• یکشنبه 23 شهریور 1404
  • الأحَد 21 ربیع الاول 1447
  • 2025 Sep 14
چهار شنبه 10 مهر 1398
کد مطلب : 82412
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xZWq
+
-

جای حیوان، جنگل است نه کوله‌پشتی دختران

درام‌های زندگی یک کارگردان حیوانات سینمایی

جای حیوان، جنگل است نه کوله‌پشتی دختران

نگار حسینخانی_روزنامه نگار

درام‌های زندگی‌اش را حیوانات ساخته‌اند. شادی‌هایش را آنها خلق کرده‌اند و تراژدی‌اش زندگی بدون آنهاست. امیرحسین توحیدرهبری‌ به پدرخوانده حیوانات معروف است؛ نخستین مربی بازی گرفتن از حیوانات جلوی دوربین. او تئاتر خوانده، در سینما فعالیت کرده و با لنز دوربین آشناست. وقتی با او گفت‌وگو می‌کنیم تازه کروکودیلش (آقا سعید) را از دست داده و با یکی دیگر از تراژدی‌هایش روبه‌رو شده است. بسیار گلایه‌مند است و می‌گوید با اینکه نوع فعالیتش در سینما بسیار محدود و منحصر به اوست، اما کم جفا ندیده است. از همکاری‌هایش با کارگردانان مختلف می‌گوید و اینکه زندگی‌اش را وقف این کار کرده و باز قصه تکراری حمایت نشدن را برایمان تعریف می‌کند.

 غیر از شما دیگرانی هم هستند که بتوانند از حیوانات بازی بگیرند و این فعالیت دغدغه اصلی‌شان در سینما باشد؟
پیش از انقلاب امان‌الله منطقی بود که می‌توانست از حیوانات بازی بگیرد. او پیش از مرگش به پاریس رفته بود و در این شهر زندگی می‌کرد. وقتی فهمید من در ایران چنین کاری انجام می‌دهم خیلی خوشحال شد و در تماسی تلفنی برای ادامه این کار راهنمایی‌ام کرد. اما متأسفانه به این کار حرفه‌ای نگاه نمی‌شود. گاهی در سریال‌ها و فیلم‌ها از مربیان حیوانات یا قاچاقچیان حیوان می‌خواهند حیواناتی را برایشان جلوی دوربین بیاورند، درحالی‌که کار در مدیوم سینما برای بازی گرفتن از حیوان به شناخت نیاز دارد. همین نشان می‌دهد که سینمای ما هنوز حرفه‌ای نشده است. آن زمان که چنین فعالیتی را شروع کردم فقط باغ‌وحش ارم و مشهد وجود داشتند. آن دوران شخصی بود به نام نمازی که اسب برای گروه‌های فیلمبرداری می‌برد و یک نفر دیگر هم بود که مرغ ‌و خروس سر صحنه می‌آورد. اما در زمینه حیوانات وحشی کسی جز در سیرک‌ها فعالیت نمی‌کرد. این کار بسیار مهم و حساسی است. اینکه کسی حیوانات را تعلیم دهد، سالم به سر صحنه ببرد، از آنها بازی بگیرد طوری که کسی آسیب نبیند و برای حیوان مشکلی ایجاد نشود و سالم حیوان را بازگرداند.

 می‌توانید به چند شگردتان درباره کار کردن با حیوانات اشاره کنید؟
هر حیوان اخلاق و ویژگی‌های خاص خودش را دارد و با هر یک متفاوت از دیگری رفتار می‌شود. مثلا در پروژه‌ای، یکی از شرکت‌ها برای ساختن آگهی‌ محصولاتش نیاز به ببر داشت. یک نفر را از سیرک به این پروژه معرفی کردم. اما حس کردم اینطور تصور شد که وقتی تعلیم‌دهنده ببر حضور دارد، حضور بنده چندان مهم نیست. سال93 جلسه‌ای 5میلیون تومان قرارداد بسته شد که در 4جلسه برای فیلمبرداری تبلیغاتی محصولات این شرکت از ببر فیلمبرداری شود. برای حرکت ببر که باید می‌دوید و از جلوی دوربین رد می‌شد چند روز گروه معطل و دچار مشکل شد. دلیل این بود که تربیت‌کننده ببر پشت حیوان می‌ایستاد و حیوان دمش را جمع کرده و درست حرکت نمی‌کرد. تا اینکه یک روز به زمان فیلمبرداری اضافه شد و شرکت ضرر کرد. مداخله کردم و خواستم حیوان را به من بسپارند. این کار نیاز به روانشناسی حیوانات داشت. به تعلیم‌دهنده گفتم پشت حیوان نایستد و جایش را تغییر دهد و حیوان را صدا کند. وقتی آن صحنه با موفقیت ضبط شد، گروه فهمید کارگردانی حیوان با تربیت آن و... متفاوت است.

 با توجه به این گفته، گروه‌ها بیشتر زمان شکست در کارگردانی حیوانات به شما مراجعه می‌کنند؟
مثلا گروه فیلمبرداری قصد دارد از گربه‌ای فیلمبرداری کند. در توضیحات صحنه آمده: گربه از جلوی دوربین می‌گذرد و در سمت دیگر خیابان می‌ایستد و آب می‌خورد. چند سال پیش چنین صحنه‌ای را برایم تشریح کردند و خواستند قیمتی برای چنین بازی‌ای تعیین کنم. وقتی به آنها رقم کارگردانی چنین صحنه‌ای را 2میلیون تومان پیشنهاد کردم به‌نظرشان گران آمد و این کار را به گروه تدارکات سپردند. آن زمان که من چنین رقمی را پیشنهاد می‌کردم کار یک روز گروه فیلمبرداری 15میلیون تومان بود. وقتی 4روز فیلمبرداری ‌کردند و شکست خوردند ‌خواستند بروم و صحنه را کارگردانی کنم. درحالی‌که میلیون‌ها تومان ضرر کرده بودند. خیلی از دوستانی که در برنامه‌های تخصصی سینما مثل برنامه «هفت» از حرفه‌ای بودن این عرصه صحبت می‌کنند و گلایه‌شان این است که سینمای ما حرفه‌ای نیست، خودشان کارهایشان را حرفه‌ای انجام نمی‌دهند. پیش آمده به بعضی از این کارگردانان گفته‌ام که کار را رایگان برایشان انجام می‌دهم چون رابطه دوستی و همکاری داشته‌ایم و به‌نظرم این کار تخصصی است، اما باز هم حرفه‌ای برخورد نمی‌شود.

آیا هر کسی می‌تواند حیوانی را به راحتی جلوی دوربین بیاورد و بازی بگیرد یا نیاز به سازوکارهای خاصی است؟
برای بردن حیوانات وحشی جلوی دوربین باید مجوزهایی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته شود و این وزارتخانه فرد را به سازمان حفاظت از محیط‌زیست معرفی کند و او از بخش صید و شکار مجوز بگیرد. همین دوستان از من خواستند شرکتی را ثبت و هیأت‌مدیره‌ای برای آن انتخاب کنم. بخش توسعه و فناوری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ما خواست دفتری را هم مشخص کنیم تا کار انحصاری چنین فعالیتی را در سینما به ما بدهند. اما این وعده حمایت نشد.

 رفتار شما با حیوانات چگونه است؟ آیا خرید و فروش هم می‌کنید؟
پس از سریال «خواب و بیدار» مهدی فخیم‌زاده که سگ‌های ناتاشا را به آن مجموعه بردم، توبه کردم که دیگر سگ خرید و فروش نکنم. آن دوره وضعیت مالی‌ام با خرید و فروش این حیوان بسیار خوب بود و سومین پانسیون سگ را در ایران پس از انقلاب در کردان داشتم و جزو 3‌نفر وارد‌کننده وسایل حیوانات خانگی (پت‌شاپ) بودم. اما حس کردم وقتی حیوانی را می‌فروشیم و پول آن را در جیب می‌گذاریم، اگر آن حیوان شبی آب و غذا نخورد گناهش گردن ماست. پس از آن در «مرد هزار چهره» ایگوانا نمایش داده شد و نمادی برای آدم بدها بود، ولی این حیوان زشت می‌توانست کنار انسان بدون اینکه آسیبی به او برساند زندگی کند. قصدمان این بود قضاوت‌ها درباره حیوانات را تغییر دهیم، اصلا نمی‌خواستیم این حیوان را مد کنیم. جای این حیوان در آمازون بود نه کوله‌پشتی دختران تهران. احساس کردم این حیوان من را نفرین می‌کند که از جنگل‌های گرمسیری جدایش کرده و به تهران کشانده‌ام. از آن زمان پاکسازی را شروع کردم.

 تا به حال شده دست رد به سینه سینما بزنید؟
بله. مثلا روزی گروهی اعلام کردند شیری لازم دارند تا صحنه شستن شیر در خیابان را بازسازی کنند. به‌نظرم توهین به سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور بود. به همین‌خاطر پیشنهاد همکاری گروه را رد کردم. بد نیست به این نکته اشاره کنم که معمولا در حرفه ما نمی‌توان به کسی اعتماد کرد؛ مثلا من هر بار برای خودم دستیاری گرفتم، در کار خرید فروش حیوان و... افتاد و همین باعث شد در این‌باره به کسی اعتماد نکنم. اما همین آدم‌ها به سازمان رفتند و مجوز بردن شیر سر آن صحنه را گرفتند، درحالی‌که من به‌خاطر مقررات سازمان این افراد را از تیمم اخراج کرده بودم. همین باعث شد با ساخته شدن این صحنه در یک فیلم سینمایی و اجاره آن شیر از چنین افرادی که حیثیت و وجدان کاری ندارند، سیلی از شکایات و ناراحتی‌های فعالان به سمت سازمان روانه شود.

تغییرقضاوت‌ها درباره حیوانات
در «مرد هزار چهره» ایگوانا نمایش داده شد و نمادی برای آدم بدها بود، ولی این حیوان زشت می‌توانست کنار انسان بدون اینکه آسیبی به او برساند زندگی کند. قصدمان این بود قضاوت‌ها درباره حیوانات را تغییر دهیم، اصلا نمی‌خواستیم این حیوان را مد کنیم. جای این حیوان در آمازون بود نه کوله‌پشتی دختران تهران
 

این خبر را به اشتراک بگذارید