پارکر جنایتکاری سنگدل و ماهر است که جز کاربلدی و حرفهایگری هیچ ویژگی سنتی دیگری ندارد. در قاموس پارکر، تنها چیزی که اهمیت دارد این است که به هر طریق ممکن به هدفش برسد و به همینخاطر از انجام هیچ کاری ابا ندارد. دانلد ای.وستلیک 24بار پارکر را درگیر ماجراهای جذاب مختلف کرد تا اینکه بالاخره در سال 2008 آخرین کتاب این مجموعه به زبان انگلیسی منتشر شد. تاکنون 3کتاب از مجموعه پارکر به فارسی منتشر شده و 3کتاب دیگر نیز در دست انتشار است. در ادامه نگاهی انداختهایم به داستانهای این شش کتاب که به فارسی درآمدهاند.
تسویهحساب
پارکر با همکاری 4نفر دیگر به سرقتی مسلحانه دست میزند و پس از بهدست آوردن پول، مَل رِزنیک که خودش پای پارکر را به این سرقت باز کرده، با تحت فشار قرار دادن همسر پارکر ـ لین ـ به پارکر خیانت میکند. پارکر تا آستانه مرگ پیش میرود، اما پس از تحمل رنج و سختی فراوان، به قصد انتقام، از زندان میگریزد و بهدنبال پس گرفتن سهمش از سرقت میرود. حال رزنیک که پیش از آن چیزی بیش از سارقی خردهپا نبوده به شخصی مهم در سلسله مراتب اکیپ تبدیل شده، بنابراین پارکر برای رسیدن به سهمش باید با گروه عظیمی از خلافکاران رودررو شود.
تغییر چهره
در این کتاب، پارکر پس از عمل تغییر چهره برای سرقت از ماشین حمل پول توسط یکی از دوستانش به نام اسکیم به نیوجرسی دعوت میشود. پارکر و یکی دیگر از دوستان قدیمیاش به محض دیدار با اسکیم و دوستش آلما متوجه میشوند که این زن در فکر خیانت به آنهاست. علاوه بر این یکی از کارکنان دکتر اَدلر (جراح پلاستیک پارکر) بعد از به قتل رسیدن دکتر، پارکر را مقصر مرگ او میداند و او را تهدید به لو دادن موضوع تغییر چهرهاش به اکیپ میکند. بنابراین پارکر مجبور میشود در کنار طراحی نقشه سرقت، برای اثبات بیگناهیاش و جلوگیری از لو رفتن موضوع تغییر چهرهاش، قاتل واقعی دکتر را بیابد.
اکیپ
وقتی نیمهشب، در یکی از هتلهای میامی، از طرف فرستاده اکیپ سوءقصد ناموفقی به جان پارکر صورت میگیرد، او عزمش را جزم میکند تا یکبار برای همیشه از شر اکیپ خلاص شود. بنابراین همان قولی را که در کتاب اول این مجموعه داده بود عملی میکند و با ارسال نامههای متعدد به دوستان خلافکارش، آنها را به دستبرد به اکیپ ترغیب میکند.
سوگوار
کلکسیونر ثروتمندی پارکر را اجیر میکند تا مجسمهای قدیمی و گرانبها را بدزدد، غافل از آنکه همزمان با او یکی از مأموران کگب به نام آگوست منلو هم که برای انجام ماموریتی به ایالاتمتحده آمده چنین قصدی دارد. پارکر و منلو حین سرقت مجسمه با یکدیگر درگیر میشوند.
سرقت
کار غیرممکنی بهنظر میرسد: سرقت از 2بانک و حسابداری کارخانه و تمام جواهرفروشیهای شهر در یک شب. اما با دور هم جمع کردن افراد حرفهای و فرماندهی پارکر شدنی است. همهچیز خوب پیش میرود تا اینکه کینههای شخصی پیشنهاددهنده کار مشکلاتی برای گروه بهوجود میآورد.
شاهدزد
پارکر در پی دریافت چند درخواستنامه کمک از طرف جو شیر، همان سارق بازنشسته که رابط سرقتهای او است، به نبراسکا میرود، البته نه برای کمک به او بلکه برای حفظ امنیت خودش، چراکه با به دردسر افتادن جو شیر امکان لو رفتن هویت و مخفیگاهش وجود دارد. پارکر به محض ورود به سگامورِ نبراسکا متوجه 2موضوع میشود؛ اول اینکه جو شیر دیگر زنده نیست و دوم اینکه افرادی برای به چنگ آوردن میراث وی با هم در ستیز هستند. او بهدنبال کشف معمای مرگ جو شیر وارد مخمصه میشود.
قاموس بی قاموسی
در همینه زمینه :