اختلال علائم جسمی
عاطفه قنبری ـ روانپزشک
اختلال علائم جسمی، یک اختلال روانپزشکی مزمن است که در آن بیمار سالها از علائم جسمانی متنوعی شکایت میکند که منشأ مشخصی برای آن پیدا نمیشود و شیوع آن در زنان بیشتر است. بیماران مبتلا، معمولاً قبل از مراجعه به روانپزشک سالها به سایر متخصصان مراجعه میکنند و تحت انواع و اقسام بررسیها، آزمایشها و درمانهای دارویی و حتی جراحی قرار میگیرند.
علت اختلال علائم جسمی چیست؟
شایعترین تئوری مطرح در این اختلال این است که بیمار در مواقع استرس بهجای استفاده از زبان روان و بیان احساسات، متوسل به زبان جسم میشود، چراکه در فرهنگ پیرامونش اگر بگوید سردرد و کمردرد دارد دیگران بیشتر وی را درک میکنند و از او حمایت خواهند کرد تا زمانی که بگوید افسرده یا مضطرب است. بنابراین استرسهای محیطی سبب تجربه علائم گوارشی و عصبی در بیمار میشود. از طرف دیگر چنین بیمارانی به علائم جسمانی خود حساسترند و تغییرات جسمانی را بیش از دیگران درک و نسبت به آن فاجعهپنداری میکنند و مثلا نفخ خفیف یا تپش قلب را نشانه یک مشکل جدی و نیازمند پیگیری میپندارند. این بیماران معمولاً با پیشینهای از مصرف انواع و اقسام داروها و انجام انواع آزمایشها و ارائه شرح حال مفصل و گیجکنندهای ازدردهای مبهم و منتشر، مشکلات گوارشی، نورولوژی و ادراری- تناسلی، به پزشک مراجعه میکنند، سپس با دلخوری اضافه میکنند که سایر پزشکان پس از انجام آزمایشها و ارزیابیهای پرهزینه به وی گفتهاند که مشکلی ندارد و این موارد در فکر اوست و باید به روانپزشک مراجعه کند.
چگونه با این بیماران برخورد کنیم؟
نخست ممکن است این بیماران در ما احساسات منفی ایجاد کنند و فکر کنیم دروغگو و دغلکارند و ادا درمیآورند. اما باید بدانیم که این بیماران برخلاف تمارض بهراستی این علائم را احساس میکنند و از آن رنج میبرند و از علائم جسمی بهعنوان روشی برای درخواست کمک بهره میگیرند. در واقع آنها در مواقع استرس یا هنگامی که توانایی انجام مسئولیتها و برآوردن انتظارات دیگران را ندارند دچار علائم جسمی میشوند و این علائم به آنها کمک میکند محبتی را که به آن نیازمندند دریافت کنند و از پرداختن به مسئولیتها معاف شوند. بدینترتیب نخستین قدم در درمان این بیماران، پذیرش علائم آنهاست. بعد از آن باید بهصورتی کاملا ظریف بین بروز این علائم و وقایع پراسترس زندگی رابطه برقرار کنیم و بیمار را از صحبت راجع به علائم جسمی به سمت ارائه شرححال راجع به مشکلات زندگی هدایت کنیم. تجویز داروهای ضدافسردگی مگر در موارد ابتلای همزمان به افسردگی، کمکی به رفع علائم این بیماران نمیکند. هدف ما در این بیماران رفع علائم جسمی نیست بلکه ایجاد بینش نسبت به علائم و آموزش مدیریت استرس است تا بتوانند زندگی فعال و مؤثری داشته باشند.