راهبان دلاور
احمد مسجدجامعی _ عضو شورای شهر تهران
این روزها «تعزیه جناب حر بن یزید ریاحی» در تپههای عباسآباد در بوستان آب و آتش در دست اجراست. یکی از پرجاذبهترین قسمتهای تعزیه، داستان حر دلاور است که نه فقط در قدیم بلکه در روزگار ما هم توجه هنرمندان بزرگ را برانگیخته است. با آنکه سیدالشهدا اصحاب بسیاری مانند زهیربن قین و حبیب بن مظاهر و بریر داشت اما در میان آنان حر جایگاهی بلند دارد، با آنکه حر اساساً از اصحاب امام نبود بلکه در سپاه دشمن بود. او نخستین کسی است که به رویارویی امام رفت و بیتردید در آنچه در دشت کربلا به وقوع پیوست نقشی مهم داشت. برای سیدالشهدا آنچه اهمیت داشت تحول حر بود و به همین سبب به او گفت تو حر و آزادهای همانطور که مادرت تو را به این نام خواند. به واقع حرکت سیدالشهدا برای پدید آمدن شخصیتهایی چون حر بود که همگان را زیر و رو کند.
داستان کربلا از هر دو سوی نبرد، مملو از شخصیتهای ناشناخته است یعنی کسانی که فقط در واقعه کربلا از آنها نامی به میان میآید. یکی از آنها حر بود که پیش از آمدن سیدالشهدا بهسمت کوفه تنها به دلاوری و جنگاوری شناخته میشد و بهخاطر همین در زمره فرماندهان و راهبانان حاکم عراق بود.
یکی از وظایف حکومتها، نخست حفظ و ایجاد امنیت در شهرها و افزون بر آنها نگهداشتن امنیت راهها بود که مایه گسترش بازرگانی و دادوستد میشد بهویژه در ایام گزاردن آیین حج راهبانی اهمیتی دو چندان مییافت. از اینرو در احکام اسلامی برای «اخافه ناس» یا ترساندن و هراساندن مردم حکم اعدام درنظر گرفته شده است. یکی از مصادیق مفسد فیالارض، ترساندن مردم با شمشیر و ادوات جنگی است. کاری که میتوان معاویه را آغازگر آن دانست.
پس از صفین و ماجرای حکمیت، معاویه گروههایی را به شهرهای عراق و مناطق پیوسته به آن، بهویژه بصره، گسیل داشت. مأموریت آنها قتل و غارت و جنگهای نامنظم شهری و برونشهری بود.
به این ترتیب او خلافت امیرالمومنین(ع) را گسیخته و ناتوان از برقراری امنیت جلوه میداد و از طرف دیگر امکان تشکیل یک سپاه بزرگ و متحد را، که بتواند در برابر خودش بایستد، از میان میبرد. این دوره از خلافت امیرالمومنین(ع) در تاریخنگاری اسلامی با عنوان «غارات» شناخته میشود و مشهورترین اثر در این باب «کتاب الغارات» مورخ شیعی ابراهیم ثقفی کوفی اصفهانی (متوفی81ق) است که به خوبی و آراستگی به همت مرحوم استاد میرجلالالدین محدث ارموی در 2جلد تصحیح و منتشر شده است. امیر در برابر هیچیک از اینها تاب نیاورد و برای همه آنها دستههای نظامی گسیل میکرد. به هر حال در زمان امیر نهادی به نام شرطه بهمعنای پلیس امروزی، در شهرها شکل گرفت و فرماندهی مستقیم آن زیر نظر آن حضرت بود.
شرطه بهمعنای ارتش نبود بلکه چونان شهربانی بهمعنای امروزی بود و وظایفی شهری و بینشهری داشت و از حقوق شهروندی بهویژه امنیت دفاع میکرد. هرچند در مواردی کار آنها با ارتش همپوشانی داشت. در قضایای غارات ارزش این گروه شناختهتر شد و این نهاد کارکرد خود را در حکومت و قدرت نشان داد و پس از شهادت امیر هم این تجربه ادامه یافت. حر به واقع نقش شرطه را برای دستگاه اموی داشت و نگهبان امنیت راهها بود. از اینرو برای بستن راه روی سیدالشهدا و همراهی با آن حضرت و جلوگیری از ورود ایشان به کوفه انتخاب شد.
سیدالشهدا نه از راه اصلی کوفه بلکه از راه دیگری که منازل و توقفگاههای آن نیز شناخته بود رو به سوی کوفه گذاشت و حر در میانه راه با ایشان تلاقی کرد. وظیفه اول حر این بود که مانع ورود امام به کوفه شود و در این راه موفق شد. اما اهمیت حر در امر دیگری است و آن تحولی است که بر اثر مجالست و همدلی با سیدالشهدا برای او پیش آمد. گفتوگوهای حر با سیدالشهدا جملگی حاکی از ادب حر و تکریم او در حق سیدالشهداست.
منبریهای تهران میگفتند آنچه موجب نجات حر شد جز شجاعت، ادب او بود این تحول و ادب در متون نمایشی جدید و قدیم، جایگاه حر را ویژه میکند. از اینرو داستان حر بارها در کانون توجه قرار گرفته است. در سال 1370گروهی برای اجراهای آیینی به جشنواره جهانی آوینیون در فرانسه رفتند. معینالبکاء مرحوم هاشم فیاض از تعزیهشناسان و تعزیهخوانان بنام بود و با هنرمندی تمام چند تعزیه در محوطه کلیسای تاریخی سلستن اجرا کرد که به روشنی دیدم بیشترین اقبال به تعزیه حر بود. ناصر تقوایی نیز کار ارزشمند دیگری بسامان رسانید و «تمرین آخر» را به «حر دلاور» اختصاص داد و براساس یکی از متون کهن از آنِ میرعزای کاشانی از تعزیهخوانان تکیه دولت تهران فیلمی ساخت. جدیدترین کارهای هنری که با محوریت حر ساخته شده باز هم از میراث میرعزای کاشی است که این بار در قالب مجلس تعزیه جناب حربن یزید ریاحی و به همت مجید خسروآبادی و آهنگسازی فردین خلعتبری در حال اجراست. جالب است که در تعزیه معمولاً نقش عباس و حر، بازیگران واحدی دارد؛ یعنی آنان که عباسخوان هستند، حرخوان هم هستند. زیرا هر دوی آنها فرماندهی بزرگ، بلند قامت، دلیر، رشید و استوار بودهاند. به هر حال از آنجا که تصویر واقعه کربلا بدون شخصیت حر گویی چیزی کم دارد در تعزیه تا حد ممکن بر این صحابه مودب سیدالشهدا تأکید شده است.