تقدم اصلاح روابط دوجانبه بهجای ابتکار هرمز
نصرتالله تاجیک _ کارشناس مسائل منطقهای
انتشار برخی گزارشهای مثبت درخصوص اصلاح روابط میان ایران با کشورهای عربی امارات و عربستان هنوز فاصله زیادی دارد با آنچه جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان ابتکار صلح هرمز در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کرد. اینکه بیشتر امارات و کمتر سعودی علائمی درخصوص بهبود روابط با ایران صادر میکنند، ناشی از سلسله تحولاتی است که در منطقه اتفاق افتاده است؛ ازجمله ساقط شدن پهپاد آمریکایی و بیعملی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا درقبال این حمله موشکی ایران، ماجرای آسیب دیدن نفتکشهای سعودی و اماراتی و حمله به تأسیسات نفتی آرامکو و منطقه نفتی نجران در عربستان. این سلسله اقدامات دست بهدست هم دادند تا سعودیها و اماراتیها به جای امید بستن به اقدام نظامی ترامپ علیه ایران، ترجیحا در یک روند سیاسی مسائلشان با ایران را حل کنند.
در عین حال مسائل دوجانبه با ترتیبات امنیتی منطقه تفاوت بسیاری دارد و در لایه متفاوتی قابل تحلیل است. تا جزئیات ترتیبات امنیتی منطقه مشخص نشود و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس اطمینان حاصل نکنند که هژمونی ایران در هر طرحی تقویت نمیشود، ابتکار صلح هرمز را برنخواهند تابید. برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس معتقدند که هرگونه ترتیبات امنیتی میان ایران و آنها بهعلت توانمندیهای نرم و سختافزاری ایران در عمل باعث افزایش سلطه ایران میشود؛ بنابراین بعید بهنظر میرسد با ترتیبات امنیتی بتوان با کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس پیشرفت رو به جلو داشت، ولی از منظر روابط دوجانبه برخی اصلاحات قابل انجام است.
از منظر روابط دوجانبه میتوان به طرح دغدغههای میان 2کشور پرداخت و به شرایط زمانی قبل از ماجرای 2011 بهار عربی نزدیک شد که ترس زیادی بر اندام حکومت سعودیها انداخت و باعث شد آنها برای از سر گذراندن این نسیم با سیاست خارجی ایران در لبنان، عراق و سوریه مقابله کنند. طرح مگاپروژههایی همچون ابتکار صلح هرمز بهتر است بعد از اصلاح این روابط دوجانبه مطرح شود. اگر مگاپروژهها اقتصادی باشند، کشورهای عربی ترسی نخواهند داشت، ولی جنبههای امنیتی آن همچون پیشنهاد یک ائتلاف بهراحتی مورد پذیرش عربستان و امارات قرار نخواهد گرفت. برای اصلاح مشکلات سیاست خارجی ایران با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بهتر است ابتدا نسبت به رعایت دغدغهها و خطوط قرمز طرف مقابل ایجاد اطمینان کرد. این اتفاق نیز ترجیحا باید در قالب روابط دوجانبه بیفتد. جمهوری اسلامی ممکن است با امارات و سعودی بهصورت جداگانه به جمعبندیهایی برسد، ولی اگر قرار باشد هر دو ذیل صلح هرمز تعریف شوند، مشکلی را حل نمیکنند. از منظر استراتژیک بهتر است سیاست خارجی جمهوری اسلامی وارد فضای اصلاح روابط بهصورت 2 به 2 با کشورهای حاشیه خلیجفارس شود، نه ایجاد یک سازمان با ترتیبات امنیتی.
غیر از ضرورت اصلاح روابط دوجانبه، طرح صلح هرمز بهعلت ایراداتی که دارد نمیتواند راهگشا باشد؛ نخست اینکه جزئیاتش معلوم نیست، دوم اینکه کار آکادمیک روی آن صورت نگرفته است و سوم اینکه لابیگری برایش انجام نشده است. کشوری که طرح میدهد حداقل باید حمایت 2 یا 3کشور را جلب کند. چهارمین ایراد به طرح آن است که در مواجهه با طرح آمریکا رسانهای شد. چنین طرحهایی به نتیجه نمیرسند و در نهایت اینکه بهعلت تحولاتی که در خلیجفارس اتفاق افتاد، جمهوری اسلامی دست برتر احساس کرد و طرح خود را در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کرد. نباید از این طرح با چنین شرایطی انتظار گستردهای داشت و باید به همان ابعاد و قالب فضای طرح شدنش اکتفا کرد. بیشترین بهرهای که ایران میتوانست از چنین طرحی ببرد رفع اتهام ایجاد آشوب در منطقه بود و نباید امید بیشتری به آن بست. اصلاح روابط دوجانبه همچنان دستور کار اصلی ایران جدای از فراواقعیتهای ابتکار صلح هرمز میتواند باشد.