تابستان داغ دولت
در 3ماه تابستان، مخالفان به بهانههای مختلف از تریبونهای ملی مثل صداوسیما و نمازجمعه، دولت را نواختهاند
محسن تولایی _ خبرنگار
دولت روحانی در 2سال باقیمانده دوره خود نیازمند موجشکنهای قویتری مقابل تخریب مخالفان است. طوفان تحریمهای آمریکا از خارج مرزها، اقتصادش را میلرزانند و تریبونها و کانالهای رسمی داخلی فرش سیاست را از زیر پایش میکشند. بهانه انتخابات98 باشد یا 1400، آتش این توپخانههای داخلی فعالتر از قبل شده است؛ تخریبهایشان کور است و بیهدف، یا پای برجام امضاشده 4سال قبل را پیش میکشند یا رئیس دولت را مقصر بلافصل مدیریت بحران تحریمها معرفی میکنند. از یک طرف راه هرگونه تحرک دیپلماتیک را بر دولت میبندند و از طرف دیگر شایعه ید مبسوط اختیارات روحانی را در برنامههای تلویزیونی به افکار عمومی منتقل میکنند.
رسانه ملی و تریبونهای نمازجمعه حداقل در شهریورماه ردیف اول این مواجهات مستقیم با دولت بودهاند. شبکههای متعدد تلویزیونی در اختیار سلیقه خاص اصولگرایان، کاهش محبوبیت دولت را هدف گرفتهاند. ماههاست منتقدان سرسخت مطبوعاتی دولت تدبیروامید در قامت تهیهکنندگان و مجریان ظاهر شدهاند و قاب تلویزیونی خانههای مردم را مناسبتر برای انتقال پیامشان یافتهاند. بدون توقف، جهانآرا، نسل امروز، میدان انقلاب و... مجموعه ناچیزی از این عنوان برنامههای پرطمطراق با موضوعات عمومی و خاص ضددولتی بودهاند.
تلاش بدون توقف برنامههای تلویزیونی برای انداختن توپ مسئولیت تحریمها و اوضاع نهچندان مناسب اقتصادی کشور به گردن دولت، اطلاعیه روابط عمومی ریاستجمهوری را به همراه داشت. در این اطلاعیه «ابهامآفرینی، اتهام و دروغ» برنامه تلویزیونی برای مردم تشریح و تأکید شد نه تشکیل شورایعالی هماهنگی اقتصادی به پیشنهاد رئیسجمهور بوده و نه اصلا هر چه نظر حسن روحانی در این شورا باشد، آن 2قوه دیگر حمایت میکنند. شورا به پیشنهاد رهبر معظم انقلاب تشکیل میشود و تازه در مواردی مانند شیوه عمل جدید تشکیل دادگاه مفاسد اقتصادی، آیتالله صادق آملیلاریجانی، رئیس سابق دستگاه قضا پیشنهادهای خود را پس از مخالفت این شورا مستقیم محضر رهبر انقلاب میبرد و از آنجا تأیید میگیرد.
این برنامه پنجشنبه پخش شد و یک روز بعد از آن هم علیرضا پناهیان، منبری پرجنجال، در سخنان پیش از خطبههای نمازجمعه تهران به سخنان رئیسجمهور تاخت که «از ایشان عجیب بود که در یک سخنرانی، هم علیه دوقطبیسازی سخن میگویند هم اینکه با طرح موضوع زن، یک دوقطبی را برای انتخابات آتی ایجاد میکنند و به تبلیغاتچیها گرا میدهند که از این موضوع برای ایجاد دوقطبی استفاده کنند.»
روحانی در جلسه روز چهارشنبه شاید به فراخور خبر درگذشت ناشی از خودسوزی سحر خدایاری، هوادار زن فوتبال سعی در کاهش تأثرات ناشی از آن داشت. روحانی میگفت «در شرایطی که دشمن همه فشارهای اقتصادی را به کار گرفته است، نباید برخی از تندرویها و مسیرهای غیردقیق که مردم را آزار میدهد، در جامعه اجازه بروز پیدا کند، چراکه مردم به اندازه کافی با غصه و سختی مواجه هستند و نباید اجازه داد که براساس بیدقتیها غصه جدیدی بر مردم وارد شود.» بعد از همان جلسه هم بود که سخنگوی دولت خبر فراهمشدن حضور زنان در بازیهای ملی فوتبال را اعلام کرد.
رژه مستندها روی اعصاب دولت
مستند تلویزیونی دیگری در شهریورماه با عنوان «داستان اتم» هجمه مستقیم دیگری پس از 4سال به مذاکرات هستهای روحانی و دیپلماتهای کشور بود. علی مطهری، نماینده مردم تهران در واکنش به همین مستند آن را گاندوی دوم (سریال تلویزیونی منتقد وزارت اطلاعات) خواند و در یادداشتی نوشت: «مستند داستان اتم در واقع تحریف تاریخچه برجام بود. آنچه در مجموع از این برنامه برداشت میشد، این بود که برجام کلاهی بوده که توسط آمریکاییها و اروپاییها سر ایران گذاشته شده و در داخل کشور نیز عواملی مانند آقایان روحانی، ظریف و علی لاریجانی با آنها هماهنگ بوده و احیانا خیانت کردهاند.» او نوشته بود که این مستند گاندوی2 بود. گاندو، همان سریالی بود که وزیر خارجه کشور را چهرهای منفعل و واداده نشان داده بود. این سریال باعث شد تا محمدجواد ظریف، وزیر خارجه در نامهای به رهبر معظم انقلاب گلایه به ایشان ببرد.
حملات تابستانی
تیرومرداد هم جنبههای متعدد دیگری از این تخریبها علیه دولت آشکار شده بودند. یکبار فریدون عباسی در برنامه جهانآرا تمام دستاوردهای هستهای و مذاکراتی دولت روحانی را زیر سؤال برد. پس از آن هم تلویزیون با پخش مستندی تحت عنوان مهشکن ظاهرا به سابقه تاریخی کودتای نوژه پرداخت اما صحبتهای روحانی را در تقابل با ارتش قرار داد. این مستند سخنرانی حسن روحانی را در مجلس اول به تصویر میکشید که کمتر از یک هفته بعد از کودتای نوژه، پیشنهاد اعدام علنی توطئهگران را ارائه کرده بود و با نمایش پیشنهاد کاهش حقوق ارتشیهای بازنشسته ساکن در خارج از کشور، تلاش داشت روحانی را مقابل ارتش نشان دهد.
اگر دولت در بهار سر موضوعات همهپرسی و اختیارات وارد مناقشه با مخالفانش شد، تابستان را بر سر بازداشتها و موضوع مذاکرات هم در بحث با مخالفان پشت سر گذاشت. حداقل 2موضوع در شهریورماه امسال مواضع دولت را بار دیگر با هجوم چالشبرانگیز جبهه مخالفانش روبهرو ساخت. قوه قضاییه مسئله «بگیروببند»ها در کلام رئیسجمهور را اینطور پاسخ داد که دولت نباید بگذارد کار به بگیروببند برسد و از همان ابتدا جلوی مفاسد را بگیرد.
مناقشه بر سر بازگشایی مذاکرات
قبل از این بحث کلامی میان رئیس یک قوه و معاون قوه دیگر، سخنان توأمان ملایمتآمیز و غضبآلود رئیسجمهور درباره دور جدید مذاکرات خارجی در روزهای 4و 5شهریورماه واکنشهای تندوتیز مخالفان داخلی را برانگیخته بود. حسن روحانی 4شهریور در همایش دستاوردهای دولت در توسعه زیرساخت روستایی گفت: اگر بدانم ملاقاتی با یکشخصی، منافع ملی کشور ما را تامین و به آبادی ایران کمک میکند، دریغ نمیکنم. یک روز بعد هم گفت «ما بهدنبال عکس نیستیم، اینکه کسی بخواهد با حسن روحانی عکس بگیرد، امکانپذیر نیست، فوتوشاپش امکانپذیر است، اما ثبت تصویر واقعی آن امکانپذیر نیست.»
برخی تریبونهای رسمی هم همان بخش اول سخنان رئیسجمهور درباره امکان ملاقات را دستاویز حمله به دولت قرار دادند. حجتالاسلام احمد علمالهدی، خطیب نمازجمعه مشهد به دولت تاخت که «مگر خود شما نگفتید کسی که با آمریکا مذاکره کند «دیوانه» است؟ 15دقیقه با اوباما مذاکره تلفنی داشتید، با وزیر خارجهاش خیابانگردی کردید، نتیجهاش جز این برجام لعنتی شد؟» حجتالاسلام احمد خاتمی البته با زبانی ملایمتر همین معنا را رساند که «مذاکره با عهدشکنان نابخردی است. همان که رئیسجمهور گفت دیوانگی است. در شرایط مساوی مذاکره معنا دارد نه در شرایط نامساوی. نام این سلطه است.»