محمددرویش |کارشناس محیط زیست
1- کمتر موجود زندهای را میتوان یاد کرد که ارزشی برابر با درخت داشته باشد. درختان بیش از ۳۳ خدمت بیمنت به جایی که در آن زیست میکنند، ارائه میدهند. تصور جهان بدون درخت و تداوم حیات در زمینی که درخت نداشته باشد، چیزی شبیه به تصویرسازی دوزخ بوده و عملا محال است. وجود اکسیژن، ترسیب کربن، حفظ خاک، آشیانسازی، تعدیل اقلیم و کاهش قدرت سیلهای مخرب ازجمله مهمترین کارکردهای درختان است که سبب شده هر درخت پنجاه ساله تا ۲۰۰ هزاردلار ارزشگذاری شود.
2- با وجود این، نباید از خاطر برد که کاشت هر درختی در هر زمانی مناسب نیست. اصولا بهترین زمان کاشت نهال در نیمه جنوبی ایران تا آذرماه و در دیگر مناطق کشور تا اواسط اسفندماه است. این نکته از آن رو حائز اهمیت است که اخیراً مشاهده میشود پویشهایی در شبکههای مجازی به راه افتاده و مردم را تشویق به جایگزینی گلدانهای نهال به جای سبزه در سفره هفتسین کرده تا در سیزده نوروز بروند و هرکسی در شهر و دیار خودش این نهالها را بکارد! این حرکت بهشدت اشتباه و خطرناک است. کاشت نهال در چنین زمانی بهاحتمال بسیار زیاد با شکست روبهرو خواهد شد. مهمتر آنکه انتخاب نوع نهال و محل کاشت باید با هماهنگی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور و صرفا در محل رویشگاههای تخریب شده جنگلی صورت گیرد.
3- اصولا کاشت گیاهان و درختان آببر در اغلب مناطق خشک و نیمهخشک کشور، نهتنها به بهبود وضعیت محیطزیستی سرزمین ایران کمکی نخواهد کرد، بلکه به افت بیشتر سفرههای آب زیرزمینی و شکاف زمین، نابودی پوششهای علفی و مرتعی منطقه و کاهش توان تابآوری بوم سازگان منتهی میشود. نظیر آنچه در برخی نواحی مرکزی و شرقی ایران در استانهای اصفهان، یزد، فارس و خراسان جنوبی رخ داده است. طرح موسوم به فلاحت در فراغت یک فاجعه تمامعیار در اطراف شیراز به بار آورد که مردم منطقه هنوز آثار شوم آن را از یاد نبردهاند.
4- نکته مهم دیگر، خطر کاشت گونههای مهاجم مثل سمر یا همان کهور پاکستانی یا آمریکایی، کنوکارپوس و برخی از اقلام اکالیپتوس، سوزنیبرگان یا درختان میوه نامتناسب با شرایط اقلیمی کشور است که سبب شده در رقابت با گونههای بومی و ارزشمند کشور، خسارتهای سنگین و غیرقابل جبرانی به بانک ژن مملکت وارد شود. کاشت سوزنیبرگهای غیربومی در شمال کشور- منطقه هیرکانی- و بخشهایی از زاگرس یک اشتباه فاحش بود. همچنین انتخاب سمر برای مقابله با بیابانزایی بهمراتب خسارتهای بیشتری به سرزمین وارد کرده تا سودهای احتمالیاش و مجدداً نباید به بهانه موفقیت در کوتاهمدت، یک اشتباه فاحش را دوباره تکرار کنیم.
5- کار درست آن است که ۳۰ درصد از جنگلهای تخریب شده در زاگرس را با گونههایی چون بلوط، ارژن و بنه ترمیم کنیم و ۸۰۰ هزار هکتار از جنگلهای مخروبه در هیرکانی را مرمت کنیم؛ به داد ارسباران برسیم و حراها را در سواحل خلیجفارس و دریای عمان پاس داریم.