
بازشناسی حق شهروندان در شهرشان

محمدمنصور فلامکی _ چهره ماندگار معماری و استاد دانشگاه
ادبیات مکتوب آدمیزادگان، از دورترین روزها و جاها، سخن از تعلق متقابلی دارد که هر فردی با زیستگاه خود برقرار میکند تا سهم خود را بیابد و سهم محیط را بزید و این نکته، دانسته همگان است. این مکان اما به هر دو مقیاس بیشینه و کمینه و به بینشی آن نیز مدام در حال دگرگونی، زیست میشود – نیمی به فرغانه و نیمی لب دریا زیست میشود و روزی به زبان آنافرانک میآید و روزی دگر نیمقاره هنر را به دگراندیشی «اینجهانی» میبرد و – روزی دگر – ما را وامیدارد که همدل با «ادموند هوسرل» باشیم.
همهجا سخن از شهر در میان است؛ جایی که هم مال تو است و هم جای من؛ جایی که ویژگیهای کیفی و کمی با هم میآمیزند.
وصف جای آدمیزاده در شهرش را، چه از زبان شهرسازان بشنویم و چه سراغ داستاننویسان و شاعران و نقاشان برویم تا در باب شهر سخنی ابزارمند و برخاسته از پیوستگیها و وابستگیهای جاری در فضای شهری برایمان بگویند، این مکان مقدس را بهمثابه مادری معرفی خواهند کرد که فرزندانش را به کمک ابزارهایی پرورش میدهد که ما، بهسخنی که در زمینهاش بسیار گفتهایم و «ارزش» نامیده میشود به این ابزارها بنگریم.
ارزشهای جاری در فضای شهرها که براینجهانی – آنجهانی وابستهاند، در نخستین یا والاترین محفل، به مقوله «حق» وابستهاند: حق سخن گفتن، «حق» برخورداری از موهبتهای الهی و طبیعی و دستساختههای بومیان، «حق» ارائه نظر در باب هر آنچه در محیط شهری یافت میشود – من یا تو آنرا ساخته باشیم و چه مادران و پدران نسلها بنا کرده باشند- ...، بار تقدس پیدا میکند. «حق»، در زندگی روزمره آدمیان، بار تقدس خود را مینمایاند.
حق زندگی در شهرها چه ابرشهر و کلانشهر باشد و چه شهرهای کوچک و روستاهایی که براساس زندگی آدمیان بار حقوقی و مدنی پیدا میکنند، به روزهای زندگی ما که در تفاوت و نه در تضاد با روزهای زندگی «هگل» و وحشی بافقی و حافظ زیست میشوند، شاخصهایی درست را تعریف و تعیین میکند. حق، هم براساس قوانین مکتوب و برپایه آنچه در عرف جاری و زنده است، در بسیاری از گسترههای زندگی مردمان ما تعیین و تعریف شده است. حق مالکیت بر خانه و دکان و مدرسه را میشناسیم اما فرصت نیافتهایم حق مالکیت بر کوچه و خیابان و میدان را، همانند سرزمینهای هنوز بکر و دربرگیرنده شهرهای خودمان تعریف کنیم.
همگان میدانند که ارائه تعریف مالکیت بر هر آنچه دارای سند است، همهروزه و همهجا، محقق میشود. اما در گستره شهرهای ما حق بر شهر و چگونگیهای تملک و زندگی مقبول آن، در پهنه زندگی مردمان با ابهامهایی ژرف روبهروست.