محدثه واعظی پور_روزنامه نگار
در سالهای اخیر نمایشهایی در ایران روی صحنه رفته که گروهی به آن «تئاتر لاکچری» میگویند. اطلاق صفت تئاتر لاکچری به همه این نمایشها آنهم بهعنوان دشنام یا ناسزا، منصفانه نیست و شاید آسانترین روش برای تحقیر و تخفیف جریانی باشد که اگرچه میتوان به آن انتقاد داشت اما بخشی از تئاتر سرزمین ماست، تماشاگر دارد و در دل آن تجربیات جذابی شکل گرفته است. مهمترین مشکل اغلب اهالی رسانه و هنرمندان تئاتر با اینگونه نمایشها، منبع مالی تولید آنهاست. نمایشهای لاکچری با هزینه بالا تولید میشوند، بازیگران شناختهشده با دستمزدهای بالا در آنها بازی میکنند، در سالنهایی خاص اجرا میشوند و بهای بلیتشان با قیمت مرسوم و متداول بلیت در تماشاخانهها تفاوت دارد. این ویژگیها و رواج ماجرای پولشویی در تولیدات هنری، نمایشهای لاکچری را تبدیل به پدیدهای مشکوک و برای عدهای دوست نداشتنی کرده، با اینکه این اتهامها بهطور رسمی تأیید نشده است،اما نوک پیکان رسانهها معمولا متوجه سرمایهگذاران این پروژهها بوده است. اگر دور از حب و بغض و پیشداوری به تماشای این نمایشها نشسته باشیم، اگر تماشاگر واقعی تئاتر باشیم، فضای تئاتر و محدودیتهایش را بشناسیم، تئاتر لاکچری مثل هر پدیده دیگری (مثل تئاتر تجربی، تئاتر پوچی و...) نمونه موفق و شکست خورده دارد. نمیتوان بهدلیل ویژگیهای این نوع نمایشها آنها را نفی و از نقد حرفهایشان پرهیز کرد. عدهای معتقدند تماشاگر این نمایشها، تماشاگر واقعی تئاتر نیستند، پس فروششان نشاندهنده رونق هنر تئاتر نیست. شاید باید پذیرفت که تئاتر، آنگونه که در دهههای30 و 40شمسی متولد شد و پا گرفت، دیگر کمتر محلی برای عرضه آثاری است که در آن خردورزی ترویج و تبلیغ میشود. این کاستی، محدود به تئاتر لاکچری نیست. گسترش تماشاخانههای کوچک و بزرگ خصوصی، باعث شده حاکمیت سرمایه در تئاتر پررنگتر از گذشته شود و به همین دلیل، جذب مخاطب به هر قیمتی یکی از آفتهای تئاتر امروز است. راه ابتذال برای ورود به سالنهای مجلل و لوکس تهران به اندازه تماشاخانههای خصوصی مرکز شهر هموار است.
جذاب و پرحاشیه مثل اولیور توئیست: اگر حسین پارسایی، مدیر فرهنگی و کارگردان نمایشهای آیینی سنتی، کارگردان «الیور توئیست» نبود، میزان بیمهریها به این نمایش کمتر میشد. بسیاری از حملات به حاصل کار پارسایی قبل از اجرای نمایش آغاز شد. مخالفان عصبانی، سابقه مدیریتی و کارنامه پارسایی را بهانه کرده و بارها به این کارگردان تاختند که به سراغ نمایش گرانقیمت با بازی مهناز افشار (ستاره سینما) رفته است. مخالفان فراموش کرده بودند که پارسایی قبلا با نمایش مفرح «آرسنیک و تور کهنه» فضای کاریاش را عوض کرده و الیور توئیست ادامهای بر این سفر تازه بود. الیور توئیست نمایشی تماشایی با بازیهای قابلقبول و دکوری فوقالعاده بود. موزیکالی جذاب که تماشاگر را خسته نمیکرد و شکوه و عظمت هنر تئاتر را مقابل چشمان بیننده به نمایش میگذاشت. بازی بازیگر نوجوان نمایش محمد شاکری (داجر) خیرهکننده و هوتن شکیبا (فاگین) به یادماندنی و مسحورکننده بود. الیور توئیست گروه زیادی بازیگر و همسرا داشت که در هماهنگی کامل، به نمایش جذابیت مضاعف داده بودند و کیفیت کارشان نشان میداد پارسایی در کارگردانی این جنس نمایش مهارت دارد. «بینوایان» دومین نمایش موزیکال و لاکچری پارسایی، اگرچه به اندازه الیور توئیست موفق نبود اما دیدنی و قابلقبول بود. هوتن شکیبا و سحر دولتشاهی (زوج تناردیه) بیش از دیگر ستارگان این نمایش درخشش داشتند و ترکیب همسرایان و نوازندگان فضایی جذاب به نمایش داده بود. الیور توئیست و بینوایان از این جهت واجد ارزش هستند که کارگردانش تلاش کرده در محدوده تئاتر ایران با همه ضعفها و فقر امکاناتش عظمت و شکوه هنر نمایش را عرضه و راه را برای تجربههای کاملتر دیگران هموار کند.
ادای دین به سینماوقتی می سیسیپی نشسته میمیرد : «میسیسیپی نشسته میمیرد» به کارگردانی همایون غنیزاده یکی دیگر از نمایشهای لاکچری و پرحاشیه این سالهاست. این نمایش بهخاطر بهای بالای بلیت، با انتقاد رسانهها مواجه شد. آنهایی که فرصت تماشای این نمایش را داشتند، آنهایی که سینما را دوست دارند و تجربههای قبلی غنیزاده را دیدهاند از فضای این نمایش بسیار لذت بردند. یک نمایش مفرح، طنزآمیز با ارجاع به بسیاری از فیلمهای سینمایی و همراه با هجو و شوخی با بسیاری از شخصیتها، دوبلورها و فیلمهایی که با آنها خاطره داریم. میسیسیپی... کاری دشوار،پربازیگر و خیرهکننده بود؛ نمایشی که تماشاگرش را خسته نمیکرد. نمایشهایی از جنس
میسیسیپی... به یادمانمیآورد که دنیای تئاتر میتواند تا چه اندازه خیالانگیز، مرعوبکننده و جذاب باشد. بازی خوب ویشکا آسایش در نقش آناستازیا از امتیازهای نمایش بود؛ بازیگری که قبلا در «ملکه زیبایی لینین» نشان داده بود سینما یا تلویزیون عرصهای برای نمایش تواناییهای بازیگریش نیست. غنیزاده در نخستین فیلم سینماییاش «مسخرهباز» به نوعی مسیری را که در «میسیسیپی...» رفته بود ادامه داد اما انسجام، خیالانگیزی و طنزی که در نمایش وجود داشت در مسخره باز دیده نمیشد.
تیم برتون با چاشنی سینمای ایران در عروس مردگان : «عروس مردگان» یکی از نمایشهای معروف به لاکچری است. تیم اصلی بازیگران این نمایش به جز امیر جعفری که سابقه تئاتری قابل توجه دارد، سینمایی بودند. نیکی کریمی، میلاد کیمرام و نازنین بیاتی با گریم سنگین و لباسهایی خاص در صحنهای جذاب و پر زرق و برق قرار بود به شخصیتهایی جان بدهند که تیم برتون پیش از این برایمان خلق کرده بود. امتیاز اصلی این نمایش، طراحی صحنه و لباس خوب آن و نزدیک شدن به فضای فانتزی آثار تیم برتون بود. امیدرضا سپهری- کارگردان نمایش- که از علاقهمندان تیم برتون است وعده داد دیگر فیلمهای این کارگردان را هم بهصورت نمایش اجرا کند. عروس مردگان نتوانست فراتر از تجربههای قبلی در زمینه تئاتر لاکچری حرکت کند و ادامهای بر همان مسیر بود.
ابهام در منبع مالی
مهمترین مشکل اغلب اهالی رسانه و هنرمندان تئاتر با نمایشهای پرهزینه منبع مالی تولید آنهاست. نمایشهای لاکچری با هزینه بالا تولید میشوند، بازیگران شناختهشده با دستمزدهای بالا در آنها بازی میکنند، در سالنهایی خاص اجرا میشوند و بهای بلیتشان با قیمت مرسوم و متداول بلیت در تماشاخانهها تفاوت دارد
چهار شنبه 6 آذر 1398
کد مطلب :
88938
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/5yyjK
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved