخرب روحیه اعلام و اکرانش را ممنوع کردند. مدتی بعد این ممنوعیت لغو شد، اما با اشغال نازیها دوباره فیلم توقیف شد و تا پایان جنگ در همین وضعیت بود. در سال1942، نگاتیو نسخه کامل اصلی در اثر بمباران متفقین نابود شد. سال 1956، ژان گابوری و ژاک مارشال- دو تن از علاقهمندان فیلم- یک شرکت توزیع فیلم تاسیس کردند و حقوق قاعده بازی را به دست آوردند. این دو پی بردند که حدود 200 حلقه فیلم و نوار صدا، اعم از نگاتیو و پوزیتیو وجود دارد که به قاعده بازی مربوط است و پس از ماهها تلاش و پیگیری، سرانجام توانستند نسخه کامل فیلم را بازآفرینی کنند. تنها یک صحنه کوتاه (حدود یک دقیقه) را پیدا نکردند- گفتوگویی میان اکتاو و ژوریو بیش از صحنه شکار- از وقتی که این نسخه دوم تهیه شد بسیاری از ناقدان به این نتیجه رسیدند که این کالبدشکافی هجوآمیز جامعه اشراف، با آن آمیزه لودگی و طنز تلخ، شاهکار رنوار بهشمار میآید.