نگاهی به کتاب «همه دروغ میگویند»
رد پاهایی برای تحلیل ساز وکار جهان
کتاب «همه دروغ میگویند» نوشته ستاستیونز- دیویدویتس، با ترجمه ریحانه عبدی توسط نشر گمان، اخیرا روانه بازار شده است. ست استیونز- دیویدویتس، نویسنده کتاب «همهدروغمیگویند» با استفاده از ابزارهای جدید جمعآوری و تحلیل دادهها، مدعی میشود که غالبا انسانها به همه دروغ میگویند؛ به دوستان و آشنایان، همکاران، پزشکان، به روانشناسان و حتی پیمایشها و نظرسنجیها. دلایل دروغگویی افراد نیز میتواند متفاوت باشد؛ از شرم و خجالت از اعتراف به گرایشهای نامعمول، تا تمایل به ارائه تصویری مطلوب از خود، تا ترس از قضاوت شدن یا پیگرد عقیدتی، و حتی دروغ گفتن فقط محض سرگرمی. اما در عصر انفجار اطلاعات و با وجود فناوریهایی نظیر اینترنت، روزانه آنچنان حجم عظیمی از دادهها تولید میشود که میتوان با تحلیل صحیح آنها، به اطلاعات و دانشی درباره بشر دست یافت و فرضیههایی را به آزمون گذاشت که تا پیش از این ممکن نبوده است.
یکی از ویژگیهای بخشی از این دادهها آن است که تولیدشان با کمترین دروغ همراه است؛ مردم به گوگل و موتورهای جستوجوی اینترنتی دروغ نمیگویند، بلکه آن را محرم اسرار خود، همدم، پزشک و روانشناس خود میدانند که بدون ترس از قضاوت (و البته شناختهشدن) شرمآورترین، تاریکترین و سرکوبشدهترین مشکلات و تمایلات خود را با آن در میان میگذارند. تکتک تعاملات، جستوجوها و وبگردیهای مردم روی اینترنت، از آنها ردپایی به جا میگذارد که میتواند بهعنوان مجموعهای عظیم از داده برای تحلیل و درک سازوکار جهان بهکار بیاید. در این کتاب مثالهای متنوع و جذابی از واقعیتهایی وجود دارد که نویسنده با استفاده از ابزارهای نوین جمعآوری و تحلیل دادهها به آنها دست یافته است؛ مثلا از روشی صحبت میکند که طی آن با جمعآوری و تحلیل دادههای نور ساطع شده از شهرها در شب توسط ماهوارهها، میتوان به تغییرات تولید ناخالص داخلی کشور دست یافت. گاهی نیز مثالهایی میآورد که با تصور پیشینی ما از واقعیت جهان و انسان اختلاف اساسی دارند. مثلا این تصور غالب که هر چه حلقه دوستان مشترک یک زوج گستردهتر باشد، رابطه آنها مستحکمتر و پایدارتر است، با تحلیل دادههای فیسبوک زیر سؤال رفته و عکس آن اثبات میشود. یا با بررسی کلاندادههای بهدست آمده از اپلیکیشنهای ثبت رویا، بخشی از نظریه فروید درباره خواب دیدن اجسام فالوسشکل به چالش کشیده میشود. نکته مهم آن است که هدف اصلی کتاب به زیر کشیدن قابلیتهای پیمایش و نظرسنجی بهعنوان ابزاری برای جمعآوری اطلاعات نیست، بلکه نشان دادن ظرفیتهای کلاندادهها و ابزارهای نوین جمعآوری داده در پر کردن خلأهای موجود در روشهای کلاسیک است. نکته دیگر آن است که مثالهای گوناگون و واقعیات گاه خیرهکنندهای که نویسنده در کتاب شرح میدهد عمدتا معطوف به جامعه آمریکا هستند. پرسشی که برای خواننده فارسیزبان مطرح میشود آن است که آیا میتوان از ابزارهای معرفی شده در تحلیل جامعه ایران نیز بهره برد؟ به چه میزان؟
به عقیده دکتر محسن گودرزی، جامعهشناس و نویسنده مقدمه ترجمه کتاب «همه دروغ میگویند» وجود ویژگیهای فرهنگ ایرانی تعارف و تمایل به حفظ ظاهر یکی از مخاطرات اعتبار شیوه نظرسنجی است. البته وی تأکید میکند که این ویژگی به شکل تام مختص جامعه ایران نیست، ولی بهصورت شاخصتری در میان ایرانیان دیده میشود و همین مسئله استخراج نتایج صحیح از نظرسنجیها را با مشکل مواجه میسازد. اما شاید با توجه به اینکه به گزارش سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی ضریب نفوذ اینترنت در ایران در سال۹۷ به ۹۰درصد رسیده است (ایسنا، خرداد ۹۸)، بتوان با ملاحظاتی از روشهای مبتنی بر کلاندادههای اینترنتی معرفی شده در کتاب برای بررسی مسائل مختلف در جامعه ایران نیز بهره برد. البته هنوز با توجه به میزان توسعهیافتگی ایران نمی توان نتایج بهدست آمده از این روشها را به کل جمعیت کشور تعمیم داد و در برخی موارد ناچار به محدود کردن محدوده جغرافیایی شد، ولی با درنظر گرفتن گستردگی استفاده از اینترنت بهخصوص در میان جوانان میتوان روی دادههای اینترنتی بهعنوان منبعی قابل اتکا حساب کرد.
کتاب «همه دروغ میگویند» شیرین و جذاب نوشته شده است؛ بهطوری که هر کس آغاز به خواندن آن میکند راغب میشود که تا پایان آنرا بخواند. همچنین مفاهیم پیچیده آماری و اجتماعی را با زبانی ساده و برای همه اقشار خوانندگان به تحریر درآورده و سعی کرده چندان وارد مسائل فنی نشود. من هم در ترجمه تلاش کردم این حس و حال ساده، طنزآمیز و بازیگوشانه کتاب را بازتاب دهم و از خشک و جدی شدن ترجمه که از واقعیت لحن نویسنده کتاب فاصله دارد، جلوگیری کنم. این کتابی است که همه علاقهمندان به مباحث جامعهشناسی، روانشناسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی خوانندگان عمومی با هر سطح تحصیلی میتوانند آن را بخوانند و به تناسب نیاز و درک خود از آن خوشهچینیکنند.