![در محاق](/img/newspaper_pages/1398/08%20Aban/29/laee/1801.jpg)
حکم توقیف فیلمها بر چه مبنایی صادر میشود؟
در محاق
![در محاق](/img/newspaper_pages/1398/08%20Aban/29/laee/1801.jpg)
سعید مروتی_روزنامه نگار
ممیزی پدیدهای منحصربهفرد در ایران نیست. فیلمها در سراسر جهان برای اکران نظارت میشوند. در هالیوود سالهای طولانی است که سیستم درجهبندی فیلمها وجود دارد؛ جایی که توقیف معنایی ندارد ولی درجهبندیای با دقت و حساسیت انجام میشود؛ درجهبندیای برمبنای قواعدی روشن، ملموس و مشخص که سازندگان فیلمها به خوبی از آن آگاهند. در اینجا اما با وجود نظارت قبل از تولید، فیلمها ممکن است به مشکل بربخورند و بهجای پرده سینما در بایگانی بمانند. در محاق نگاهی به تاریخ سینمای ایران نشان میدهد بسیاری از فیلمهایی که توقیف شدهاند، سرانجام به نمایش درآمدهاند. میشود از فیلمهایی نام برد که در دورهای به مشکل خوردند و بعد از محاق درآمدند و از طرف دیگر میتوان فیلمهایی را نام برد که تا ابد مهر توقیف بر پیشانیشان ماند.
در این سینما فیلمی داشتهایم که رفع توقیفش نیازمند تغییر دولت و عوضشدن حال و هوای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بوده ولی همین فیلم در دوران تسلط فردی بر صدا و سیما از تلویزیون پخش شد که خودش باعث و بانی توقیفش بود! در این سینما فیلمی داشتهایم که 7سال در توقیف بوده و وقتی اکران شده هیچکس نمیتوانسته علت در محاق ماندنش را درک کند. فیلمهایی داشتهایم که نه به دلیل آنچه نمایش میدادهاند بلکه به دلیل آنچه برخی دربارهاش نوشته و به آن نسبت دادهاند توقیف شدهاند. زمانی یک نوشته کوتاه از روزنامه عصبانی عصر کفایت میکرد تا پرونده اکران فیلمی بسته شود. حالا جای آن روزنامهها را سایتها و خبرگزاریهای خاص گرفتهاند که گویی وظیفه سرویس فرهنگیشان گرا دادن به دستگاه ممیزی است تا آنچه متولیان متوجهاش نشدهاند را آنها موکد سازند و جلوی نمایش فیلمی که به هر دلیل آن را نپسندیدهاند بگیرند.
گاهی وقتها دلیل توقیف فیلمها همانقدر خندهدار است که عصبانیت سرگرد باتمانقلیچ- وزیر وقت کشور- از ریختن قهوه بر پایش سر اکران جنوبشهر و بعد دستور توقف نمایش فیلم. اگر توقیف فیلمها در فاصله سالهای 58 تا 62 که هنوز خبری از تثبیت سیاستهای فرهنگی و تعیین ضوابط نبود طبیعی به نظر میرسید، امروز و در اواخر دهه90 نمیتوان پذیرفت فیلمهایی با مهر ممنوع برای نمایش مواجه شوند. همچنان که منطقی نیست با قواعد عصر آنالوگ، فیلمهای عصر دیجیتال را از دیدهشدن محروم کرد. بسیاری از فیلمهایی که سالها در توقیف مانده بودند و عدهای جلوگیری از اکرانشان را تبدیل به مسئلهای ناموسی کرده بودند، با تغییر شرایط، اکران شدند و آسمان هم بر زمین نیامد. فیلمهایی که وقتی روی پرده آمدند مشخص شد قربانی سوءتفاهم شده بودند.
سالهاست با پدیده توقیفشدن فیلمهای دارای پروانه نمایش مواجه شدهایم که نشاندهنده ضعف و بیتصمیمی نهاد تصمیمگیرنده امور سینمایی کشور است. ما در ایران تا دلتان بخواهد «ملاحظات» داریم و تعریف ضوابط هم تا دلتان بخواهد براساس سلایق تعریف میشود و مصداق مییابد. نتیجه اینکه فیلمی که مدیری آن را غیرقابل نمایش میداند از نظر مدیر بعدی اکرانش بلامانع است. خیلی وقتها «توقیف» برای فیلمهایی که چندان واجد ارزش نیستند مشروعیت و اعتبار میآورد. چنان که قدری در توقیف ماندن و سر وصدا و جنجال به راه انداختن میتواند تضمینکننده گیشه باشد. به هر حال همه خوردن میوه ممنوعه را دوست دارند و تنها باید صبر کرد تا زمانش برسد چون به قول فیلم «قصهها»ی رخشان بنیاعتماد که خودش از توقیفی چندساله درآمد «هیچ فیلمی تا ابد در کمد نمیماند!».
«عصبانی نیستم» سالها پشت خط اکران ماند، بارها ممیزی شد و سرانجام پس از جرحو تعدیلهای فراوان از توقیف رهایی یافت و روی پرده آمد.