هنرمندان از وضعیت گروههای نمایشی تئاتر کودک و نوجوان میگویند
صحنهها خاموش، کودکان فراموش
فهیمه پناهآذر ـ روزنامهنگار
تئاتر کودک و نوجوان نفسهای آخر را میکشد اما حالش خوب نیست. تنها ۲ سالن تخصصی پذیرای انبوه نمایشهای کودک و نوجوان است؛ ۲ سالنی که روزگاری جزو سالنهای حرفهای بهحساب میآمد و بهصورت مستمر گروههای حرفهای در آن به اجرای نمایش میپرداختند. اما امروز بهدلیل فقدان سالن، ترافیک اجرا باعث کاهش سطح کیفی کارها شده است. در این میان اگر سالنهایی وجود دارد، هرازگاهی توجهی به تئاتر کودک دارند اما درنهایت بهدلیل مشکلات مالی صرفا بهدنبال درآمدزایی و گذران عمر هستند. مشکلات کیفی و کمی این حوزه نمایشی آنقدر زیاد است که هنرمندانی که علاقه به آن دارند، تئاتر کودک و نوجوان را زنده نگه داشتهاند و بیتوجهی از سوی مسئولان، پیشکسوتان این حوزه را به حاشیه رانده است. با وجود افزایش تماشاخانههای خصوصی در پایتخت اما بهدلیل مشکلات زیاد کسی سراغ ایجاد سالن برای تئاتر کودک و نوجوان نمیرود و دلیل آن را هنرمندان بیشتر کسب درآمد میدانند و اینکه این حوزه از نبود حمایت رنج میبرد.
کودکانی که دیده نمیشوند
عباس جهانگیریان، پژوهشگر و نمایشنامهنویس درباره بیتوجهی به این حوزه و عدم نگاه حرفهای به تئاتر کودک و نوجوان به همشهری میگوید: «نبود توجه به تئاتر کودک و نوجوان در بخشهای دیگر هنر از جمله سینما و موسیقی و حتی ادبیات نیز دیده میشود. هنرمندان بسیاری هستند که سالهاست در حوزه کودک و نوجوان فعالیت دارند، ولی آنچنان شناخته شده نیستند؛ در حوزه تئاتر کودک هم همینطور است. بسیاری از هنرمندانی که به نوعی از بانیان تئاتر کودک و نوجوان هستند، امروز از این گونه تئاتری دور شدهاند. رضا بابک، بهروز غریبپور، بهرام شاهمحمدلو، داوود کیانیان و... از این جمله هستند.» وی ادامه میدهد: «از همین روی است که هنرمندان زیادی در حوزه تئاتر، سینما و ادبیات کودک و نوجوان رو به خلق آثار بزرگسال آوردهاند که من هم ممکن است یکی از آنها باشم که اخیرا دست به نگارش رمان بزرگسال بردهام.»
متولیانی که ساز خود را میزنند
یکی از عواملی که عنوان میشود تئاتر کودک و نوجوان از نبودش رنج میبرد، داشتن یک بانی و حامی است. جهانگیریان معتقد است که مرکز هنرهای نمایشی، حوزه هنری و کانون پرورش فکری که دستی بر آتش دارند هر یک جداگانه کار میکنند، برای کارها تصمیم میگیرند و سیاست جداگانه دارند. وی توضیح میدهد: «اگر تئاتر کودک متولی نداشته باشد نمیتواند پیش برود؛ درحالیکه همه میتوانند درصورت وجود یک متولی مشخص با هم همکاری کرده و حتی با صداوسیما و دیگر نهادها نیز تعامل داشته باشند. در این میان حتی جشنواره تخصصی که در سال یکبار برگزار میشود از عدمنگاه مدیریتی متمرکز رنج میبرد. جشنواره حتما باید دبیرخانهای دائمی داشته باشد که در طول سال فعال باشد و هنرمندان و عوامل مشغول در این حوزه را حمایت کند. به این ترتیب در حوزههای سختافزاری و نرمافزاری مشکلات شهرستانها را هم رفع کند. بچههایی که در شهرستانها کار میکنند با مشکلات زیادی مواجه هستند. بهطور مثال یکی از مشکلاتی که گروهها در شهرستانها دارند، پیدا کردن متنهای خوب است. برخی از ناشران، نمایشنامههایی چاپ کردهاند، ولی تا 70درصد فاقد کیفیت نمایشی است. باید شورایی باشد با سلیقه و پختگی بیشتر اقدام کند و این نمایشنامهها را به انجمنهای نمایشی شهرستانها برساند. ما شهرستانها را رها میکنیم؛ درحالیکه استعدادهای فراوانی در این شهرستانها وجود دارد.»
رکود سالنهای تئاتر فرهنگسراها
هماکنون تنها ۲ سالن بهصورت تخصصی در حوزه تئاتر کودک و نوجوان فعالیت دارند؛ فعالیتی که بسیاری از کارگردانان معتقدند که کیفیت در این سالنهای نمایش پایین آمده است؛ چراکه از گروههای نمایشی جوان گرفته تا مجربتر در پایتخت که هر روز شاهد تولد تماشاخانههای خصوصی هستند، تنها ۲ سالن برای اجرا دارند و به دلیل همین هم این ۲ سالن از تخصصی فاصله گرفته است.
روشنک کریمی که در حوزه تئاتر کودک و نوجوان فعالیت دارد، توضیح میدهد: «در گذشته فرهنگسراها و سالنهای تئاتر آن پتانسیلی بودند برای اجرای گروههای مختلف نمایشی و گروههای حرفهای در سالنهایی چون هنر و مرکز تئاتر کانون اجرا داشتند اما با تعطیلی سالنهای نمایش فرهنگسراها و بودن تنها این دو سالن دیگر سلسله مراتبی برای طی کردن تجربیات وجود ندارد. ما آنقدر آمفیتئاتر استاندارد و سالنهای بزرگ و کوچک در فرهنگسرا داریم که اگر بتوانند فعالیت داشته باشند، ظرفیت خوبی برای گروههای تئاتر کودک و نوجوان بهحساب میآیند.
درآمدزایی مشکل اصلی تماشاخانههای خصوصی
اما نکته دیگر این است که چرا کسی حاضر نیست تماشاخانهای در بخش خصوصی برای فعالیت گروههای تئاتری کودک و نوجوان تاسیس کند. حامد زحمتکش، کارگردان تئاتر که چندی پیش تماشاخانهای را مختص کودکان راهاندازی کرد، درباره اینکه چقدر این تماشاخانه مورد استقبال قرار گرفته یا مسئولان آن را جدی گرفتند، به همشهری میگوید: «تاسیس سالنهای خصوصی برای این حوزه برای کسی گویا اهمیتی ندارد. این سالن با یک سرمایه خصوصی راهاندازی شد. یکی از نکات مهم در این زمینه گروههایی هستند که کار تولید میکنند که باید خود را در این فضا بهروز کنند. سالن خصوصی هزینه دارد و باید اجاره خود را دربیاورد. تئاتر کودک توجیه اقتصادی دارد اگر بهعنوان کالای فرهنگی به آن نگاه کنیم چون مدارس و پیشدبستانیها بهعنوان یک پتانسیل درنظر گرفته میشوند.»
آموزش و پرورش میتواند مؤثر باشد
زحمتکش عنوان میکند: «زمانی این سالنها موفق میشوند که بتوانند توجیه اقتصادی خود را داشته باشند. در این خصوص آموزش و پرورش میتواند مؤثر باشد.» وی یادآور میشود: «آموزش و پرورش اینقدر موانع میگذارد که نتوانید کار کنید؛ مگر اینکه در مدارس غیرانتفاعی بخواهید نمایش اجرا کنید که آن هم مشکلات خود را دارد. اگر هم بخواهید بهصورت سیستماتیک کار کنید، یعنی از طریق آموزش و پرورش درخواست دهید باید کارشناسان آموزش و پرورش نمایش را ببینند و بعد بخشنامه کنند که معمولا توافقات لازم صورت نمیگیرد. معتقدم در سیستم کسانی هستند که حقوق میگیرند و شغلشان این است که «نشود» یعنی نشستهاند پشت میزهایشان که کاری نشود.»
فعالیت خودجوش هنرمندان
در این سالها تنها امید گروهها برای دیده شدن جشنواره تئاتر کودک و نوجوان است که اکنون با میزبانی همدان روزهای ابتدایی خودش را میگذراند اما این جشنواره هم چندان نمیتواند مشکلی از مشکلات را حل کند؛ چراکه خودش بیشترین آسیب را از بیپولی میبیند.
این کارگردان درباره حضور گروههای نمایشی در جشنواره یادآور میشود: «کارهایی که در طول سال به صحنه میروند بهصورت خودجوش از طرف گروههای نمایشی تولید میشوند. بهنظرم برگزاری رویدادی مثل جشنواره هم نمیتواند کمک خاصی انجام دهد؛ جشنواره گردهماییای است برای فعالان این حوزه که گاهی در جشنواره جایی هم ندارند. برخی گروهها بهصورت انتخاب شده در این مهمانی شرکت میکنند و شاید خیلیها که باید حضور داشته باشند انتخاب نشوند یا خودشان نیایند.»
متولیانی که از تئاتر کودک دور هستند
داوود کیانیان، از پیشکسوتان این حوزه از عدمسرمایهگذاری متولیان میگوید و اینکه بهدلیل نبود سالن و مشکلات موجود کارگردانان پیشکسوت باید برای اجرای یک کار صبر کنند. کیانیان به همشهری میگوید: «این شغل و عشق و علاقه ماست که در زمینه کارگردانی فضایی باشد تا کار خود را اجرا کنیم و اگر این فضا نباشد سراغ نویسندگی میرویم. بهنظر میرسد اگر فعالیتی شکل میگیرد خود گروههای تئاتری هستند که خودجوش کار میکنند و چراغ تئاتر را روشن نگه داشتهاند؛ مسئولان روزبهروز دورتر میشوند و مشکلات هم بیشتر میشود.» وی درباره کیفیت کارهای کودک و نوجوان نیز با عنوان این مطلب که هنر هیچگاه به کیفیت مطلوب خود نمیرسد چون همیشه فعالان هنر در حال تجربه و خلق کردن هستند، اضافه میکند: «هنرمند اگر حس کند به نقطه مطلوب رسیده است، احساس مرگ میکند. هنرمند هیچگاه از وضعیت موجود راضی نیست، ولی همانطور که هنرمندان ما در جشنوارههای جهانی بزرگسال شرکت میکنند هنرمندان حوزه تئاتر کودک و نوجوان نیز فعالیت دارند و موفقیتهایی کسب کردهاند. این ظرفیت و پتانسیل وجود دارد اما بهدلیل نبود سرمایهگذاری روی این فعالان و نبود امکانات لازم کمتر بازخوردها را دیدهایم وگرنه فعالان تئاتر کودک و نوجوان با بزرگسال فرق چندانی ندارند.»