عمرانخان پیامرسان یا میانجی؟
احمد فاطمینژاد _ استاد علوم سیاسی
روز یکشنبه 21مهر، عمرانخان در ادامه رایزنیها و گمانهزنیهای قبلی به تهران آمد و در کنفرانس خبری مشترک با روحانی تأکید کرد که «برای تسهیل گفتوگو میان تهران و ریاض» تلاش خواهد کرد. طبق اخبار موجود قرار است عمرانخان پس از تهران به ریاض رفته و در این زمینه با سران عربستان نیز مذاکره کند. البته اخبار میانجیگری پاکستان میان ایران و عربستان از مدتها قبل در رسانهها مطرح بوده و از نقل و انتقال پیام میان ایران و عربستان از مسیر پاکستان بهصورت گسترده صحبت شده است. اما از یکماه پیش و مصادف با سفر عمرانخان به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی این اخبار جدیتر شده است.
سران ایران و عربستان نیز پیامهای مثبتی را بهطور غیرمستقیم و در گفتوگوهای رسانهای برای یکدیگر فرستادهاند. برای مثال، بنسلمان چندی پیش در مصاحبهای اعلام کرد که جنگ بدترین راهحل برای روابط ایران و عربستان است و از شیوههای مسالمتآمیز استقبال میکند. رئیسجمهور و وزیر خارجه ایران نیز بهکرات اعلام کردهاند که آماده رایزنی و مذاکره مستقیم و غیرمستقیم با عربستان هستند. علاوه بر این، رسانهها طی ماههای گذشته چندبار خبر از پیغامهای عربستان به ایران از طریق واسطههای متعدد نظیر نخستوزیر عراق یا پاکستان دادهاند. با این وصف، بهنظر میرسد زمینه برای میانجیگری و حل و فصل مسائل بنیادین میان ایران و عربستان فراهم است.
در این فضا، روز شنبه وزارت خارجه پاکستان در بیانیهای مدعی شد که پاکستان هیچ پیام یا نامهای از عربستان به ایران منتقل نکرده و ولیعهد سعودی نیز از پاکستان نخواسته است که نقش میانجی میان ایران و عربستان را ایفا کند. طبق این بیانیه، احتمال برقراری گفتوگو میان ایران و پادشاهی عربستان که «هر دو کشورهای برادر پاکستان هستند» نتیجه تلاش نخستوزیر پاکستان برای برقراری صلح در منطقه و به ابتکار ایشان انجام شده است.
بنابراین، بهنظر میرسد که پاکستان در تلاش خود برای تنشزدایی میان ایران و عربستان فراتر از ایجاد صلح میان «کشورهای برادر» یعنی ایران و عربستان، دغدغه کسب منزلت در نظمسازی منطقهای را دارد. تأکید بیانیه فوقالذکر بر ابتکار پاکستان در این مسیر نشاندهنده این دغدغه است. بهعبارت دیگر، عمرانخان نمیخواهد صرفاً یک پیامرسان ساده باشد که نقشی در ایده مذاکره و حل منازعه ندارد؛ بلکه میخواهد نقش یک میانجی فعال و خیرخواه امت اسلامی را داشته باشد. پاکستان اگر خواهان این نقش است، باید تلاش کند برای چند مسئله اساسی بهدنبال راهحل قابلپذیرش باشد، زیرا طی ماههای اخیر همان اندازه که تمایل ایران و عربستان برای حل و فصل مسائل فیمابینشان افزایش یافته، نشانههای تنش میان آنها نیز پررنگ شده است. مهمترین مسائلی که یک میانجی کارآمد در رابطه میان ایران و عربستان نباید از آنها غفلت کند، عبارتند از:
نخست، سران عربستان به شیوه مستقیم و غیرمستقیم ایران را مسئول وقایع آرامکو معرفی کرده و خواهان واکنش جامعه جهانی بهویژه آمریکا نسبت به آن بودهاند. طی روزهای اخیر آمریکا تصمیم گرفته با اعزام نیرو و تجهیزات، به تعبیر پمپئو، «موازنه قدرت» را در منطقه به نفع عربستان تعدیل کند. آیا این آمادگیها نمیتواند نوعی زمینهچینی برای برخورد با ایران باشد؟
دوم، طی ماههای اخیر نفتکشهای ایرانی چندبار با وقایع مشکوک مواجه شدهاند. آخرین واقعه از این دست طی روزهای گذشته در دریای سرخ و در چند ده مایلی جده رخ داد. این نشانه نگرانکنندهای است؛ بهویژه اینکه مسئولیت این حمله از سمت گروه تروریستی خاصی پذیرفته نشده است. درحالیکه تروریستها معمولا عملیات میکنند تا دیده شوند. آیا این پنهانکاری و ابهام احتمالاً حاکی از دست داشتن برخی دولتهای مخالف با ایران نیست؟
سوم، طی یک ماهه اخیر همزمان با پیادهروی اربعین (که نوعی قدرتنمایی شیعیان است)، شهرهای مختلف عراق به آشوب کشیده شد و رسانههای حامی عربستان خوشحالی خود را از این وقایع پنهان نمیکردند. این در حالی بود که نخستوزیر عراق سرگرم میانجیگری میان عربستان و ایران بود. میتوان ادعا کرد که وقایع مذکور عبدالمهدی را از دور میانجیگری میان تهران و ریاض خارج کرد. آیا این نشانه تداوم جدال ایران و عربستان در میدان عراق است؟چهارم، با وجود درخواستهای متعدد یمنیها برای آتشبس سراسری و قطع کامل حملات به یمن، عربستان صرفا موافق آتشبس محدود بوده که البته همین نیز از سوی انصارالله رد شده است. تداوم جنگ در یمن یعنی تداوم ریشه منازعه ایران و عربستان طی سالهای اخیر. سؤال اساسی این است که عمرانخان بهعنوان میانجی در این مورد چه ابتکاری اندیشیده است؟پنجم، منازعه ایران و عربستان تا حدودی به سایر مسائل منطقه و فرامنطقه نیز گره خورده است. میتوان ادعا کرد که بخشی از منازعه فعلی ایران و عربستان به منازعه تهران و واشنگتن مرتبط است. در این مورد عمرانخان چه اندیشهای دارد؟ البته برخی از رسانههای پاکستانی خبر دادهاند که عمرانخان همزمان بهدنبال میانجیگری میان تهران- واشنگتن نیز هست. این نشان میدهد که وی از عمق منازعه آگاه است اما باید این سؤال را پرسید که آمادگی مداومت و پشتکار در این زمینه را دارد یا خیر؟ چون بیصبری و دلسردی یکی از آفات بنیادی میانجیگری است.در مجموع، بهنظر میرسد که با توجه به جایگاه پاکستان در جهان اسلام و رابطه مطلوب این کشور با ایران و عربستان، زمینههای موفقیت عمرانخان در میانجیگری بین تهران و ریاض فراهم است؛ بهویژه اینکه سران ایران و عربستان طی ماههای اخیر تمایل خود را برای تنشزدایی اعلام کردهاند. اما باید درنظر داشت که منازعه این دو کشور بسیار پیچیده است و اگر عمرانخان مدعی میانجیگری بین آنهاست باید پیشاپیش گزینههای متعددی را برای هر مسئله موجود میان ایران و عربستان داشته باشد تا در میانه راه با بنبست مواجه نشود.