جنگلهای زاگرسی مدافعندارند
اسدالله افلاکی _ روزنامهنگار
اول: 6 میلیون هکتار رویشگاههای جنگلی زاگرس با گونه غالب بلوط بخشی از مهمترین رویشگاههای جنگلی ایران است که در عرصهای بهوسعت 30میلیون هکتار در 12استان زاگرسی پراکنده است. این رویشگاهها نقش مهمی در امنیت غذایی، تلطیف هوا، حفاظت از حیاتوحش و تامین آب کشور دارند. آنطور که بررسیها نشان میدهد جنگلهای زاگرسی تامینکننده 42درصد از آب شیرین کشور است؛ با وجود این، این جنگلها سالهاست با انواع تهدیدها دست و پنجه نرم میکنند.
دوم: ایران ازجمله کشورهایی است که بهدلیل واقع شدن روی کمربند خشک و نیمهخشک در مقابل پدیده تغییر اقلیم بهشدت آسیبپذیر است اما آنچه بیش از تغییر اقلیم رویشگاههای جنگلی اعم از هیرکانی و زاگرسی را تهدید میکند، دخالتهای غیرمسئولانه نظیر جادهکشی، سدسازی، عبور خطوط انتقال نیرو، مخابرات، نفت و گاز در این رویشگاههاست که تحت عنوان توسعه به مرحله اجرا درمیآید. قلع و قمع 14هزار بلوط کهنسال در منطقه حفاظتشده دنا در سال88 بهبهانه عبور خطوط لوله گاز نمونهای از اجرای همین طرحها بود؛ همچنانکه در همان سال - بنا به اعلام مدیرکل وقت دفتر جنگلهای خارج از شمال سازمان جنگلها و مراتع کشور - ساخت و آبگیری سد کارون4، نابودی 2200هکتار از رویشگاههای زاگرسی و مدفون شدن 260هزار اصله بلوط چند هزار ساله را در پی داشت؛ سدی که بدون هماهنگی با سازمان جنگلها و مراتع کشور احداث و آبگیری شد و از نظر اکولوژیکی مغایر با معیارهای زیستمحیطی بود.
سوم: با وجود هشدارهای گاه و بیگاه کارشناسان و دلسوزان محیطزیست و منابع طبیعی طی سالهای اخیر تخریب طبیعت بهویژه رویشگاههای جنگلی شدت گرفته و سناریوی پاکتراشی جنگلها هرازگاهی به بهانههای مختلف تکرار میشود. برای نمونه اردیبهشتماه سال97 پیمانکار اداره کل راه و شهرسازی به بهانه تعریض جاده در منطقه جنگلی بیسردره در شمال شهر یاسوج، شبانه 300درخت کهنسال بلوط را در این منطقه قلعوقمع کرد. همان زمان معاون وقت حفاظت اداره کل منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویر احمد به صراحت اعلام کرد که جادهسازی در منطقه بیسردره بدون مجوز و خودسرانه بوده است.
اکنون در تداوم همان روند، 10هزار اصله بلوط کهنسال بهبهانه تعریض جاده یاسوج به سیسخت قلع و قمع شده است. این درحالی است که پدیده خشکیدگی (زوال) بلوطها که از سال89 دامنگیر جنگلهای زاگرسی شده است تاکنون نزدیک به 2میلیون هکتار از این رویشگاهها را تخریب کرده است؛ رویشگاههایی که بنا به گفته متخصصان علم جنگل، قابلیت جایگزینی ندارند.
آخر: ما درحالی جنگلهای زاگرسی و هیرکانی را قربانی طرحهای عمرانی میکنیم که از یکسو، با انواع بحرانهای محیطزیستی بهخصوص بحران آب مواجه هستیم و از سوی دیگر، پدیده گردوغبار نفس شهروندان 22استان را به شماره انداخته است. علاوه بر این، 405دشت از 605دشت کشور وضعیت بحرانی دارد و فرونشست زمین در دشتهای کشور بهدلیل برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی، حدود 140برابر حد بحران است (بنا به اعلام مجامع بینالمللی، حد بحرانی فرونشست زمین 4میلیمتر در سال است؛ این درحالی است که میزان فرونشست زمین در حدفاصل دشت فسا و جهرم به 54سانتیمتر در سال یعنی 140برابر حد بحران رسیده است). افزون بر این، بیش از 60درصد تالابهای کشور خشک و تبدیل به کانونهای بحران گردوغبار شده است. این وضعیت بیش از هر چیز ناشی از آن است که محیطزیست در کشور ما هنوز در جایگاه واقعی خود قرار ندارد و از آنجایی که منابع طبیعی هنوز ارزشگذاری اقتصادی نشده، متولیان طرحهای اجرایی در نبود همین ارزشگذاری و نبود اهرمهای نظارتی و ضعف قوانین بازدارنده محیطزیست را قربانی طرحهای عمرانی میکنند. بدیهی است مادامی که مسئولان اجرایی بهخاطر تخریب محیطزیست مورد مواخذه قضایی قرار نگیرند، تخریبها ادامه خواهد داشت.