رنجدیده مثل روستاییان زرده
دهیار: روستای جدید زرده که به شهرک جدید معروف است، آب و برق ندارد و ساختوسازهای جدید آن هم هنوز به اتمام نرسیده است
فرحناز چراغی| کرمانشاه- خبرنگار:
روستای زرده و مردمانش سالهاست که رنگ خوشبختی را ندیدهاند. عوارض بمباران شیمیایی سال ۶۷، زلزله آبان ۹۶ و این روزها مشکلات ساختوساز پس از زلزله و کمبودها این مردم را رنجیدهتر از پیش کرده است. روستای زرده از توابع شهرستان دالاهو در ۴۰ کیلومتری شهر کرندغرب و در ۱۴۰ کیلومتری غرب شهر کرمانشاه واقع شده است و براساس آمار اکنون هزار و ۵۰۰ نفر جمعیت دارد که به گفته اهالی حدود هزار و ۵۰۰ نفر نیز از این روستا مهاجرت کردهاند.
پس از زلزله 3/7 ریشتری آبان سال۹۶ قرار بر این شد روستای زرده چند کیلومتر دورتر از محل فعلی آن ساخته شود. قسمتی از روستای زرده به علت همجواری با ارتفاعات کوهستان شاهنشین، همچنان از ناحیه مناطق مشرف بر آن مورد تهدید ریزش کوه قرار دارد، لذا تصمیم به جابهجایی آن گرفته شده است. بر اثر این موضوع دودستگی بین مردم به وجود آمده است.
عدهای مخالفند و تعدادی با این قرار موافقت کردهاند و برای ساختوساز پا پیش نهادهاند. عدهای هم که مخالف جابهجایی و رفتن هستند در محل قبلی ماندگار شدهاند. با وجود تعهد سازمان مسکن و شهرسازی برای تامین آب و زیرساختها اما حالا با گذشت 2 سال از زلزله ساکنان محل جدید نه آب دارند و نه برق. در زلزله آبان ۹۶ روستای زرده تلفات انسانی نداشت، اما به گفته اهالی ۱۵۰ واحد مسکونی آن تخریب شد. زرده نماد مظلومیت مردم بیدفاعی است که سال ۶۷ آماج بمباران شیمیایی قرار گرفتند و ۲۷۷ نفر از اهالی این روستا در آن بمباران شهید شدند.
کمبودهای روستای جدید
«عیسی حیدری» از اهالی روستای زرده با بیان اینکه روستای جدید زرده آب و برق ندارد، میگوید: چند خانوار در محل روستای قدیمی خانه ساختهاند و ۲۶ خانوار نیز در روستای جدید خانه احداث کردهاند. وی ادامه میدهد: در روستای قدیمی جز ۳ خانوار که مشکل دارند، همه خانهها ساخته شدهاند.حیدری که به نمایندگی از مردم روستای زرده صحبت میکند، میافزاید: من خود از بانیان جابهجایی روستا بودم اما به دلیل اینکه سازمان مسکن و شهرسازی قرار بود بعد جابهجایی به هر خانوار ۳۰۰ متر زمین بدهد، اما نداد، پشیمان شدم. این سازمان به هر خانوار در روستای جدید ۲۰۰ متر زمین برای زندگی خانوار و دام و... داد که کافی نیست. من در روستای قدیمی ۵۲۰ متر زیربنا با سند است.
حیدری اضافه میکند: دلیل کار سازمان مسکن و شهرسازی افزایش متقاضی اعلام شده است.
همچنین غیر از اهالی روستای قدیمی از شهرهایی چون تهران برای روستای جدید تقاضا دادهاند. این سازمان از هر متقاضی و خانوار جدید ۲ تا 5/3 میلیون گرفت که قانونی هم نبود؛ مالک زمین، زمینهای خوب را فروخت. وی ادامه میدهد: در حال حاضر جز چند خانوار در هر دو روستا، همه تقریبا خانههای خود را ساختهاند، اما ساکن نشدهاند؛ چون روستای جدید آب و برق ندارد. سازمان مسکن و شهرسازی میخواهد از روستای قدیمی زرده آب برای روستای جدید بکشد که ما اجازه این کار را نمیدهیم، چراکه منبع آب روستای قدیمی جوابگوی نیاز اهالی خود روستای قدیمی هم نیست و لولهکشی آن به سال ۵۶ بازمیگردد که همگی فرسوده است.
باید برای این روستا نیز چاه و منبع جدید احداث شود. حیدری در ادامه با اشاره به اینکه گلایههای ما از مسئولان زیاد است، میگوید: ما ۸ سال جنگ را همپای مردم این مرز و بوم زیر موشک و بمب بودیم. حال در همه روستاها امکانات زندگی فراهم است، اما در روستای زرده مشکل بسیار است. جادهکشی، جدولبندی و... هنوز درست انجام نشده است. مگر ما جزو این مملکت نیستیم که اینقدر مورد بیتوجهی قرار گرفتهایم؟ چرا تمام امکانات در روستاهای دیگر است و در اختیار روستاییان قرار دارد، اما ما محرومیم؟ من ۳۰ میلیون تومان آهن و مصالح برای ساختوساز خریدهام، اما هنوز نتوانستهام خانهام را بسازم. خیلی از خانههای روستا نیز هنوز آواربرداری نشدهاند.
به همه روستاها وام 10 میلیون تومانی معیشتی داده شد، اما به اهالی روستای زرده نه، چرا؟ وی میافزاید: زمین در نظر گرفته شده برای جابهجایی اهالی، متعلق به شخصی بود که آن را به بنیاد مسکن فروخته بود. استانداری و فرماندار شهرستان دالاهو و بنیاد مسکن این منطقه اعلام حمایت کردند، اما چند وقت پیش گفته شد استانداری اعلام کرده اهالی سر جای خودشان بمانند. مسئولان ظاهرا نمیدانند که چقدر زندگی در روستای پایین سخت است. ما حتی به دلیل مسیر سخت روستا نمیتوانیم آجر و شن به سمت روستایمان ببریم. حیدری ادامه میدهد: من کارم را نیمهکاره رها کردهام و باید همه چیز را به دلیل ناتوانی مالی بگذارم همانطور بماند.
ابراز رضایت از روند بازسازیها
دهیار روستای زرده با ابراز رضایت از روند بازسازیها در منطقه میگوید: عمر سیستم لولهکشی و منبع آب روستا به دهه 50 بازمیگردد و فرسوده است و با توجه به افزایش جمعیت روستا تعویض و تغذیه نشده است. این آب با کوچکترین بارندگی گلآلود و غیرقابل شرب میشود. «کرم ویسی» ادامه میدهد: جاده خراب نیز دیگر مشکل اساسی مردم روستاست. با وجود اینکه ۳ بار استاندار از این روستا بازدید کرده و قول ساماندهی آن را داده است اما تا امروز هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشده است.
وی با تایید اینکه روستای جدید زرده که به شهرک جدید معروف است، هنوز آب و برق ندارد، اضافه میکند: ساختوسازهای شهرک جدید هنوز به اتمام نرسیده و دولت دراین باره کوتاهی نکرده است. دولت قول داده که در پایان کار ساختوسازها آب و برق روستا را وصل کند. دهیار روستای زرده اضافه میکند: زرده خانه بهداشت دارد و مدرسه تا مقطع متوسطه دوم نیز در روستا فعال است.
وی به دودستگی میان مردم برای انتقال زرده پایین به ابتدای روستا اشاره میکند و میافزاید: این روستا هزار و 500 نفر جمعیت با ۳۶۰ خانوار دارد که از این تعداد حدود 12 خانوار به شهرک جدید انتقال داده شدهاند و بیشتر اهالی در روستای قدیمی هستند. این دودستگی باعث شده مردم روستا اجازه انتقال آب را به شهرک ندهند، چراکه شهرک در سرازیری و شیب قرار دارد و اگر شاهلوله به منبع آب روستا وصل شود، آبی برای اهالی روستای قدیمی باقی نمیماند.
بنیاد مسکن قرار بود در آن زمان چاه برای شهرک بزند یا از ریجاب برای این شهرک آب بکشد که این کار را نکرد و اهالی نیز اجازه نمیدهند شاهلوله به منبع آب روستا وصل شود.
وی شغل اغلب مردم را کشاورزی و دامداری عنوان میکند و میگوید: در سالهای اخیر باغهای زیتون نیز در این منطقه توسعه پیدا کرده است. انجیر و گردو هم دیگر محصول باغی روستاست که رضایت اهالی را به دنبال دارد.
نگاه کارشناس
نبود نگاه «جامعهمحور» در جابهجایی روستاها
فاضل الیاسی| جامعهشناس:
روستاها اغلب به دلیل بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و فجایع انسانی مانند جنگ و تبعات آن یا به دلیل ساخت سد و تغییر شرایط اقلیمی جابهجا میشوند. در زلزله کرمانشاه حدود 10روستا واجد شرایط جابهجایی قلمداد شدند که یکی از این روستاها روستای زرده پایین بود. در همان روزهای اول زلزله سال ۹۶ در استان کرمانشاه، مسئولان با مراجعه به این روستا آن را در معرض خطر اعلام کردند و به ساکنانش هشدار دادند که این روستا جای سکونت نیست و باید در جایی دیگر منتقل شوند.
حتی نامه مرکز زلزلهشناسی ایران را به ساکنان نشان دادند که در آن بهصراحت گفته شده بود نباید درجاسازی صورت بگیرد. سپس برای جابهجایی روستا یک زمین اختصاص داده شد و تعدادی از خانوارها حاضر نشدند جابهجا شوند. بعد از چند ماه به صورت غیرمنتظرهای اعلام شد که روستا قابل سکونت است و مشکلی ندارد، اما این بار تعدادی از خانوارها حاضر به درجاسازی در این روستا که دقیقا به یک کوه تکیه زده است، نشدند.
اکنون این 2 روستا به یک روستا تبدیل شد و تاخیر در بازسازی نیز خانوارهای زلزلهزده را دچار زیان فراوان کرد، چون با افزایش قیمت چند صددرصدی مواجه شدند و اکنون بعد از حدود 2 سال هنوز کار بازسازی نیمهکاره است، خانوارهایی که در محل جدید اقدام به ساخت خانه کردهاند بدون آب، برق و هیچگونه زیرساختی رها شدهاند.
به نظر میرسد که مسئولان فقط با نگاه فنی به امر بازسازی میپردازند و نگاه جامعهمحور را در دستور کار ندارند. جابهجایی روستاها صرفا جابهجایی آجر و ملات نیست، مردم یک روستا به وجب به وجب آن مکان تعلق دارند و آنجا با وجود خود یکی میدانند، از این رو باید به ابعاد مختلف اجتماعی و روانشناختی جابهجایی توجه شود.
از این رو قبل از جابهجایی هر محله یا روستایی باید تسهیلگران اجتماعی به صورت میدانی و مداوم تا زمانی که خود ساکنین به این نتیجه برسند که جابهجایی به سود آنها و برای دور شدن از آسیبهای احتمالی و در امان ماندن جان و مال و زندگی آنهاست، در میان مردم حضور داشته باشند. امید است از تجربه کرمانشاه برای جاهای دیگر استفاده شود.