• چهار شنبه 26 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 7 ذی القعده 1445
  • 2024 May 15
چهار شنبه 27 شهریور 1398
کد مطلب : 79409
+
-

فیلمساز طبقه متوسط

تحلیل فریدون جیرانی از سینمای اصغر فرهادی

فیلمساز طبقه متوسط

اصغر فرهادی مهم‌ترین فیلمساز یک‌دهه اخیر سینمای ایران است؛ فیلمسازی که سال‌هاست به چهره‌ای جهانی تبدیل شده و قله‌هایی را فتح کرده که هیچ سینماگر ایرانی جز او نتوانسته به این میزان از موفقیت بین‌المللی دست یابد. این را قبلا هم گفته‌ام سینمای ایران را باید به قبل و بعد از «درباره الی» تقسیم کرد؛ فیلمی که سیر سینمای داستان‌گوی ایران را تغییر داد؛ سینمایی که رفت سراغ طبقه متوسط امروز ایران. وقتی می‌گوییم طبقه متوسط باید بفهمیم از چه طبقه‌ای صحبت می‌کنیم. سعی نکنیم قشر نوکیسه را معادل طبقه متوسط بگیریم. سعی نکنیم ارزش‌های این سرمایه‌داران تازه به دوران رسیده را به طبقه متوسط منتسب کنیم. بابک زنجانی را که نوکیسه تازه به دوران رسیده‌ای است نمونه طبقه متوسط نگیریم. نمونه طبقه متوسط، معلمی است که مشکل دارد؛ نویسنده‌ای است که دنبال چاپ کتابش در ارشاد می‌چرخد؛ فیلمسازی است که دارد سر کوتاه کردن و نکردن صحنه‌هایی از فیلمش با شورای پروانه نمایش چانه می‌زند؛ استاد دانشگاهی است که می‌خواهد علوم‌انسانی درس بدهد؛کارمندان با سوادی هستند که مجبورند دروغ بگویند. نکته مهم دیگر در سینمای فرهادی این است که طبقه متوسط را آنطور که زندگی می‌کند نشان می‌دهد؛ درست برخلاف سینمای قبل از خودش که رفته بود سراغ طبقه متوسط با ارزش‌های شعار‌گونه‌اش. این سمت‌گیری فرهادی متاثر از شرایط سیاسی و اجتماعی بود که با تحقیر طبقه متوسط شروع شد؛ تحقیری که از شعار انتخابات بعد از اصلاحات بیرون آمد و تفکری که سعی کرد با قاطی‌کردن ارزش‌های قشر نوکیسه و اشرافیت، با ارزش‌های طبقه، متوسط، آنها را خلع سلاح کند. 2 اثر شاخص فرهادی یعنی درباره الی و« جدایی نادر از سیمین» زمانی ساخته شدند که طبقه متوسط مجبور شد از حوزه عمومی به حوزه خصوصی نقل‌مکان کند. رفتن فرهادی به داخل زندگی طبقه متوسط او را تبدیل به فیلمسازی اجتماعی کرد نه سیاسی. به همین دلیل تلخی نگاه او نگاه فیلمساز اجتماعی به شرایط اجتماعی جامعه‌اش بود. گرچه این شرایط اجتماعی می‌تواند متاثر از شرایط سیاسی باشد اما فیلمساز سعی در بزرگنمایی شرایط سیاسی و زدن حرف سیاسی ندارد که حرف سیاسی از دل ارزش‌های شعارگونه طبقه متوسط بیرون می‌آید نه از دل زندگی سخت و پر از مشکل و اخلاقیات لطمه‌خورده این طبقه.
نگاه فرهادی به شرایط زندگی طبقه متوسط نگاه غمخوارانه است و این نگاه غمخوارانه سیاسی نیست. 
«فروشنده» آخرین تصویری است که فرهادی از طبقه متوسط ایران ارائه داده است. از نیمه دوم دهه90 فرهادی بیشتر درگیر پروژه‌های بین‌المللی‌‌اش بوده و فیلم موفق «همه می‌دانیم» را با ستاره‌های جهانی ساخته و می‌بینیم که در این فیلم اسپانیایی‌زبان و با حضور خاویر باردم و پنه‌لوپه کروز هم همچنان دغدغه‌ها و مولفه‌های خودش را دنبال کرده؛ در واقع برای جهانی‌شدن و در مقیاس بین‌المللی فیلم ساختن هم از شاخصه‌هایش عدول نکرده. 
جامعه ایران، در امروز، در اواخر دهه90، جامعه دیگری است و شرایط اجتماعی و سیاسی، مناسبات این جامعه را پیچیده‌تر کرده است. در این سال‌ها فرهادی حضوری در سینمای ایران نداشته ولی به عنوان سینماگری جهانی که هنوز هم الگوی فیلمسازان جوان است، همچنان چهره‌ای الهام‌بخش، مهم و موثر است. 


مهم‌ترین کارگردان دهه 90
 سینمای ایران را باید به قبل و بعد از «درباره الی» تقسیم کرد؛ فیلمی که سیر سینمای داستان‌گوی ایران را تغییر داد؛ سینمایی که رفت سراغ طبقه متوسط امروز ایران. وقتی می‌گوییم طبقه متوسط باید بفهمیم از چه طبقه‌ای صحبت می‌کنیم. سعی نکنیم قشر نوکیسه را معادل طبقه متوسط بگیریم

این خبر را به اشتراک بگذارید