عاشق شب بیدار میهن
مسعود خسروی ـ پزشک؛ متخصص رادیولوژی
شانزدهمین روز از ماهی که در آنیم(مهر) زادروز مردی است که وجودش از عشق به ایران، مردمان آن و دانش و آگاهی آکنده بود.
همه کسانی که مرحوم ایرج افشار یزدی را میشناسند او را آینه تمامنمای عاطفه و وجدان انسانی میدانند.
علاقه و پیگیری شگفتآور به کار تحقیق و مطالعه هرگز او را در سالنهای مطالعه محبوس نکرد.
استاد به بسیاری از روستاهای ایران سفر کرد و با دانش فراگیر و حافظه نیرومند خود، نشانههای فرهنگ و تاریخ ایران را جست، یافت و نمایاند.
با این همه، گشت و گذار و سیر و سفر در جایجای ایران او را از تحقیق و پژوهش تئوریک دور نکرد و چه روزها بلکه شبهایی که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران که خود پایهگذار آن بود به تفحص و کتابداری، حتی در سطح قفسه چینی گذراند، تا جایی که به «پدر کتابشناسی ایران» معروف شد.
خوشرویی، مهربانی، گذشت و رادمردیاش موجب میشد هر دیداری با او حتی اگر کوتاه، به آشنایی و هر آشنایی به دوستی بینجامد. نگارنده که 40 سال از استاد کوچکتر و از کودکی شاهد دوستی پدرم با ایشان بودم، به دلایلی که برشمردم، به او عشق میورزیدم و دمی با او بودن را غنیمت میشمردم.
هنوز هم هستند کسانی که استاد شبی در سفر به روستایی در منزلشان بیتوته کرده بود و خاطره حضور و صحبتش را گرامی میدارند.
موقوفات استاد در شمال شهر تهران چنان وسیع هستند که قیمت گذاشتن روی آنها بسیار دشوار است. با این همه خود در یک واحد آپارتمانی، کهنهساز با اثاثیه ساده که شامل اسباب فرسوده، چند مبل کهنه و چندهزار کتاب میشد، میزیست.
او که در دانشگاههای سوئیس و ژاپن تدریس کرده بود، چنان با مردم روستاها میآمیخت که گویی پا از آنجا فراتر نگذاشته است.
از رفتار و گفتارش پیدا بود که زندگی پرتجمل و مرفه را خوش نمی دارد و هر چه رفاه و ترقی و تعالی بود برای کشورش آرزو میکرد.
ایران را دوست میداشت، چنانکه فرزندی مادرش را. با یقین و اطمینان شهادت میدهم که هیچ نقطه از این سرزمین (حتی یزد و تهران) را به جای دیگری از آن ترجیح نمیداد و همهجای ایران سرایش بود. این خصیصه در نگاهش به تاریخ نیز هویدا بود. تاریخ ایران باستان را با شگفتی و شکوه بازمیتاباند و در عین حال سختیها، دشواریها و شب بیداریهای بسیاری برای تصحیح متون مربوط به سدههای اولیه تا میانی پس از اسلام تحمل میکرد. همه دانشآموزان این سرزمین را فارغ از دین و آیین و قومیتشان دوست میداشت و به تلاش و آموختن بیشتر تشویق میکرد.
اسکندرنامه، گاهشماری در ایران قدیم و ریاض الفردوس از جمله 300 اثر منتشر شده اویند.
پایان سخن اینکه ایرج افشار در خدمت به فرهنگ ایران از قدم نهادن در دهکورههای دور، شب را به صبح رساندن در پای کتاب و چراغ و دست شستن از مال و دارایی نهراسید. برای او پیشرفت کشورش بر همه منافع و مقاصد شخـصی اولـویت داشــت.
ایرج افشار ـ نویسنده و ایرانشناس