• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
چهار شنبه 24 مهر 1398
کد مطلب : 85598
+
-

چند بیمار نیازمند با اهدای اعضای بدن 2 بیمار مرگ مغزی، نجات یافتند

2مرگی که چندین زندگی بخشید

2مرگی که چندین زندگی بخشید


خانواده زن و مرد کرجی هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردند که عزیزان‌شان را در جریان 2حادثه از دست دهند اما وقتی فهمیدند آنها دچار مرگ مغزی شده‌اند و دیگر به زندگی برنمی‌گردند، تصمیم گرفتند با اهدای اعضای بدن آنها چندین بیمار نیازمند را نجات دهند.
به گزارش همشهری، ثریا مصیبی، زن 48ساله، ساکن حصارک کرج بود. او با دختر و پسر جوانش زندگی می‌کرد و به سختی بار سنگین زندگی را با خیاطی به دوش می‌کشید. او از اینکه توانسته بود به تنهایی دختر و پسرش را سر و سامان دهد، خوشحال بود. زن جوان با وجود اینکه سابقه بیماری خاصی نداشت اما از حدود یک هفته قبل فشار خونش دچار نوسان شد. پزشکان گفتند که فشار خونش به‌شدت بالا رفته و باید دارو مصرف کند. از همان روز او تحت نظر پزشکان شروع به مصرف داروهای فشار خون کرد اما فایده‌ای نداشت و هر روز اوضاعش بدتر از قبل می‌شد؛ تا اینکه یک روز وقتی او را به‌خاطر حال بدش به بیمارستان منتقل کردند در آنجا اعلام شد که فشار خون باعث خونریزی مغزی و زن دچار مرگ مغزی شده است. خانواده زن جوان باورشان نمی‌شد او که تا همین چند روز قبل سخت کار می‌کرد و با خیاطی مخارج خانواده را تامین می‌کرد، یکباره از دست رفته است. دختر و پسر جوان ثریا هم از دست دادن مادرشان را باور نداشتند اما حادثه‌ای که اتفاق افتاده بود، واقعیت داشت.
در شرایطی که این خانواده برای به تن کردن رخت عزا آماده می‌شدند، مسئولان بیمارستان به آنها پیشنهادی دادند؛ پیشنهادی که می‌توانست موجب نجات چند بیمار نیازمند شود. آنها از خانواده مصیبی خواستند اعضای بدن متوفی به بیماران نیازمند اهدا شود. با اینکه این خانواده در برابر تصمیم دشواری قرار گرفته بودند اما بعد از مشورت تصمیم گرفتند این پیشنهاد را قبول کنند و با اهدای اعضای بدن ثریا به بیماران نیازمند، نام او را برای همیشه زنده نگه دارند.
خواهر ثریا در این‌باره به همشهری می‌گوید: «همه‌‌چیز به‌طور ناگهانی اتفاق افتاد و هنوز هم باورمان نمی‌شود که خواهرمان را از دست داده‌ایم. او زن صبور و مظلومی بود. سخت کار می‌کرد و هدفش خوشبخت کردن بچه‌هایش بود اما خیلی زود ما را ترک کرد.» او ادامه می‌دهد: «قبلا وقتی درباره افرادی که اعضای بدنشان اهدا شده بود، صحبت می‌کردیم خواهرم می‌گفت موافق این کار است و حتی یک مرتبه گفت اگر برایش چنین اتفاقی افتاد دوست دارد اعضای بدنش اهدا شود. او وقتی این حرف را می‌زد یک درصد هم فکرش را نمی‌کرد که چنین حادثه‌ای برایش اتفاق بیفتد اما حادثه خبر نمی‌کند.» آنطور که خواهر این زن می‌گوید وقتی آنها با پیشنهاد مسئولان بیمارستان برای اهدای عضو مواجه شدند، تصمیم گرفتند همانطور که خواهرشان خواسته عمل کنند: «من و بقیه خواهران و برادرانم، پدر و مادرمان و 2 فرزند خواهرم خیلی زود با پیشنهاد بیمارستان موافقت کردیم تا اعضای بدن او به بیماران هدیه شود. با این کار روح ثریا هم شاد خواهد شد.» به گفته خواهر ثریا، قلب او به‌دلیل داروهایی که مصرف کرده بود قابلیت پیوند به بیمار دیگری را نداشت اما کلیه‌ها و کبد وی پس از جداسازی به بیماران دیگر پیوند زده شد.



جای خالی مرد مسجدی



دومین نفری که در روزهای اخیر اهدای اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند زندگی بخشید، ابراهیم شهاب نام دارد؛ مردی 45ساله ساکن کرج که معلول و مردی خوش‌قلب و بی‌آزار بود. او با خواهرش زندگی می‌کرد و عادت داشت هر روز صبح پیش از بیدار شدن خواهرش برای او نان تازه بگیرد. چند روز قبل او طبق عادت هر روزه‌اش کمی زودتر بیدار شد تا به نانوایی برود اما همین که می‌خواست از حیاط خانه بیرون برود، ناگهان تعادلش برهم خورد و به زمین افتاد. صدای افتادن او آنچنان بود که خواهرش سراسیمه از خواب بیدار شد و وقتی نگاهی به حیاط انداخت برادرش را دید که با سری خونین روی زمین افتاده بود. او خیلی زود با برادرزاده‌هایش تماس گرفت و از آنها کمک خواست. آنها خودشان را بالای سر عموی‌شان رساندند و با کمک آنها عمو ابراهیم به بیمارستان منتقل شد. مصطفی، برادرزاده ابراهیم می‌گوید: «در بیمارستان عمو ابراهیم چند ساعتی تحت نظر بود تا اینکه دوباره او را به خانه برگرداندیم اما ساعتی بعد دوباره عمه‌مان تماس گرفت و گفت عمو دوباره حالش بد شده است. وقتی بالای سرش رفتیم معلوم بود که این بار حالش بدتر از قبل است.» او ادامه می‌دهد: «از گوش‌های عمویم خون می‌آمد و حالت تهوع داشت. با عجله او را به بیمارستان رساندیم اما پزشکان بعد از معاینه پیکر نیمه‌جان عمویم گفتند ضربه شدیدی به سرش وارد شده است. چند ساعت منتظر ماندیم تا سرنوشت او مشخص شود و بالاخره گفتند که عمو ابراهیم دچار مرگ مغزی شده است.» معمولا وقتی بیماری دچار مرگ مغزی می‌شود، مسئولان بیمارستان و واحد فراهم‌آوری اعضای پیوندی با خانواده بیمار مرگ مغزی رایزنی می‌کنند تا اعضای بدن او اهدا شود اما این بار برعکس این رویه اتفاق افتاد. این بار خانواده شهاب خودشان به مسئولان بیمارستان پیشنهاد کردند که اگر ابراهیم به زندگی برنمی‌گردد، اعضای بدنش اهدا شود. برادرزاده ابراهیم در این‌باره می‌گوید: «قبلا درباره بیماران مرگ مغزی و غیرقابل برگشت بودن آنها شنیده بودم؛ به همین دلیل به مسئولان بیمارستان گفتم که ما حاضریم چنین کاری را انجام دهیم. با اینکه دل کندن از عمویم برایمان سخت بود اما چون می‌دانستیم با اهدای اعضای بدنش چندین بیمار نیازمند از مرگ نجات پیدا می‌کنند تصمیم به این کار گرفتیم تا روح او شاد شود. به این ترتیب کبد و کلیه‌های عمویم جدا و به چند بیمار پیوند زده شد.» آنطور که این جوان می‌گوید حالا جای عمو ابراهیم بیشتر از قبل خالی است: «عمویم با اینکه بیمار بود اما آزارش به هیچ‌کس نمی‌رسید. او عادت داشت برای نماز به مسجد برود. حالا چند روزی است که جای او در مسجد محله‌مان خالی است و تا همین چند روز قبل همه سراغش را می‌گرفتند تا اینکه بالاخره فهمیدند او دچار مرگ مغزی و اعضای بدنش نیز اهدا شده است.»

این خبر را به اشتراک بگذارید